گزارشی از ادبیات داستانی انقلاب اسلامی

گزارشی از ادبیات داستانی انقلاب اسلامی

علی رزم آرای
گروه فرهنگی: شروع هفته جاری مقارن بود با سالروز شهادت سید اهل قلم سید مرتضی آوینی و روز هنر انقلاب اسلامی که با این مناسبت هقته هنر انقلاب اسلامی نیز آغاز می¬شد.
همین کافی است که به جهت این مقارنه موضوع عمیق و درخور توجه ادبیات و ادبیات داستانی انقلاب که پیش از نیز به مناسبت دهه فجر و یا مناسبتی همچون جشنواره ادبیات داستانی سوره یا جایزه ادبی ارومیه و …. دغدغه نویسنده نوشته حاضر در بحث ادبیات داستانی و دست کم بخشی از آن را شکل می¬داده و شکل می¬دهد را در مسیر نوشتاری به قلم سپرد. به دلیل مشخص نبودن نظرگاه¬های تئوریک در چگونگی طرح مباحث مربوط به ادبیات و ادبیات داستانی انقلاب اسلامی و اصولاً هنر انقلاب اسلامی بدون هیچ پیشوند و یا پسوند اضافی و نیز جهت¬گیرای¬های عملی و عینی در تبین آن از حیث موقعیت تاریخی و تاریخ مبتنی بر و نیز دسته¬بندی آثار و هم مراجعه مستقیم به نویسندگان و نه صاحب نظران آن ( که علی القاعده این هردو از جهت نقد ادبی و مطالعات ادبی یکی نبوده و نیستند)، با گذر از نظر شخصی و نیز نظریات ارائه شده از سوی نویسنده این نوشتار در گذشته به سراغ زاویه دید صاحب نظران نویسنده و صاحب نظران محقق در این موضوع و مسیر می¬رویم.
محمدرضا رهگذرتهرانی در مقاله» چشم انداز ادبیات داستانی پس از انقلاب« منتشر شده در شماره ۱۰۸ مجله ادبیات داستانی در خصوص موضوع ادبیات داستانی و نیز ادبیات داستانی انقلاب اسلامی، تاریخ پیش و پس از انقلاب آن و نیز مختصات و چگونگی روند تألیفی و نیز کمیت و کیفیت آن چنین می¬گوید:¬«یکی از مسائلی که اغلب توسط دلسوزان انقلاب یا اهالی ادبیات¬داستانی و علاقه‌مندان آن، مورد پرسش واقع می‌شود، و همه ساله نیز، در مناسبت¬هایی همچون سالگرد پیروزی انقلاب، به شکل سطحی و گذرا، توسط وسایل ارتباط جمعی مطرح، یا در مراسم موسمی که به این مناسبت برپا می‌شود، مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد، مختصات ادبیات داستانی کشور در دوران پس از پیروزی انقلاب، اشتراک¬ها و افتراق¬های آن با ادبیات-داستانی پیش از آن،‌ ریشه‌ها و پیشینه این ادبیات، و وضعیت و جایگاه فعلی آن، با گذشت ده‌ها سال از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران است.
در کنار این پرسش، پرسش بسیار مهم مطروحه دیگر، کمیت و کیفیت داستان¬های کوتاه و رمان¬هایی است که به طور خاص، در باره یا در ارتباط مستقیم با این انقلاب عظیم و شگفتی‌ساز نوشته و منتشر شده‌اند، و آینده این جریان است.
به این ترتیب، به لحاظ حجمی و کمی اگر نگریسته و قضاوت شود، به نظر می‌رسد در این باره، کم گفته و نوشته نشده باشد. از نظر کیفی اما، شرایط، این‌گونه نیست. واقعیت این است که، اظهار نظر مقرون به واقعیت و صحت، راجع به چنین مقوله‌ای با این وسعت و حجم، نیازمند مطالعات وسیع و طاقت فرسا و صرف وقت بسیار زیادی است؛ که اولا نیاز به انگیزه بسیار بالا و علم و اشراف لازم بر مقوله در پژوهشگر، در ثانی مصالح کار آماده شده از قبل به وسیله دیگر افراد و گروه¬های کاری ویژه دارد.
به عبارت روشن‌تر، برای دستیابی به نتیجه قابل قبول و اعتماد، تحقیق درباره چنین موضوع¬هایی، باید به صورت یک طرح اساسی و مهم، از سوی مراکز و نهادهای ذیربط، به افراد و گروه¬های ذیصلاح، سفارش داده شود؛ و از آن پشتیبانی کافی و وافی نیز به عمل آید. وگرنه، به طور طبیعی، همچنان شاهد انبوه اظهار نظرهای عمدتاً کاملاً شخصی بدون مطالعه لازم و پشتوانه علمی، از سوی اشخاص و وسایل ارتباط جمعی و جریان¬های سیاسی و ادبی، در این باره خواهیم بود؛ که بعضاً، اگر مشکلی بر مشکلات موجود در این زمینه نیفزایند، دست‌کم نمی‌توان به وسیله آنها، به جمعبندی و نظرگاهی درست در این باره، به قصد هر گونه قضاوت و برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری برای آینده رسید.
این نظرگاه و دیدگاه از حیث مطالعات و پژوهش¬های تحقیقی پیرامون موقعیت ادبیات داستانی ایرانی در پس و پیش از انقلاب و به ویژه پس از انقلاب اسلامی قابل قبول و بلکه متقن است. اما متأسفانه همچنان که نقل قول شد حرکت جامعی در این مسیر بدون حب و بغض و نیز بدون انگیزهای جانبی تاکنون انجام نشده است و خلاء چنین تحقیق و پژوهش جامعی در گستره ادبیات داستانی کشور به چشم می¬خورد.
توجه به کلام مقام معظم رهبری در این خصوص راهشگاست:هنر انقلابی باید زیبایی‌ها را تبیین کند:پنجاه، شصت سال کسانی بر ما حکومت کردند که آورنده‌ آن‌ها، نه اینکه ما نبودیم- چون در ایران حکومت مردم به این صورت اصلًا سابقه نداشت- بلکه دلاوریِ خودشان هم نبود. ای‌کاش اگر دیکتاتور بودند، اقلَّا مثل نادرشاه با زور بازوی خودشان، یا مثل آغامحمدخان با حیله‌گری خودشان بر سر کار آمده بودند؛ اما این‌طور نبود. دیگران آمدند و آن‌ها را بر این ملت مسلّط کردند و تمام منابع مادّی و معنوی این ملت را به غارت بردند.
با رنج ها و محنت های بسیاری، حرکت عظیمی در مقابل این پدیده‌ شوم اتّفاق افتاد و توانست با فدا کردن جان ها و با عریان کردن سینه‌ها در مقابل دشنه‌ دشمن غدّار، به جایی برسد. این زیبا نیست؟ هنر چگونه می‌تواند از کنار این‌ها بی‌تفاوت بگذرد؟ این توقّعِ انقلاب است. هنر انقلابی‌ که ما از اوّل انقلاب همین‌طور گفتیم و آن را درخواست کردیم، این است. آیا این توقّعِ زیادی است؟ موسیقی و فیلم و تئاتر و نقاشی و سایر رشته‌های هنریِ شما باید به این مقوله بپردازد؛ این‌ها چیزهای لازمی است. توقّعِ انقلاب از هنر و هنرمند، یک توقّعِ زورگویانه و زیاده‌خواهانه نیست؛ بل مبتنی بر همان مبانی زیباشناختی هنر است. هنر آن است که زیبایی ها را درک کند. این زیبایی ها لزوماً گل و بلبل نیست؛ گاهی اوقات، انداختن یک نفر در آتش و تحمّل آن، زیباتر از هر گل و بلبلی است. هنرمند باید این را ببیند، درک کند و آن را با زبان هنر تبیین نماید.
تعهّد در قبال فُرم و مضمون لازم است:هنرمند، هم در باب فرم و قالب هنرِ خودش و هم در قبال مضمون تعهد دارد. کسی که قریحه هنری دارد، نباید به سطح پایین اکتفا کند. این یک تعهّد است. هنرمند تنبل و بی تلاش، هنرمندی که برای تعالی کار هنرىِ خودش و ایجاد خلاقیت تلاش نمی¬کند، در حقیقت به مسئولیتِ هنری خودش در قبال قالب عمل نکرده است. هنرمند باید دائم تلاش کند. البته ممکن است انسان یک وقت به جایی برسد که بیش از آن نمی¬تواند تلاش کند – بحثی نیست – اما تا آن‌جایی که می¬تواند، باید برای اعتلای قالب هنری تلاش کند. این تعهد در قبال قالب، بدون یک احساس شور و عشق و مسئولیت – البته این شور و عشق هم مسئولیت است؛ آن هم یک دست قوی است که انسان را وادار به کاری می¬کند و نمی¬گذارد که احساس تنبلی و تن‌آسایی، او را از کار باز بدارد – به دست نمی‌آید.علاوه بر این، تعهّد در قبال مضمون است. ما چه می-خواهیم ارائه بدهیم؟ اگر انسان محترم و عزیز است، دل و ذهن و فکر او هم عزیز و محترم است. نمی¬شود هر چیزی را به مخاطب داد، فقط به صرف این‌که او نشسته و به حرف های ما گوش می¬دهد.« بی¬هیچ شرحی نوشتار حاضر را به پایان برده و در نوبت بعد از زاویه¬ای دیگر به این موضوع خواهیم پرداخت.

نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۲۳ فروردین ۱۳۹۵ ساعت ۴:۵۸ ق.ظ

دیدگاه


3 × = هجده