کجاست حقوق حقه شهروندی_ات آذربایجان غیرتمند

کجاست حقوق حقه  شهروندی_ات آذربایجان غیرتمند

یونس روحی
گروه تحلیل:تا نام واژه ی ” حقوق ” و هر آنچه به شهروند ارتباط دارد ، به میان می آید ؛ عده ای آرام و بسیار خونسرد سر در گریبان می کشند تا خدای نا کرده کسی از آنها مطالبه یا خواستاری نداشته باشد . آنچه در سالهای پیش بر سر ملت استان آمد بسیار تلخ تر و تاسف بارتر از این بیان هاست که بتوان در مقاله یا تحلیل و نقدی چند دقیقه ای حقی از حقوق فراموش شده اش را استیفا کرد ، اما به اجبار و از سر دلسوزی و گاهی جانسوزی این بار سرخط کار را با آنچه مدتهاست فقط حرفش روی زبان است و از خودش خبری نیست شروع کرده ایم . بی تردید کم نیستند دانش آموختگان بسیاری که امروزه در لابلای روزمره گی های اجتماعی گم شده اند و گاهی هیچ کاری به جز فروشندگی و یا حتی دستفروشی در میان بازار را سراغ ندارند ؛ علی الخصوص با تسهیل امور مربوط به پذیرش دانشجو و دانش آموخته در دانشگاه های عالی کشور این روزها کمتر جوانی پیدا می شود که تحصیلات عالیه خود را به همراه نداشته باشد ، اما….. چه فایده و چه سودی است در این بازار افسار گسیخته ای که روز به روز و لحظه به لحظه بر بی آبروییش اضافه تر می گردد و مهار لگام به ظاهر گسیخته و گسسته اش ظاهرا به دست رستم ها و اسفندیارها هم سخت و نا مطلوب است.واژه ی ” حقوق شهروندی ” برای دو سوی این تعریف گاهی متفاوت است هر چند خود شهروند و ساکن در شهر مسئولیت هایی نه چندان کم اهمیت دارد . اما آنچه به نظر میرسد کوتاهی برخی از صاحبان منصب یا ارگانهایی است که این روزها به حد اعلا رسیده و شاید طولی نکشد تا اصحاب قلم و رسانه دست از نوشتن و باز خواست بردارند تا شاید نه قلمی خسته شود و نه مرکبی تلف . بی آنکه حقی به کسی بپردازیم به مسئولیت های یک شهروند در مقابل دولت و حاکمیتش اشاره می کنیم…
یک شهروند در جامعه ای مدنی با ایفای نقشی هم سو با مقررات جامعه باید روابط بینابین خود و مردم شهر را گونه ای به سر حد منزل برساند که کمترین اختلاف و نا هنجاری به وجود بیاید که هر گونه اختلاف و هنجار شکنی خود هزینه ای سنگین بر دوش دولت و حاکمیت خواهد بود . شهروندی مجموعه ای گسترده از فعالیت های فردی و اجتماعی است ، هر چند ساختار و قالب این نوشتار پیش رو مطالبات به جا مانده ی یک شهروند از دولت و مسئولان تامینش می باشد ، اما دلیلی ندارد در مقابل راننده ی خودرویی که کاغذ آدامس به دهان گذاشته اش را از شیشه ی نیمه باز اتومبیلش به محیط پیرامون هدیه می کند و یا شهروندی که سیگار به دست در میان مردمی بی_تقصیر در شلوغی بسیار بالای بازار دودش را به گلوی دیگری فرو می کند دم نزند و ساکت باشد به همان اندازه که یک شهر و مسئولانش در مقابل شهروندان مسئول و پاسخ گو هستند و خواهند بود خود ما هم مسئولیت هایی بر دوش داریم و می بایست با رعایت حقوق خود و دیگران و احترام گذاشتن به حقوق حقه ی آدم ها به جایگاه شهروندی خود ایمان داشته باشیم . لزومی ندارد سر ترافیک چهار راه انگشت نازنینت را روی بوق اتومبیل چند میلیونی ات قرار داده و حتی سر از شیشه ی باز اتومبیل ات بیرون آورده و چند واژه ی دوست داشتنی هم نثارمان کنی …..اید با کمی آرامش و تامل هم خودت به تامین خواسته ات نائل آمدی و هم ما در جایگاه شهروندی مان از شما نا سزا نشنیدیم.
هر چند اینها فقط گوشه ای بسیار کوچک از اتفاقات ریز و درشتی است که در گوشه گوشه ی شهر در حال وقوع است اما همه چیز نیست ، و می توان به نمونه هایی از قبیل رای دادن و داشتن حق رای برای انتخاب نمایندگان مجلس های عالی حکومتی ، انتخاب شهردار؛ خدمت در ارتش برای مردان و پرداخت مالیات بر در آمد و ارث و صدها مسئولیت دیگر نام برد . بگذریم از آنچه روی می دهد که روزمره گی همواره مان امان از اعصاب و حوصله ها گرفته و این رشته سر دراز دارد . اما موضوع قابل تامل تر و قابل فهم تر ؛ ادای حقوق شهروندی از سوی مسئولان صاحب منصبی است که انگار مدتی است صدای بوق و کرنای ملت استان را شنیده و نا شنیده سر در لاک دفاعی خود فرو برده اند تا مبادا پیچ های صندلی نشسته بر آن سست شده و منصبشان دچار تزلزل گردند . اما قبل از بیان ایرادات و شبهات گاه و بی گاهی که وجود دارد بهتر است مخاطب با وظیفه یا وظایفی که دولت در قبال حقوق شهروندی بر عهده دارد آشنا شود..
دولت وظیفه دارد از جان و مال و حقوق و امنیت شهروندان ، چه سیاسی و چه اجتماعی از طریق نیروی انتظامی برانگیخته از بطن ملت ؛ حراست کند . آتش نشانی و هلال احمر و سازمانهای حمایتی در مقابل حوادث غیر مترقبه تاسیس کند و دادگاه و دادگستری ها را بسازد و در آنها از حقوق شهروندی تک تک انسان ها که درگیر هر موضوعی مرتبط شده باشند دفاع کند . بهداشت و سلامت و تامین نیاز های پزشکی که کم هم نیستند بر عهده ی حاکمیت و دولت است آموزش رایگان در مدارس که مدتهاست بحث داغ خانواده های ایرانی است و اکنون کم رنگ تر از پیش شده ؛ موضوع قابل بحث دیگری است که خود طوماری چند صفحه ای است . نگهداری و ساخت و تعمیر راه های روستایی و شهری و جاده و اتوبان و بزرگ راه ها، و احداث راه آهن نیز در دستور کار همین موضوع است . حفاظت از منابع عظیم قابل دسترس طبیعی و جنگل ها و مراتع ؛ تامین امنیت مالی و پولی و حمایت از سرمایه ی ملت در بانکها و موسسات مالی و اعتباری پدیده ی دیگری است که جامعه ی ما در سالهای اخیر شاهد بسیاری مشکلات در این موضوع بوده است و در داخل استان ما حداقل دو موسسه که نام بردنشان خارج از حوصله ی این بحث است باعث زیانهای شدیدی در جامعه ی پولی شدند…
هر چند اگر بخواهیم سری به کتابهای قانونی که در دانشگاه های همین کشور در حال تدریس است ، بزنیم این لیست و فهرست در مقابل حقوق شهروندی قید شده در آنان بسیار ناچیز و کم اهمیت جلوه خواهد داد
از مدتها و سالها پیش شاهد کم آب تر شدن دریاچه ی زیبا و شور ارومیه بوده ایم . دریاچه ای که روزی نگینی درخشان بر انگشتر شمال غرب کشور می درخشید اکنون فلاتی پر نمک بیش نیست . کجاست حقوق حقه ی شهروندی ات ای آذربایجانی غیرتمند که ببینی چه در اثر بلایای طبیعی و چه بر اثر خواب بی وقفه ی عده ای دریاچه ی خاطراتت به نمک زار تبدیل شده . سوال اینجاست که آیا اگر این دریاچه در نزدیکی پایتخت به همین مقیاس طبیعی وجود داشت آیا سرنوشتی مشابه پیدا میکرد یا……امان از این سولاتی که گاهی پیش می آید و بغض و واژه را باهم به گلو می فشارد . در طول سالهای گذشته و حتی همین دو سال اخیر شعار هایی پر رنگ سر داده شد و کارهایی هرچند بسیار کم سرعت انجام گرفت . اما آیا واقعا تاسیس کمپین حمایت از دریاچه یا ایجاد ستاد احیای دریاچه ی ارومیه کافی بود؟؟؟ مدتی است از سر و صدای نمایندگان وظیفه شناسمان در مجلس شورای اسلامی چیزی به گوش نمی رسد و انگار آنها هم دل به خشکی دریاچه بسته اند و کسی نمی خواهد بحران بعد از خشکی و نابودی دریاچه را باور کند . حقوق شهروندی من آذربایجانی و تمام ساکنین حوزه ی این دریاچه ی به گل نشسته حداقل ایجاب میکند تا مطالبه ی پیگیری های انجام شده را خواستار باشیم . طوفان نمکی که به راه خواهد افتاد و ذرات ریز و درشتی که شاید روزی خود را به پایتخت هم برسانند اول از همه گلوگیر شهروندان این استان است . آقایانی که در چند هفته ی پیش دست به ائتلاف های رنگارنگ زده اند ، بعید نیست در هفته ها و ماه های بعد برای جذب آرا مردم شعارهایی از قبیل برنامه ی نجات قطعی دریاچه ی ارومیه را سر دهند ، هر چند در این بحبوهه بعید میدانم کاری از پیش ببرند . مدتهاست بحران آب در استان غوغا می_کند و بیشترین اتلاف را در بخش کشاورزی شاهدیم حال آقایان و صاحب نظران چه مسئولیتی بر دوش دارید؟؟ آیا با حضور در چند روستای دور و نزدیک و نصب کنتور هوشمند بر روی چاه ها کار را تمام شده میدانید؟؟ و اصلا حالا چرا که کارد به استخوان آب رسیده یادتان افتاده ؟؟ آیا فکر نمیکنید که وقت آن فرا رسیده که اعلام خطر بی آبی را عمومی کنید ؟ آیا اعلام این خبر وحشتناک تر از تهدید مرزهای اقتصادی و امنیتی ماست که کشور همسایه این روزها آن را به بازی گرفته است؟؟ این ها پایان کار نیست . فراموش کردن پرونده ی منطقه ی آزاد تجاری ارومیه که روزی روی میز کار مجلس محترم در حال بررسی بود نیز درد مشترک هم استانی هایی است که عموما و خصوصا از بحران اقتصادی منطقه گله مندند . بد تر از این اتفاقات نقشه ی راهی بود که در هفته های اخیر جناب آقای عطر چیان مدیر کل دفتر ترانزیت سازمان راهداری( که در روز چهارشنبه ۲۱ مرداد در بسیاری از خبر گزاری ها مانند ” خبر امروز ” منتشر شد ) به رانندگان ایرانی نشان داد و تلویحا از آنان خواست تا از مسیر آذربایجان – روسیه – شمال اروپا و یا آذربایجان – گرجستان دریای سیاه و یا هر مسیر دیگری به جز این گلوگاه استفاده کنند . جناب عطر چیان عزیز با تمام احترامی که به حضور جنابعالی و سازمان محترمتان قائلم همچنان منتظر خبرهای بعدی از جنابعالی هستم تا بدانم تا به کی منتظر باز شدن مسیر اولیه خواهیم بود و آیا پی گیری های مجدانه و صمیمانه انجام داده اید و آیا بنده به عنوان یک شهروند این حق رادارم تا از جناب عالی پشت همین تریبون بپرسم که برای بازگشایی این راه چه کرده اید؟متاسفانه گاهی عده ای از مردان اهل کار و سیاست ما یادشان میرود که خواهی و نخواهی بیش از نیمی از اقتصاد راکد استان ما به تبادل تجاری کالاهایی وابسته است که بین مرزها در حال داد و ستد است….ظاهرا حرف برای گفتن بسیار است و وقت برای خوابیدن فراوان . روز سوم شهریور وزیر محترم کار برای پاسخ دادن به دغدغه ی نماینده ی مردم همدان در صحن مجلس حاضر شد و راجع به سوال پیش آمده مبنی بر اینکه نماینده ی محترم همدان اعتقاد داشتند که وزیر محترم عزم راسخی برای رفع بیکاری ندارد جواب داده و رفع موضوع شد حال سوال اینجاست جنابان آقایان نمایندگان محترم استان ظاهرا برای استان شما چیزی به نام بیکاری وجود ندارد که خواستار استیفای حق ملت و شهروندانتان نشده اید…….بگذریم . حقوق شهروندی بسیار است و خوابهای طلایی گران هر چند کم نیستند مشکلات عدیده ای که بر دوش دولتمردان گذاشته شده اما چاره ای جز تعامل و همدلی و همسویی با نظام دولتی و اجرایی نیست و بالا بردن شعور و آگاهی جامعه عام یکی از راه هایی است که می توان به نتیجه ی مطلوب رسید . به امید روزهایی سبز

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۴ ساعت ۶:۰۶ ق.ظ

دیدگاه


یک + = 4