گروه اقتصادي: حتي اگربپذيريم که سال قبل خط فقر سرانه 6 ميليون 128 هزار تومان بوده، بازهم به اين نتيجه ميرسيم که يارانه هيچ مشکلي را حل نکرده است.
در حال حاضر 40 ميليون تومان هم براي گذران امور يک خانواده 3 يا 4 نفره کم است! اصلاً هزينههاي آموزش و مسکن و پوشاک را در نظر گرفتهاند؟ اگر يک عضو خانواده مريض شود چطور؟ سال قبل هزينه خوراک به تنهايي براي هر فرد بيش از 6 ميليون تومان بود و الان از 10 ميليون تومان هم بيشتر شده.
قانون کار تاکيد دارد حداقل دستمزد کارگران بايد بالاتر از خط فقر و يا همان سبد معيشت حداقلي باشد؛ هيچ زمان اين الزام رعايت نشده و البته هيچ زمان هم فاصله مزد و خط فقر تا اين اندازه عميق نبوده؛ در حاليکه امروز مزد و مستمري حداقلي چيزي حدود 15 تا 16 ميليون تومان است، محاسبات مستقل نشان ميدهد خط فقر براي يک خانواده متوسط 3 يا 4 نفره، به رقمي حدود 50 ميليون تومان رسيده است.
در شرايطي که تقريباً 90 درصد مزدبگيران حتي کارگران متخصص و متوسطبگير و گروههايي مانند کارمندان دولت، معلمان و پرستاران، با حقوقهاي زير خط فقر زندگي ميکنند و دولت برنامه مشخصي براي حل مسئله و نجات گروههاي مزدبگير از زندگي در قعر درهي فقر ندارد، سخنگوي دولت دست به اقدام عجيبي ميزند: صورت اين مسئله را از اساس پاک ميکند.
?? مهرماه، فاطمه مهاجراني در دفاع از سياست يارانه و کالابرگ و با اين هدف که افکار عمومي جامعه را به اين سمت هدايت کند که حمايتهاي دولت مکفيست و توانسته چاله چولههاي زندگي مردم را به خوبي پُر کند، در جريان يک نشست خبري، چشم در چشم دوربينها دوخت و در خصوص خط فقر گفت: خط فقر در سال 1403 به ازاي هر فرد 6 ميليون و 128 هزار و 739 تومان برآورد شده است. دولت با صراحت اعلام ميکند که تورم بالاست و عامل اصلي آن تحريمهايي است که فشار مستقيم بر معيشت مردم وارد کرده است.
سخنگوي دولت ادامه داد: لذا دولت با سياستهايي از جنس پرداخت يارانه نقدي، کالابرگ الکترونيکي، حمايتهاي هدفمند، طرحهاي اشتغالزايي، تقويت صندوقهاي بازنشستگي و عدالت در حوزههاي درمان، آموزش و مسکن در حال مقابله با آثار تورم و تحقق عدالت اجتماعي است.
در حاليکه همه محاسبات رسمي و غيررسمي نشان ميدهد خط فقر حتي در سال گذشته رقمي بيشتر از 30 ميليون تومان بوده (حتي قبلتر از آن در خرداد 1402 يک عضو کميسيون اقتصادي مجلس شورا، ميزان خط فقر در تهران را 30 ميليون تومان عنوان کرده بود و در همان زمان، مرکز پژوهشهاي مجلس در گزارشي اعلام کرد نزديک به سي ميليون نفر زير خط فقر به سر ميبرند)، سخنگوي دولت مدعيست هر فردي که سال قبل 6 ميليون و 128 هزار و 739 تومان درآمد داشته، فقير نبوده! و البته اين ادعا، مثل ساير ادعاهاي مقامات دولتي، فاقد توضيحات و شفافيت است؛ مشخص نيست سخنگوي دولت اين عدد را با اين جزئيات کامل از کجا آورده: 6 ميليون و 128 هزار و 739 تومان!
احتمالاً نظريه و استراتژيِ کلانِ دولت اين است که ثابت کنند کارگر سرپرستِ يک خانوار سه نفره که 15 ميليون حقوق ميگيرد با احتساب يارانه براي 3 نفر و کالابرگ واريزي، دستمزدش به بيش از 18 ميليون و 500 هزار تومان ميرسد و در نتيجه ديگر زير خط فقر نيست، چون خط فقر ادعايي دولت براي سه نفر همين حدود است!
به نظر ميرسد اين رقم ادعايي سخنگوي دولت، عجيبترين و بيمايهترين نمونه از عددسازيهاي اقتصادي دولت است. «فرامرز توفيقي» فعال کارگري در اين رابطه ميگويد: حتي اگر حرفهاي ايشان را درست بگيريم و پذيريم که سال قبل خط فقر سرانه 6 ميليون 128 هزار تومان بوده، بازهم به اين نتيجه ميرسيم که يارانه هيچ مشکلي را حل نکرده؛ اگر تورم نقطه به نقطه شهريورماه 45.3 درصد) را در عدد ايشان ضرب کنيم، خط فقر سرانه به 9 ميليون تومان ميرسد. در واقع ميشود 8 ميليون و 900 هزار تومان که اگر در بُعد خانوار متوسط (3.3) ضرب کنيم، 29 ميليون و 300 هزار تومان به دست ميآيد؛ حالا دستمزد چقدر است؟ براي کارگر حداقلبگير با يک فرزند و احتساب تمام مزايا، 15 ميليون و 600 هزار تومان است؛ بنابراين ميزاني که دستمزد ميتواند خط فقر ادعايي سخنگوي دولت (نه سبد معيشت واقعي و خط فقر واقعي) را پوشش دهد، فقط 53 درصد است نه بيشتر!
او اضافه ميکند: بنابراين اين دستمزدي که به کارگران در سال جاري ميدهند با احتساب يارانه و کالابرگ نيز به آن خط فقر ادعاييِ سخنگوي دولت نميرسد؛ بگذريم از اينکه اين عدد، ادعايي واقعاً جعليست و با واقعيات زندگي مردم نميخواند.
طبق اعلام مرکز آمار، در شهريور 1404 تورم نقطه به نقطه خانوارهاي کشور 45.3 درصد بوده است؛ يعني خانوارهاي کشور به طور ميانگين 45.3 درصد بيشتر از شهريور 1403 براي خريد يک «مجموعه کالاها و خدمات يکسان» هزينه کردهاند. تورم نقطه به نقطه شهريور 1404 در مقايسه با ماه قبل 2.9 واحد درصد افزايش داشته است. در شهريور 1404 شاخص قيمت مصرفکننده خانوارهاي کشور به عدد 384.6 رسيده است که نسبت به ماه قبل، 3.8 درصد افزايش، نسبت به ماه مشابه سال قبل، 45.3 درصد افزايش و در 12ماهه منتهي به ماه جاري نسبت به دوره مشابه سال قبل، 37.5 درصد افزايش داشته است.
«عليرضا خرمي» فعال کارگري نيز در رابطه با اعداد اعلام شده براي خط فقر ميگويد: در حال حاضر 40 ميليون تومان هم براي گذران امور يک خانواده 3 يا 4 نفره کم است! اصلاً هزينههاي آموزش و مسکن و پوشاک را در نظر گرفتهاند؟ اگر يک عضو خانواده مريض شود چطور؟ سال قبل هزينه خوراک به تنهايي براي هر فرد بيش از 6 ميليون تومان بود و الان از 10 ميليون تومان هم بيشتر شده. او ادامه ميدهد: در سال جاري، خانوادهاي که صاحبخانه باشد و نخواهد اجاره خانه بدهد، خرج خوراک و هزينههاي جارياش بيش از 23 يا 24 ميليون تومان است؛ فقط قبض برق يک خانواده نزديک يک ميليون تومان است! اگر اجاره خانه و دارو و درمان را به هزينهها بيفزاييم، 40 ميليون تومان هم کم ميآيد. سخنگوي دولت بايد بگويد با چه محاسباتي و براساس چه جداول و فرمولهايي به اين عدد عجيب و غريب رسيده است!
به گزارش آراز آذربايجان به نقل از خبرآنلاين،اين اعداد عجيب و غريب، ديگر براي جامعه معنا ندارد؛ مردمي که در سطح جامعه زندگي ميکنند و هر روز براي خريد اقلام ضروري زندگي در هول و ولا هستند، هرگز با اين اعداد نامربوط اقناع نميشوند و دلشان به اصطلاح قرص نميشود؛ مردم روزانه قيمتهاي کف بازار را با پوست و گوشت و استخوان لمس ميکنند و براي اينکه روزگار بگذرانند، به هر دري ميزنند.
Arazazarbaijan.aghtesadi@gmail.com


ارائه نهادههاي يارانهاي به کشاورزان آذربايجانغربي منوط به رعايت الگوي کشت شد
اولين روستاي فناوري در آذربايجان غربي راه اندازي مي شود
آموزش سنتي براي نسل ديجيتال؛ چه کسي ميبرد
پرداختن به خودکشي در هنر و رسانه لزوماً به معناي ترويج آن نيست
آموزش هر علاقمندي را داستاننويس ميکند
آذربايجان تورکلرينين اعتقادلاري
مصائب تفکر فقيرانه مسئولان و ريشههاي نابه ساماني اجتماعي در فقرزدگي
ابتلای پرندگان به آنفلوآنزا نداشتیم
رکود تورمي خطري است که بايد جدي گرفته شود
مدارس آينده فروشي ميکنند
