رفتار فرهنگی اول گام در تحقق اقتصاد مقاومتی
علی رزم آرای
گروه فرهنگی:اقتصاد مقاومتی در اندیشه و کلام مقام معظم رهبری ناظر بر رفتارشناسی فردی و جمعی جامعه انسانی کشور ماست.
به عبارتی تنظیم رفتارهای نظری وعملی در مسیر تأکید کننده بر اقتصادی که به دنبال خروجی¬های مساعد تولیدی و مصرفی بهینه است.هر نظام اقتصادی در جهان بر مبنای معیارهای بومیِ منطقه انسانی و فرهنگی خود شکل گرفته و در طول فرایندها و تعاملات مختلف صنعتی و عملی، به روز شده و در مدار مستقل خود تعریف می¬شود.اتکای یک نظام مستقل اقتصادی بر زمینه¬های انسانی و فرهنگی بومی خود اصلی است که پایه¬های محکم هر نظام اقتصادی را در جهان امروز می¬سازد.
تغییر الگوی¬های مصرف، تغییر و دگردیسی ارزش¬های فرهنگی و ایضاً انسانی در یک جامعه تأکید بر مبنای تولید داخلی و پرهیز از الگوهای دلالی صرف، گستردن چتر اقتصاد بومی بر فراز کشور و نیز گستردن کردن مرزهای اقتصاد بومی منطقه¬ای در چهار سوی مرزهای جغرافیایی وعوض کردن مسیر داد و ستد از سمت داخل به خارج نه بلعکس، گستردن چترعقیدتی مبانی دینی و مذهبی و قرآنی ( نظیر صله رحم، انفاق زکات و خمس، پرهیز از اسراف و تبذیر و…) تمامی راه¬های نفوذ اقتصاد تک سویه جهانی را نسبت به بدنه نظام اقتصادی کشور می¬بندد.
چنانکه گفته شد همه این موارد ناظر بررفتارشناسی انسانی و فرهنگی جامعه انسانی کشور ماست. در این خصوص مقام معظم رهبری همه موارد فوق را در چهارچوب مدیریت مصرف خلاصه نموده و چنین می¬فرمایند:
»مسئلهى مدیریت مصرف، یکى از ارکان اقتصاد مقاومتى است؛ یعنى مصرف متعادل و پرهیز از اسراف و تبذیر. هم دستگاههاى دولتى هم دستگاههاى غیر دولتى، هم آحاد مردم و خانوادهها باید به این مسئله توجه کنند؛ که این واقعاً جهاد است.
امروز پرهیز از اسراف و ملاحظهى تعادل در مصرف، بلاشک در مقابل دشمن یک حرکت جهادى است؛ انسان می-تواند ادعا کند که این اجر جهاد فىسبیل… را دارد.
یک بُعد دیگرِ این مسئلهى تعادل در مصرف و مدیریت مصرف این است که ما از تولید داخلى استفاده کنیم؛ این را همهى دستگاههاى دولتى توجه داشته باشند – دستگاههاى حاکمیتى مربوط به قواى سهگانه – سعى کنند هیچ تولید غیرایرانى را مصرف نکنند؛ همت را بر این بگمارند. آحاد مردم هم مصرف تولید داخلى را بر مصرف کالاهائى با مارک¬هاى معروف خارجى که بعضى فقط براى نام و نشان، براى پز دادن براى خودنمائى کردن، در زمینههاى مختلف دنبال مارک¬هاى خارجى می¬روند – ترجیح بدهند. خود مردم راه مصرف کالاهاى خارجى را ببندند.
به نظر ما طرح¬هاى »اقتصاد مقاومتى« جواب می¬دهد. همین مسئلهى سهمیهبندى بنزین که اشاره کردند، جواب داد. اگر چنانچه بنزین سهمیهبندى نمی¬شد، امروز مصرف بنزین ما از صد میلیون لیتر در روز بالاتر می¬رفت. توانستند این را کنترل کنند؛ که خب، امروز در یک حد خیلى خوبى هست.
حتى باید جورى باشد که هیچ به بیرون نیازى نباشد، که الحمدا…. نیست. تحریم بنزین را در برنامه داشتند؛ اقتصاد مقاومتى تحریم بنزین را خنثى کرد. و بقیهى چیزهائى که مورد نیاز کشور است
هدفمند کردن یارانهها هم در جهت شکل دادن به اقتصاد ملى است؛ که اینها می¬تواند هم رونق ایجاد کند – در تولید، در اشتغال – و هم موجب رفاه شود؛ اینها مایهى رشد تولید کشور، رشد اقتصادى کشور، مایهى اقتدار یک کشور است. با رشد تولید، یک کشور در دنیا اقتدار حقیقى و آبروى بینالمللى پیدا می¬کند. این کار بایستى به انجام برسد«(بیانات مقام معظم رهبری در دیدار کارگزاران نظام،۱۳۹۱/۵/۳ )
»فرهنگ دارای کارکردهای گوناگون در تمامی حوزهها و از جمله در حوزه اقتصادی است. برای حل مشکلات اقتصادی کشور، بدون توجه به ریشهها و عوامل فرهنگی این مشکلات، نمیتوان آنها را مرتفع ساخت. این مهم را رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی در کلامی اینچنین تبیین میفرمایند: »برای رسیدن به همه چیزهایی که آرزوی ماست و در چشماندازها و افقهای دوردست تصور میکنیم باید فرهنگ کشور صحیح و پالایش شده، در مجرای درست قرار بگیرد، نقایص آن تکمیل و ویرانیهایش ترمیم شود؛ جاهای معیوبش اصلاح گردد، کندی در حرکت فرهنگی برطرف شود تا بتوان به آن مقاصد رسید.«
بدون تردید پویاسازی، مقاومسازی،مستحکم و آسیبناپذیر نمودن اقتصاد ایران در برابر فشار دشمنان، یک آرزوی قطعی برای ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی در مقطع کنونی به حساب میآید. برای رسیدن به این آرزو، تردیدی نباید داشت که باید به سراغ فرهنگ جامعه رفت و در حوزههای مرتبط و لازم، تحولات اساسی پدید آورد. تحول فرهنگی، شرط لازم برای تحول اقتصادی است. باید مختصات اقتصاد مقاومتی را شناخت و متناسب با این مختصات فرهنگ عمومی جامعه و به ویژه فرهنگ اقتصادی را اصلاح نمود. با فرهنگ مصرفگرایی به سبک غربی و ریخت و پاشهای اقتصادی که منشأ فرهنگی دارد، نمیتوان به اقتصاد مقاومتی دست یافت. با روحیه و فرهنگ راحتطلبی، تنپروری و زندگی اشرافی نمیتوان به اقتصاد مقاومتی دست یافت. با چشم دوختن به مصرف کالاهای لوکس و غیرلوکس خارجی و بیاعتنایی به تولیدات داخلی، نمیتوان به اقتصاد مقاومتی دست یافت.
با فرهنگ افزایش ثروت و سرمایه از طریق سوداگری و دلالی و بیاعتنایی به امر کار و تولید و رونق اقتصادی، نمیتوان به اقتصاد مقاومتی دست یافت. با چشم دوختن به کمکهای خارجی و داشتههای آنان و بیاعتنایی به ظرفیتها و داشتههای داخلی، نمیتوان به اقتصاد مقاومتی دست یافت. برای انجام این تغییرات برای رسیدن به اقتصاد مقاومتی، باید تحول فرهنگی ایجاد نمود و نگاهها را تغییر داد. بنابراین دولت و تمامی دستگاهها و نهادهایی که به دنبال تحقق اقتصاد مقاومتی در کشور هستند، باید به نقش فرهنگ در این امر توجه داشته و اقدامات لازم برای تحول در حوزه فرهنگ را در دستور کار قرار دهند.
» این یک خطای راهبردی است که حاکمیت و دولت به دنبال اصلاحات اقتصادی باشند و لکن فرهنگ جامعه را به حال خود رها کنند. تمامی دغدغههای فرهنگی رهبر معظم انقلاب اسلامی بر همین مبنا است؛ مبنایی که میگوید: فرهنگ اساس هر کاری بوده و از اقتصاد هم مهمتر است.«( یدالله جوانی، روزنامه جوان)
در نهایت اینکه تنظیم رفتارهای جمعی و فردی از انتخاب یک کالا (خوردنی، نوشیدنی، پوشاک و ….) تا چگونگی مصرف آن و اندازه و کیفیت و کمییت مصرف آن در شکل گیری یک اقتصاد مستقل مؤثر است.
نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۰۶ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۵:۵۰ ق.ظ