پروانه کرامتی
گروه اجتماعی :دراین روزهای آخر پاییز کافی است در را باز کنید، سرمای هوا مغز استخوان گرامی‌تان را می‌سوزاند، اینجاست که عرصه برای ورود شاعر صاحب‌نام مهدی اخوان ثالث باز می‌شود، به طوری که این شاعر شهیر می‌فرمایند »هوا بس ناجوانمردانه سرد است«، آقای شاعر که روحیه لطیفی دارد، سرمای هوا را ناجوانمردانه قلمداد می‌کند، اما آیا هوا ناجوانمرد است یا ما؟ ماهایی که خود را انسان‌هایی متمدن و شهرنشین خطاب می‌کنیم، متاسفانه یک جای کارمان می‌لنگد.
آن هم این است که به عنوان یک انسان از قوه بینایی خود آن طور که باید استفاده نمی‌کنیم،چون اگر از این قوه بهینه استفاده می‌کردیم، کودکان کار وجود خارجی نداشتند، بازی یا کار، به راستی کدام یک حق کودکان است، در پاسخ باید بگوییم که بازی، ولی با عرض معذرت باید خدمت‌تان عرض کنم در همین اطراف و کنار ما کودکانی هستند که در عین ناباوری ما اسباب‌بازی‌شان گل آدامس، واکس و … برای فروختن است، و به جای مدرسه در کف خیابان‌ها و چهارراه‌ها در حال جولان بوده و سرگردان هستند.
اگر چند قدم به سمت خیابان‌هایی با ساکنان طبقه متمکن جامعه برویم، اوضاع گل و بلبل است، ولی در مناطق مرکزی شهرمان صحنه‌های دیگری می‌بینید، که شاید دیگر چشم‌هایمان را پر از اشک نکند، چون این تصاویر بارها و بارها جلوی دیدگان‌‌مان می‌آید و تقریبا یکی از سکانس‌های تکراری روزانه‌مان شده است.
شاید شما بگویید من هر روز بیرون نمی‌روم احتمالا شما جزء آن دسته از افراد هستید که هر چند روز یک بار یا هر چند هفته یک بار یا اینکه در کل بیرون رفتن‌تان با پدیده کسوف و خسوف رخ می‌دهد، ولی اتفاق خواهد افتاد جنابعالی از خانه بیرون بروید و حداقل برای یک بار هم که شده این تراژدی تلخ را ببینید.
مطمئن باشید در میان همین کودکان استعدادیی یافته می‌شود، که هر کدام می‌توانند آینده کشور ما را بسازند، حال مخاطب من با شما مردم عزیز آذربایجان و مسئولان خدمت‌‌گذار ارومیه است آیا همین نمی‌تواند بهانه‌ای برای هم‌زبانی دولت و ملت شود؟ چه بسا موضوع‌هایی بسیار کم ارزش باعث برگزاری همایش‌های مختلف می‌شود، اما این پرسش ذهن ما را به خود مشغول کرده است چرا برای سامان دادن این کودکان نه همایش‌های چند صد نفری بلکه جلسه‌ای کوچک برگزار نمی‌شود؟
امیدوارم این جانب را ببخشید که چون بنده سوال‌‌های زیادی دارم، که مطمئن هستم سوال افراد زیادی است، آیا مسئولان می‌توانند بفرمایند کدام ارگان در این زمینه مسئول است، که در خوش‌بینانه‌ترین حالت پاسخ‌هایی متناقض خواهیم شنید، عده‌ای خواهند گفت، شهرداری عده‌ای کمیته امداد یا پای بهزیستی استان و استانداری را به میان خواهند کشید.
اما چنانچه نیک و عمیق به این مقوله بنگریم خواهیم فهمید که تمام ارگان‌ها در مقابل این کودکان و طفلان معصوم و هدیه‌های آسمانی مسئول هستند، بنابراین از مسئولان می‌خواهم که فقط یک لحظه خود را جای این کودکان بی‌پناه و تنها بگذارند، شاید گفته شود، شما با این همه ادعا، شکوه و گلایه چرا این کار را نمی‌کنید، در کمال ادب عرض می‌کنم که این کار را کرده‌‌ام و این دل نوشته را آغاز کرده‌ام یا اینکه حداقل در خیابان‌ها با نگاه به چهره‌های تکیده و غم‌زده این کودکان بغض گلویم را فشرده است و حتی چند قطره اشک در این بی‌آبی از چشم‌هایم جاری شده است و ای کاش ببینیم یک روز همدلی ارگان‌ها در سامان دادن به وضعیت نابه‌سامان این کودکان.
حتی آقای کاندید امروز و نمایندگان مجلس در فردای روز که اکنون بازار تبلیغات زیرزمینی و روی زمینی‌‌شان در حال گرم شدن است، این نکته را مورد توجه قرار دهند، که آنها هم در مقابل این کودکان مسئول هستند، درست است که دریاچه ارومیه تشنه است، اما این کودکان هم که با وجود جسم رنجور و تن نحیف‌شان نان‌آور خانه و پرستار پدر پیر و مادر بیمار شده‌اند آنها هم تشنه کمک هستند، نمایندگان مردم در مجلس باید بدانید که شما فقط نماینده یک قشر خاص نیستید بلکه نماینده کودکان حتی بی‌خانمان‌ها هم هستید، این نکته را صرفا جهت اطلاع بیان کردیم.
شهردار محترم و خدمتگزار برای آبادانی این دیار کهن یعنی ارومیه زحمت زیادی کشیده‌اند خسته نباشید و تبریک می‌گوییم، چون در امور محوله واقعا موفق بوده‌اید، این جای بحث نیست، چون در حد توان‌تان برای عمران شهرمان کوشیده‌اید، اما می‌خواهیم که برای زیبا کردن آینده این کودکان سخت‌کوش هم تلاش شود چون این کودکان به حق قابل ستایش هستند، چرا که از قدیم الایام بزرگان ما عنوان کرده اند که : کار جوهره مرد است.مردان واقعی این دیار کودکان هستند، حتی بین این نونهالان استعدادهای نابی وجود دارد، آری چون اگر به تاریخ ایران اسلامی یا اگر وقت ندارید کافی است، تعدادی از رتبه‌های برتر کنکور را بررسی کنید خود گویای مطلب است، حتی نخبه‌ای داریم که در زمان نه چندان دور با وضعیت اسفباری در خیابان‌ها و زیر نگاه‌های ترحم‌آمیز یا زبان‌های زهردار قد کشید حتی به دیده مجرم او را نگریستند حال آنکه سرمایه انسانی بود، اما امروز یکی از بهترین جراحان قلب در کشورهای اروپایی است، این است مشت نمونه خروار.
اکنون سخن را با این نکته به پایان می‌رسانم که اگر شما نهادهای مسئول، فقط بگویید این وظیفه فلان نهاد است، مد نظر داشته باشید که این می‌تواند خود مولد یک تفکر نادرست باشد، آن هم این است که هیچ کس هیچ مسئولیتی را مقابل این کودکان نپذیرد، مسئولان گرامی، کاندیداهای امروز و نماینده‌های فردا این کودکان نتیجه فقر خودخواهی و یا نتیجه هر علت دیگری که باشد حداقل به عنوان مسلمان همه‌مان در مقابل آنها مسئول هستیم.
مسئولان توجه داشته باشند به جای تبلیغ اجناس خارجی روی در و دیوارهای شهر زیبای ارومیه کمی هم به کودکان کار و دست کوچک‌شان نگاه هرچند گذرا بکنند، امیدوار هستم که این سوال خاطرتان را مکدر نساخته باشد که فقط خواستم ثابت کنم که سردی هوا دل‌های‌مان را نسبت به یکدیگر سرد نکرده است اگر سردی هوا در دل‌هایمان تاثیر می‌گذاشت شاید امروز سنگدل‌تر از قبل می‌‌شدیم و دیگر تلنگری به خود، دیگران، مسئولان و نماینده‌های آذربایجان غربی نمی‌زدیم.