از هويت‌سازي تا تعامل جهاني با زبان مشترک لالايي‌ها


از هويت‌سازي تا تعامل جهاني با زبان مشترک لالايي‌ها

گروه فرهنگي:يک پژوهشگر و مدرس زبان و ادبيات فارسي گفت: لالايي‌ها وحدت‌بخش و هويت‌بخش‌اند و مي‌توانند به انسجام ملي يک کشور کمک کنند و در سطح بين‌المللي نيز لالايي‌ها مي‌توانند بخشي از ديپلماسي فرهنگي باشند.


جواد رسولي اظهار کرد: مقوله فرهنگ مردم که لالايي‌ها نيز زيرمجموعه آن محسوب مي‌شود، بخشي از ادبيات شفاهي را در بر مي‌گيرد. مجموعه ادبيات شفاهي و فرهنگ مردم چيزي نيست که با فشار و تحميل ساخته شود يا رواج پيدا کند، اما برنامه‌ريزي فرهنگي مي‌تواند به توسعه آن کمک کند؛ اما بايد توجه داشت که صرفاً بخش‌نامه‌هاي دولتي و حاکميتي نمي‌توانند اين هدف را تأمين کنند. ضرورت حفظ لالايي‌ها در اين است که بخشي از فرهنگ، تاريخ، زبان و باورهاي ما را در خود دارد. علاوه بر اين، جنبه‌هايي از تاريخ تعليم و تربيت، نقش زنان، مردم‌شناسي و مطالعات اجتماعي ايران را نيز با خود به همراه دارد.
وي افزود: مسئله مهم ديگر اين است که لالايي‌ها فقط متعلق به ايران کنوني نيستند، اين سروده‌ها در کشورهايي که از فرهنگ و تمدن ايراني و زبان فارسي تأثير پذيرفته‌اند ديده مي‌شود. حتي ممکن است يک لالايي‌ در منطقه کردستان شنيده شود که واژه‌هاي آذري در آن وجود دارد، اما همچنان مايه‌هاي فرهنگي لالايي‌هاي فارسي را با خود دارد. در کشورهايي که همه يا بخشي از مردمانشان به زبان فارسي صحبت نمي‌کنند مانند ازبکستان نيز اين تأثيرگذاري مشهود است، زيرا فرهنگ و تمدن ايراني در اين مناطق گسترده بوده است. بايد توجه داشت هنگامي که از تمدن و فرهنگ ايران صحبت مي‌شود، منظور تنها ايران کنوني با مرزهاي سياسي فعلي نيست؛ بلکه منظور هرجايي است که اين فرهنگ حضور داشته و دارد و همچنان زنده است.
لالايي‌ها مي‌توانند در سطح بين‌المللي بخشي از ديپلماسي فرهنگي باشند
رسولي خاطرنشان کرد: با شناخت بهتر فرهنگ عامه و ادبيات شفاهي، ازجمله لالايي‌ها مي‌توان درک و تفاهم متقابل بين هم‌فرهنگان را افزايش داد. در بُعد ملي لالايي‌ها وحدت‌بخش و هويت‌بخش‌اند و مي‌توانند به انسجام ملي يک کشور کمک کنند. در سطح بين‌المللي نيز لالايي‌ها مي‌توانند بخشي از ديپلماسي فرهنگي باشند. اگر فضاي مناسبي براي گردآوري، تدوين، طبقه‌بندي و ترويج لالايي‌ها فراهم شود، اين امر نه ‌تنها وحدت ملي را تقويت مي‌کند بلکه موجب تعامل فرهنگي با کشورهاي همسايه و فراتر از آن خواهد شد. بنابراين اهميت اين موضوع صرفاً ادبي يا هنري نيست، بلکه يک ضرورت فرهنگي- انساني در سطح ملي و فراملي است که نتايج مؤثري خواهد داشت.
توجه به فرهنگ مردم از وظايف بديهي دولت‌ها است
وي ادامه داد: متأسفانه دولت‌ها به اين موضوع توجه کافي نداشته‌اند و گرفتاري‌هاي سياسي و اقتصادي باعث شده است که مسائل علوم انساني، از جمله اين ضرورت فرهنگي توسط آن‌ها ناديده گرفته شوند. هرچند که اين موضوع نمي‌تواند توجيه قابل قبولي باشد، زيرا پرداختن به فرهنگ مردم از وظايف بديهي دولت‌ها و حاکميت‌ها است و اين مسئله فقط به عهده قوه مجريه نيست؛ به‌عنوان‌مثال يکي از شاخص‌هايي که مي‌تواند در قوه مقننه و براي تدوين قوانين مؤثر باشد، توجه به فرهنگ مردم است. متأسفانه توجه به فرهنگ مردم و ادبايت شفاهي و لالايي‌ها در حال حاضر تنها در سطح برخي علاقه‌مندان و مربيان و پژوهشگران مستقل ديده مي‌شود. هيچ نهاد تخصصي براي اين مقوله تعريف نشده و بودجه‌اي نيز به آن اختصاص نيافته است. اقدام‌هاي اندک، خودجوش و البته اثرگذاري مانند نگارش دانشنامه فرهنگ مردم «مرکز دايرةالمعارف بزرگ اسلامي» نيز به تنهايي نتوانسته از عهده اين مهم برآيد.
اين پژوهشگر و مدرس زبان و ادبيات فارسي گفت: سازمان ميراث فرهنگي در بخش ميراث ناملموس تا حدي به اين موضوع پرداخته است، اما لالايي‌ها را مورد توجه قرار نداده و اين درحالي است که لالايي‌ها به‌طور طبيعي در ميان مردم رواج داشته و نسل‌به‌نسل منتقل شده‌اند. مي‌بينيم که بسياري از لالايي‌ها تنها خواندني نبوده بلکه اجرايي نيز بوده‌اند، يعني حرکاتي همراه با خواندن آن‌ها انجام مي‌شده است. اين حرکات با بدن و چهره صورت مي‌گرفته و بازتاب‌دهنده احساسات و عواطف خواننده بوده‌ است. بخش موسيقايي لالايي‌ها نيز بسيار ارزشمند است. برخي پژوهشگران مستقل، ازجمله بانو سيما بينا، اين لالايي‌ها را از لحاظ موسيقايي بررسي کرده و حتي در آلبوم‌هايي منتشر کرده‌ اند.
وي ادامه داد: امروزه لالايي‌ها همچنان در دوران نوزادي اطفال رواج دارند، اما پس از چند ماه به دلايل مختلفي ازجمله مشغله‌هاي والدين و رواج فناوري اين روند کاهش مي‌يابد. والدين ترجيح مي‌دهند به‌جاي خواندن لالايي موسيقي ملايمي براي کودک پخش کنند. البته نقش آموزش‌وپرورش در استفاده درست از فرهنگ و ادبايت شفاهي نيز بسيار مهم و اثرگذار است. متأسفانه نظام آموزشي ما نه براي زندگي نه براي پدر و مادر شدن و نه براي ارتباط سالم والدين با فرزندان، برنامه‌اي مشخص ندارد. اين کاستي‌ها باعث شده است که ابزارهاي ارتباطي سالم ازجمله لالايي‌ها در زندگي افراد کم‌رنگ شوند.
رسولي بيان کرد: بديهي است که وقتي لالايي به‌ عنوان يک عنصر ارتباطي ضعيف شود، جايگزين آن چيزي جز ضعف ارتباط بين والدين، مربيان و پرستاران با کودک نخواهد بود. گمان اينکه پخش يک موسيقي يا دادن گوشي موبايل به کودک مي‌تواند جاي لالايي را بگيرد، تصوري اشتباه است. همان‌طور که در تغذيه از غذاهاي سالم به سمت فست‌فود گرايش پيدا کرده‌ايم، در حوزه فرهنگ نيز به نوعي همين اتفاق رخ داده.
حفظ لالايي‌ها در بستر فرهنگ، راهي براي انتقال به نسل آينده
وي بيان کرد: يکي از راه‌هاي انتقال لالايي‌ها به نسل‌هاي آينده، حفظ آن‌ها در بستر فرهنگ مردم است. اگر اجازه داده شود که اين عناصر فرهنگي به‌طور طبيعي رشد يابند و شکوفا شوند اثربخشي بيشتري خواهند داشت. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، وزارت ميراث فرهنگي، صدا و سيما، آموزش‌وپرورش و کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان مي‌توانند با تغيير رويکردهاي خود در اين زمينه نقش‌آفريني کنند، اما تاکنون اين نهادها توجه جدي به اين موضوع نداشته‌اند.
پژوهشگر و مدرس زبان و ادبيات فارسي افزود: امروزه با وجود فناوري‌هاي نوين، مي‌توان از ابزارهاي مختلف براي گردآوري و انتقال لالايي‌ها بهره برد. نخستين گام ثبت و ضبط لالايي‌هايي است که تاکنون مستند نشده‌اند. بسياري از اين لالايي‌ها در افغانستان، تاجيکستان و ازبکستان نيز رواج دارند و جمع‌آوري آن‌ها به‌ همراه مقايسه نسخه‌هاي مشابه مي‌تواند گنجينه‌اي ارزشمند ايجاد کند؛ اما شوربختانه فرصت‌هاي مناسب قبلي را از دست داده‌ايم و اين همکاري فرهنگي ميان کشورهاي فارسي‌زبان تحت تأثير مسائل سياسي قرار گرفته است.وي عنوان کرد: در زمينه توليد لالايي‌ها نيز بايد توجه داشت که لالايي‌ها به‌ صورت خودجوش و بر اساس نيازهاي عاطفي و اجتماعي مردم شکل گرفته‌اند. در برخي پژوهش‌ها لالايي‌هايي منتشر شده که درواقع سروده شاعران معاصرند و ميان مردم رواج نداشته‌اند. برخي از اين لالايي‌ها مانند نمونه‌اي که احمد شاملو سروده است، درواقع سياسي‌اند و مناسب خواندن براي کودکان نيستند. اين لالايي‌هاي سياسي و اجتماعي نبايد با لالايي‌هاي سنتي مردم اشتباه گرفته شوند.
به گزارش آرازآذربايجان به نقل از ايسنا،. به‌جاست يادآروي کنم آنچه که اين بزرگان جمع‌آوري کرده‌اند، برخاسته از فرهنگ واقعي مردم و نه متون ادبي و سياسي ساخته‌شده در دوران معاصر بوده است.
.Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com


تاریخ: 1404/02/06 08:39 ق.ظ | دفعات بازدید: 1510