کودکان برای بقا کار میکنند
گروه اجتماعی:مشکلات در حوزه کودکان کار و خیابان یکی دو تا نیست و هر روز هم بر تعداد آنها افزوده میشود، در این میان موضوع فروش یا اجاره کودکان برای کسب درآمد بارها مطرح شده اما همچنان راهکاری برای آن ارائه نشده است، هر بار هم مسئولین راهکارهایی را پیشنهاد میدهند که نه تنها مشکل اصلی را بر طرف نمیسازد بلکه مشکلات جدی دیگری را هم پدید میآورد.
از جمله این راهکارها میتوان به طرح جمعآوری کودکان کار و خیابان اشاره کرد که نتیجهای جز ایجاد نا امنی برای کودکان کار به همراه نداشت. با این حال روز گذشته معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در خصوص مسئلهای اطلاعرسانی کرده است که در صورت تائید صحت و سقم ماجرا، به ریشههای پنهانی از فقر اجتماعی پی میبریم که شاید پیش از این کمتر به آن پرداخته شده باشد؛ او گفته بود:
با این حال باید دید آیا این موضوع صحت دارد؟ در صورت صحت موضوع، چند در صد از کودکان کار به این سرنوشت دچار میشوند؟ آیا افزایش فقر بر افزایش چنین پدیدههایی تاثیرگذار است؟
فرشید یزدانی، مدیر عامل انجمن حمایت از حقوق کودکان، در خصوص صحت و سقم این موضوع گفت:» من نمیدانم که ایشان بر چه اساسی چنین موضوعی را مطرح کرده اند، چون باید منبع دادههای اطلاعاتی مشخص باشد مشخص نیست که آیا پژوهشی در این خصوص اتفاق افتاده است و یا اینکه منبع دیگری برای این اطلاعات وجود دارد اما مشخصا ما تا کنون با چنین موضوعی برخورد نکردیم،
البته در این بین خانوادههایی هستند که همه اعضای خانواده سر چهار راهها کار میکنند و حتی در برخی از موارد والدین در کناری از چهار راه مینشینند و فرزندان کار میکنند، این موارد را ما مشاهده مستقیم داشتهایم اما در این خصوص که کودکان اجاره داده شوند و از این دست مسائل تا کنون ندیدهام که پژوهشی صورت بگیرد مشاهده مستقیمی هم در این خصوص نداشته ام. اما واقعیت این است که حتی اگر این مسئله صحت داشته باشد دلیل نمیشود که مسئولان بخواهند با کودکان برخورد کنند.
ما از تمام خانوادههایی که کودکانشان را برای کار میفرستند میتوانیم چنین مفهومی استخراج کنیم، کودکی که در کوره پز خانه یا هر جای دیگری مشغول کار است ناشی از فقر و نا برابری است، به همین دلیل هم بیشتر باید به فقر و نا برابری اجتماعی پرداخت تا اینکه به چگونگی ورود کودکان به چرخه کار بپردازیم!
بنابر این نمیتوان نوع برخورد مسئولین را زیر سایه اجاره دادن کودکان پنهان کرد. منطقی نیست اینکه بگوئیم چون خانوادهای کودکش را اجاره میدهد بنابر این کودک را دستگیر میکنیم و تحویل خانواده میدهیم!
در کل در این رفتار به نوعی نقض قرض وجود دارد! از طرف دیگر گفتهاند » اگر خانوادهای مشکل داشت فرزندش را به بهزیستی تحویل میدهیم!«این در شرایطی است که کل خانوادههایی که فرزندشان وارد چرخه کار میشوند مشکل دار هستند، این مشکلات از فقر شروع میشود و تا اعتیاد و بد سر پرستی و حتی بیسرپرستی به دلیل زندانی شدن والدین هم ادامه پیدا میکند. عمدهترین مشکل این خانوادهها هم فقر است.«
او در خصوص رابطه فقر با کودکان کار گفت: در جامعه ما عدهای مصرف تجملی مبتنی بر درآمد زیاد را تجربه میکنند و عده زیادی هم مجبورند برای به دست آوردن حداقلهای زندگی تمام توان خود را به کار بگیرند که طبیعتا کودکان یک بخشی از توان آنها است.
در واقع کار کودکان صرفا جهت بقا برای خانوادههای فقیر است، اگر خانوادهای کار مناسب و در آمد حداقلی مناسبی داشته باشد قطعا هیچ خانوادهای تمایل ندارد فرزندش را برای کار به سر چهار راهها بفرستد.وقتی بین ۱۲ تا ۲۰ میلیون نفر حاشیه نشین شهری داریم که اساسا درگیر مسائل فقر و نابرابری اجتماعی هستند و در صد زیادی از آنها زیر خط فقر است مشخصا برای بقای خودشان از همه توانمندیهایی که دارند استفاده میکنند و کار کودکان یکی از همان توانمندی هاست و این تنها به این دلیل است که خانوادهها بتوانند یک زندگی حداقلی داشته باشند.
مسئولان ما خیلی انتزاعی به این موضوع نگاه میکنند، رسیدگی به کودکان، کار بسیار مهمی است و مسئولان باید حتما این کار را انجام بدهند اما بخشی از این مسئله در حوزه کلانتری باید مورد بررسی قرار بگیرد و در سیاستهای کلان اجتماعی تعریف شود.سال گذشته بهزیستی با تمام سر و صداهایی که راه انداخت تونست ۳۰۰ کودک را ساماندهی کند که ما آمار نداریم اما من خبر دارم تا کنون خیلی از آنها دوباره به چرخه کار باز گشتهاند چون اینها برای بقا نیاز دارند که پول در بیاورند و وقتی برنامه ریزی برای بقای آنها صورت نمیگیرد طبیعتا آنها راهی جز کار در خیابان ندارند.با برخوردهای خاص و به دور از شناخت و بدون تحلیل شرایط به وجود آورنده مجموعه کودکان کار، نمیتوان با آسیبهای آن به این مفهوم مقابله جدی داشت.«
او در ادامه در خصوص صحت و سقم موضوع باندهای کودکان کار و همچنین خرید و اجاره این کودکان گفت:» تجربه ما، برخوردها و برداشت هایمان نشان میدهد که باندی در خصوص کودکان کار وجود ندارد.
به گزارش آراز آذربایجان به نقل از سلامت نیوز ،موضوع اصلی در خصوص کودکانی که قربانی فقر و نابرابری اجتماعی هستند، کار آنها است! موضوعی که هیچ گاه عادی نمیشود و باید برای آن فکری کرد. اما راه حلهایی کهتا کنون توسط مسئولین ارائه شده است نتوانسته آن طور که باید دردی از کودکان کار درمان کند. آیا وقت آن نرسیده که مسئولان به جای اطلاع رسانی، فکری اساسی به حال اینکودکان کنند؟
نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲:۴۲ ب.ظ