کودکان شینآباد کودکان ما
مهدی بهلولی
گروه جامعه: در آن زمان، فرادستان آموزشوپرورش، برای بهبودی این کودکان آسیبدیده، وعده و وعیدهای زیادی دادند. اینکه اگر لازم باشد برای درمان سوختگیها دانشآموزان را به خارج از کشور میفرستند، یا اینکه تا بهبودی کامل شرایط آموزش آنها را فراهم میسازند یا اینکه از نظر بیمهای پشتیبانی کامل خواهند کرد و سخنان بسیار دیگری از این دست.اما از اعتراضهای پیاپی ۱۲ تن از این بچهها و خانوادههای آنها- که واپسین آنها چند روز پیش رو به روی نهاد ریاست جمهوری انجام گرفت- پیداست که تاکنون، دست کم برخی از این وعدهها عملی نشدهاند.
رخداد شینآباد و پیامدهای آن، البته از سطح آموزشوپرورش فراتر رفت. حسن روحانیرئیسجمهور، دستور داد که به این دانشآموزان مستمری مادامالعمر داده شود که یکی از اعتراضها هم به انجام نگرفتن همین وعده است.
به هر رو، از رخ دادن آتشسوزی شینآبادنزدیک به دو سال میگذرد اما گویا قرار نیست که به این زودیها، درد و رنج این دانشآموزان و خانوادههای آنها، دست کم در گرفتن حق خود، پایان پذیرد. تا آنجا که این نگارنده از نزدیک دیده است اغلب فرهنگیانی که خبر اعتراضهای بچههای شینآباد و خانوادههای آنها را میشنوند کمابیش همین داوری را دارند که بچهها شینآباد از همان آغاز که در مدرسهای درس میخواندند که بخاری آن نفتی بود اما لوله گازکشی تا چند متری دیوار آن آمده بود- تاکنون که پس از نزدیک به دو سال هنوز حقوق حقه خود را دریافت نکردهاند به نوعی دارند چوب کمتوجهی به آموزشوپرورش را میخورند.ا
ما آیا فرادستان آموزش و پرورش، نمیتوانند با ورود جدیتر به این رخداد، افزون بر تسکینبخشی بیشتر به دردهای این بچهها و خانوادههای آنها، فرصتی برای نمایش توانمندیهای مدیریتی خود فراهم آورند؟ آیا پرداخت هزینه بی کم و کاست به آسیبدیدگان شینآباد و پیگیری فرادستان آموزشوپرورش خود نمیتواند پیامی به دیگر بخشهای دولت باشد که پیامد کمتوجهی به آموزشوپرورش را بایستی به ناگزیر چندین و چند برابر داد؟ آیا پرداخت جدی به شینآباد، نمیتواند نشانی باشد از این که فرادستان کشور، خود این پیام آشنای »پیشگیری، بهتر از درمان است« را به گوش جان شنیده و باور کردهاند؟
نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۳ ساعت ۳:۵۸ ق.ظ