کلاهبرداری‌ و دستفروشی در فضای مجازی

کلاهبرداری‌ و دستفروشی در فضای مجازی

گروه جامعه :خریدهای اینترنتی چند سالی است که در ایران باب شده و حالا در کنار این خریدها، سفارش‌های شبکه‌های اجتماعی چون اینستاگرام و تلگرام نیز فراوان به چشم می خورد. بد نیست، اتفاقا اینکه بدون اتلاف وقت و راه انداختن ماشین در خیابان و آلوده کردن هوا، سفارشت را بدهی و مدتی بعد نیز به دستت برسد، خوب است.
اما این روزها بازار کلاهبرداری‌های مجازی نیز به نسبت رونق آن در میان مردم داغ است. یکی از حوزه‌هایی که خرید‌های تلگرامی مردم در آن افزایش یافته، حوزه پوشاک است. به خصوص خانم‌ها به پای ثابت خرید لباس‌های تلگرامی تبدیل شده‌اند. برای همه سلایق با هر توان مالی پوشاک وجود دارد و چون نظارت چندانی نیز روی کار این کانال‌ها نیست، لباس‌ها قابلیت اقناع کردن هر سلیقه ای را دارند. از کارمند بگیر تا بچه پولدارهای تهران، از قیمت ۴۰ هزار تومان تا رقم‌های میلیونی تنها برای یک مانتو یا لباس شب. لباس‌هایی که بارها دیده اید و لباس‌هایی که حتی در خواب نیز ندیده اید. کساد شدن بازار پوشاک در آینده یکی از قوی‌ترین احتمالاتی است که در سایه افزایش فعالیت این کانال‌ها وجود دارد.مدل‌هایی که قبلا در مجلات می دیدیم، حالا سر از این کانال‌ها درآورده‌اند و لباس‌های خوش آب و رنگ و شیک و گاها با مارک‌های معروف به تن می کنند که گاهی بیش از ۱۰۰ یا ۲۰۰ هزار تومان نیست. برای ایرانیان که این روزها رکورددار خرید لباس‌های مارک هستند، این کانال‌ها حکم بهشت را دارد. مشتریان اغلب می‌گویند که اگر بخواهند همین لباس را از مغازه تهیه کنند، بالای ۴۰۰ هزار تومان برای آن‌ها هزینه خواهد داشت و خرید می کنند بی آنکه این پوشاک ممکن است دست دوم و حتی ناقل بیماری باشد. صاحبان این کانال‌ها کار خود را بلدند. وقتی پیام می دهی با حوصله و صبر جوابت را می دهند. قربان صدقه ات می روند و حتی با توجه به عکست، کمک می کنند که کدام لباس برازنده شماست. در مورد جنس آن توضیح می دهند و گاه حتی از افرادی که قبلا از آن‌ها لباس خریده‌اند و راضی بوده‌اند، اجازه می‌گیرند تا با شما صحبت کنند و خیال‌تان راحت شود. البته مشخص است که مورد آخر، بخشی از تبلیغات هدفمند کانال است و شاید اصلا مشتری ای در کار نیست اما هر چه که هست، هوشمندانه است. صاحبان این کانال ها، بلدند که اطمینان شما را جلب کنند و خیلی از آن‌ها حالا مشتری‌های ثابت خود را دارند، حتی اگر جنس با کیفیتی نداشته باشند.زمانی بود که می شد قشر مرفه و ضعیف را از روی لباسی که می پوشند ، تشخیص داد. این روزها شاید خیلی از افراد، جزو طبقه متوسط یا ضعیف باشند اما پوشاکی که به تن دارند، سراپا مارک است. مردم از خورد و خوراک خود می زنند یا خانواده را تحت فشار قرار می‌دهند تا لباس هایی به تن کنند که چشم بقیه گرد شود. به همین دلیل بازار شبکه های مجازی برای فروش لباس‌هایی با قیمت کم اما راه ‌انداز، داغ شده است. چندی قبل، رییس فدراسیون پوشاک و مد ایتالیا ضمن ابراز شگفتی از تمایل ایرانیان به استفاده از لباس‌های مارک، گفت که مردم ایران سالانه پنج میلیارد یورو لباس از برندهای خارجی خریداری می کنند. یعنی ایرانی‌ها سالانه ۵۰ هزار میلیارد تومان لباس می خرند.افراد به‌خصوص جوان‌تر ها حاضرند برای لباسی که برند داشته باشد، فارغ از اینکه جنس اصل است یا تقلبی، از خیلی از هزینه‌های خود بزنند. در این خصوص »علی فاضلی« رییس اتاق اصناف ایران معتقد است که نمی‌توان منکر تغییرات پیش‌آمده در نحوه خریدوفروش و افزایش تمایل به خرید‌های غیرحضوری در دنیای امروز شد. اما مشکل ما، فعالیت افرادی است که بدون مجوز نسبت به این کار اقدام کرده اند. فاضلی معتقد است که بیشتر این افراد، کالاهای خارجی را که به صورت کیلویی به ایران وارد شده، خریداری می‌کنند واین لباس ها را که حتی ناقل بیماری است، پس از اتوکشی و در برخی موارد شست‌وشو با قیمت های گران تر به فروش می رسانند. او معتقد است امکان نظارت بر تمامی شبکه‌های مجازی از طریق اتحادیه وجود ندارد و برخی از این افراد بی آنکه کمترین ردپایی از فروش فیزیکی به جای بگذارند و مجبور به پرداخت عوارض و مالیات‌ باشند، این کار را انجام می دهند.برخی از این کانال‌ها با قیمت‌های نجومی و لباس‌هایی که به قول خودشان دست دوز است، فعالیت می کنند. برای مثال برای یک سارافون و دامن، یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان قیمت گذاشته اند. سارافون ۴۹۰ هزار تومانی و دامن ۶۸۰هزار تومانی. یا سرهمی با آستین، ۷۰۰ هزار تومان؛ در حالی که شاید برای تهیه آن ۱۰۰ هزار تومان نیز هزینه نشده باشد. صاحبان این کانال‌ها اما برخورد متفاوتی دارند. مشتریان آن‌ها همان افرادی هستند که از پاساژهای خاص تهران خرید می‌کنند و حالا برای یک سارافون تلگرامی نیز حاضرند هزینه ای پرداخت کنند که حقوق یک ماه کارمندی عادی است. صاحبان این کانال‌ها قربان صدقه شما نخواهند رفت. به‌گونه‌ای برخورد می کنند که خودتان احساس خجالت کنید، یا بخرید یا بروید.
یکی از خانم‌هایی که شاهد این تبلیغات بوده می گوید:«من مانتو ۱۲ میلیون تومانی هم دیده ام اما باید یک دلیلی داشته باشد یا نه؟ بچه پولدارها بی‌دلیل می‌خرند، این‌ها هم نمی‌ترسند! می دانند مشتری دارند!قیمت می‌گذارند و فروش دارند». یکی از این لباس‌ها به راستی ساده است . ترکیب ساده و بلندی است با پارچه ای ساده، شامل یک سارافون و یک رویه بلند. سارافون ۸۵۰ تومان و رویه ۲۶۰ تومان. سابق بر این اگر قرار بود اجناسی را با این قیمت عرضه کنند، افراد حتما باید در پاساژهای خاص و در مناطق پولدار نشین، بوتیک‌های شیک و میلیاردی داشتند تا مشتری‌های خاص داشته باشند. حال اما به لطف تلگرام، افراد از پرداخت اجاره میلیاردی این مغازه‌ها راحت شده‌اند و در یک صفحه مجازی، تجارت بی حساب و کتاب می کنند. عدم نظارت بر فعالیت صاحبان کانال‌های تلگرامی این روزها باعث شده که این فضا به بازار بی حساب و کتابی از انواع سلیقه‌ها و کلاهبرداری‌ها تبدیل شود. دست مردم در این فضا باز است، یک شماره ناشناس در اختیار می گیرند، یک کانال می سازند و پول در می آورند. همین اتفاق ساده اما آینده ای برابر با از رونق افتادن بازار صنف پوشاک کشور خواهد داشت.
از دیدگاه عقل و شرع، صداقت در بازار از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. صداقت بازار به این است که عوامل آن، یعنی عرضه‌کنندگان و تقاضا‌کنندگان، نوع برخوردشان با یکدیگر، فضای فیزیکی، نورپردازی، چینش کالا، فضای حاکم بر بازار و… پایدار و بر اساس واقع نمایی باشد، به‌گونه‌ای که انحراف از واقعیت یا وارونه سازی آن به هر نوع ممکن انجام نشود.صداقت، اصل اساسی در روابط اجتماعی، از جمله در موضوع عرضه و تقاضاست. تبلیغات کاذب، برچسب‌های خلاف واقع، دروغ، فریب، غش، تبانی، خلف وعده، خیانت در امانت و بی‌انصافی از مظاهر فقدان صداقت در بازار است.
نبود صداقت میان تولید‌کنندگان و تقاضا‌کنندگان، هزینه‌های فراوان به جامعه وارد می‌کند. فقدان صداقت در بازار کار و عوامل تولید، به عیب پوشانی، سرقت از کار و کم فروشی، بی‌مسئولیتی، فرصت‌طلبی و سرانجام به افت کیفیت و بازدهی پایین تولید می‌انجامد. هم اکنون وجود تقلب در برخی داد و ستدها و دیگر محافل در جامعه باعث شده افراد اطمینان خود را نسبت به خرید با کیفیت و قیمت مناسب از دست بدهند، تا جایی که افراد در بسیاری از موارد در مورد خرید و فروش اجناس اطمینان ندارند و مدام فکر می‌کنند تقلبی در کار است. این در حالی است که بروز هرگونه تقلب باعث بی‌اعتمادی در جامعه می‌شود. فرد مواجه شده با تقلب احساس آزردگی می‌کند. همچنین فرد تحت تقلب نسبت به دیگر افراد حس بد بینی و خشونت دارد.در ایران باستان تقلب در داد و ستدها وجود داشته است. این امر باعث بروز پدیده چانه زدن بر سر قیمت بین فروشنده و مشتری شده است. پدیده چانه زدن در هنگام خرید نشان‌دهنده نداشتن رضایت خاطر از جانب مشتری نسبت به قیمت‌گذاری فروشنده است. امروزه نه تنها در جامعه ما بلکه در اغلب جوامع انسانی تقلب و دروغگویی در زمینه‌های مختلف وجود دارد. این در حالی است که داریوش در کتبیه‌های متعدد خود از اهورا مزدا می‌خواهد تا کشورش را از دشمن، خشکسالی و دروغ محافظت کند. این گونه رفتارها در جامعه باعث از بین رفتن حس اعتماد و اعتبار می‌شود. در این شرایط هر فرد بدون داشتن اعتماد به جامعه از طریق دروغگویی کار خود را پیش می‌برد. این گونه رفتارها در جامعه با تاثیرات سوء همراه است. در گذشته بزرگان و پادشاهان با شیوه‌های مختلف در پی جلب اعتماد افراد بودند؛ به نسبت آن افراد نیز برای حفاظت از جان خود مجبور به مجیز و تعارف کردن بودند. بنابراین تقلب و دروغ یک مساله عام است و شاید بتوان گفت که بخشی از فرهنگ ملی ایرانیان است. با بررسی گفت‌و‌گوهای روزمره می‌توان بر این امر تاکید کرد که اغلب افراد واقعیت‌ها را آن‌طور که هست بیان می‌کنند و به این شکل به حفظ منافع خود می‌پردازند. این شیوه رفتاری می‌تواند با ضررهای فراوان همراه باشد.بررسی‌ها نشان می‌دهد که تقلب در هر یک از مشاغل رسوخ کرده است. برای مثال امروزه حتی در محافل علمی و دانشگاهی کشور شاهد تقلب و سرقت‌های ادبی هستیم. فرهیختگان در این جامعه رشد کرده و تربیت شده‌اند. در این وضعیت برخی از آنها با شیوه‌های دروغگویی، کتمان حقیقت و… به منافع خود می‌رسند. در دو دهه اخیر به دلیل شیوع مدرک گرایی در جامعه تقلب در سطح دانشگاه و محافل علمی کشور شدت یافته است. برای مثال هم‌اکنون میدان انقلاب تهران نمونه بارز تقلب و سرقت ادبی در قالب پایان نامه نویسی، تز و پروپوزال نویسی است.
این در حالی است که اغلب افراد با گذراندن دوره‌های دکتری و کسب مهارت از این روش‌ها استفاده می‌کنند. این طرز تفکر در برخی مواقع در قالب اخذ مدارک تقلبی از کشورهای خارجی بروز می‌کند. برای مثال این پدیده در دولت‌ نهم در قالب یک مساله ویژه در بین مدیران کشور رایج بود. بنابراین جامعه دانشگاهی و فرهیخته از جامعه کلی جدا نیست و نمی‌توان از آنها توقع داشت که از کل جامعه متاثر نباشند یا اخلاقیات آنها با جامعه متفاوت باشد. در برخی سطوح کشور تقلب وجود دارد و این امر به اشکال مختلف بروز می‌کند. باید دانست این شیوه برای افراد و دیگران با صدمات متعدد همراه است. درضمن سرقت ادبی خرد هنگامی رخ می‌دهد که فرد به سبب ضعف علمی در کسب دانش لازم ناکام می‌ماند و در نتیجه مجبور به استفاده از کار دیگران می‌شود. این در حالی است که برای نقل اصطلاحات مختلف باید آن را در متن به صورت واضح و شفاف، مشخص و ماخذ نویسی کرد.
در اقتصاد جدید رسم چانه زدن در معامله کاهش یافته است. برای مثال در اغلب سوپر مارکت‌ها یا دیگر مغازه‌ها روی اجناس قیمت گذاری شده است. این اقدام با ارائه قیمت مناسب و به شکل شفاف انجام می‌شود، اما اغلب مردم در پی رفتن به برخی مراکز خرید هستند که بتوانند با چانه زدن قیمت اجناس را کاهش دهند. در برخی از ایام اجناس به دلیل فروش فوق‌العاده با تخفیف به دست مردم می‌رسد.باید از طریق آموزش در مدارس و رسانه‌ها مردم را نسبت به تقلب در معامله و دیگر موارد آگاه کرد. از سوی دیگر باید تاکید کرد که برای کسب منافع اقتصادی استفاده از تقلب و دروغ مناسب نیست. با اقدامات فرهنگی می‌توان اهمیت دروغ را در جامعه کاهش داد. این تغییر نگرش نیازمند صرف زمان طولانی‌مدت است. درضمن همگان باید نسبت به قوانین تعریف شده در مقابل تقلب در حوزه‌های مختلف آگاه بوده و از بروز هرگونه تقلب جلوگیری کنند. بی‌شک با آگاه سازی جامعه می‌توان شدت تقلب را در جامعه کاهش داد و اعتماد مخدوش شده مردم را بازگرداند.

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۹:۰۱ ق.ظ

دیدگاه


چهار − = 3