کاریکاتور و طنز مطبوعات ارومیه در دو نگاه

کاریکاتور و طنز مطبوعات ارومیه در دو نگاه

علی رزم آرای
گروه فرهنگی: اشاره: نوشتاربه بهانه برگزاری نمایشگاهی از آثار اعضاء خانه کاریکاتور بوکان در نگارخانه حوزه هنری ارومیه به قلم سپرده می¬شود. نوشتار زیر از دو جهت دو وجهی است. از جهت اول که پیش از این نیز به مقوله طنز و کاریکاتور در مطبوعات و ادبیات ارومیه پرداخته بودیم و از جهت دوم اینکه نمایشگاه فوق¬الذکر برای اولین بار بود که در دیار ما برگزار می¬شد. مرکز استان باشی و کلان! و دستت از کاریکاتور و طنز در مطبوعات و ادبیات خالی باشد!
اما وجه اول: نوشتار زیر دو تکه است و هر تکه به زبان حال خود! تکه اول جدی و تکه دو طنز!
اما وجه دوم: اینکه من نویسنده این نوشتار با طنز همان مقدار سر و کار دارم که خیاط با چکش اما چه کنیم روزگار بد چرخید و ما هم شدیم اهل بخیه!
جدی: فرهنگ و زبان هرملت پیشاپیش زمان و تاریخ تطورآن، در ساخت خود و ریشه‌های اجتماعی و تعلیمی خود، حاوی رگه‌های از طنز در انواع گوناگون خود است. این طنز ناخواسته برگردان حوادث و اتفاقاتی است که در زندگی انسانی هرملت وقوع داشته و درزبان آن ملت منعکس شده است. فولکلور و ادبیات شفاهی هر ملت و هر جامعه انسانی، مالامال است از این گوشه‌های طنز؛ شاید شاد بودن گوشه‌های مختلف آن از موسیقی تا آئین و سنت‌ها و… این مجموعه فرهنگی از همین ریشه باشد. هراندازه که گذر زمان و تغییرات پیرامونی بر زندگی بشر سایه سنگین کرده است به همان مقدار نوع و کیفیت حوادث و اتفاقات پیرامونی آن نیز تغییر کرده و ابزار برخورد با این اتفاقات هم متنوع گردیده و تغییر چهره داده است.
حتی شیوه برخورد و دفع و جاذبه نیزدر بدو امِربرخورد با این اتفاقات نیز فرق کرده و جلوه‌های گوناگون یافته است.طنز یکی از این ابزارهای انعکاسی است که در بطن خود همه دفع و هم جذب یک اتفاق و یا خبر را در عمق جامعه نشان می‌دهد. مردم عادی که در متن جامعه سیر می‌کند و با بخش اعظم این اتفاقات و اخبار برخورد مستقیم داشته و از آن بد و یا خوب متأثر می‌شوند، زبان خاصی در برخورد با این اتفاقات و اخبار دارند. برای مثال ساختن اصطلاحات خاص، جوک ولطیفه خاص، هزلیات وهجویات خاص و گاه عمومی و…
اما رویکرد طنز رسمی در انواع و اسلوب‌های مختلف متفاوت است، گرچه در نهایت به خاطر خاصیت و ویژگی زبان ناچاراز تاثیرپذیری از این نوع طنزمردمی وغیر رسمی است. در طنز‌نویسی آشنایی کامل به ادبیات رسمی و غیررسمی یک جامعه، ادبیات منظوم و منثور، داستانی و…، از همه مهمتر ادبیات شفاهی و فولکلور، ادبیات کوچه و بازار( مردمی وغیر رسمی ) شعائر مذهبی ، دینی و در نهایت تسلط به زبانیت زبان مبداء ،از مهمترین شاخص‌های طنز نویسی به شمار می‌روند. در ارومیه و استان آذربایجان غربی لاجرم به تبعیت از پیشانی نوشت این نوشتار، در متن زبان ترکی آذربایجانی و با توجه به بار طنز و شاد این زبان درجلوه‌های فوکلوریک و ادبیات شفاهی ، مردمی و همچنین کار ادبی و ژورنالیستی که در صد سال اخیر به شکل معاصر و حتی تاریخ پیش از آن در ساحت این زبان در ایران و کشورهای همجوار از جمهوری آذربایجان تا ترکیه و… انجام شده، و حتی کار طنزی که بوسیله ترک‌زبانان در چنبره زبان فارسی صورت گرفته، رویکردی جدید و جدی نسبت به طنز ایجاد شده است.
شاید نبود و نداشتن تاریخچه ادبیات طنز درارومیه واستان آذربایجان غربی که حداقل صد ساله اخیر را از این نظر بنمایاند، به همین دلیلِ تازه بودن و جدید بودن رویکرد طنز در این جغرافیا باشد. گرچه عوامل متعدد اجتماعی ،اقتصادی و حتی سیاسی نیز به حتم در سترونی جغرافیای آذربایجان غربی نسبت به طنز نقش اساسی داشته‌اند.
اما در شناسایی تاریخ طنز ارومیه و ادبیات مبتنی بر آن باید از اشخاص شروع کرد تا به اصطلاح از آمار به اطلاعات قدم گذاشته شود و به میدانی قابل طرح از تاریخ طنز این خطه رسید. اشاره اینکه طنز منظوم و شعر بیشترین کارائی را در این جغرافیا داشته است. درارومیه و شهرهای تابعه استان، آنانی که به جد طنز را تجربه می‌کرده‌اند و می‌کنند از انگشتان دست تجاوز نمی‌کنند. علی شجاع حسن آبادی، سعید سلیمان‌پور، حسن حاتم اینانلو ،باباعلی جوانمرد، از قدما استاد محمود صادقپور( شامی – که این روزها با بیماری دست و پنجه نرم می¬کند که هرچه زودتر خداوند سلامتی او را عنایت فرماید) از جوانان محمد رنجبری ( کارشناس ارشد ادبیات جدی فارسی است) و یگانه بانوی طنز ارومیه خانم فاطمه جمالی!طنز: می¬خواهیم اینجای نوشتار را کمی طنزانه پیش ببریم. و از کلمات قلمبه و سلمبه کمی دور شویم. پس می¬رویم سراغ کاریکاتور و کارتون ژورنالیستی! این قلم جنس همیشه غایب مطبوعات ملک ما یعنی ارومیه تازه کلان شده است.
اما چرا این قلم جنس در بازار مطبوعات ملک ما غایب ممتد است؟ چرا مطبوعات ارومیه هنوز مانند شهرشان که تازه کلان شده و قرار است با مشکلات کلان هم دست و پنجه نرم کند، کلان نیست و کلان فکر نمی¬کند؟! اصولا کلان واژه خوبی است چرا که من نویسنده این نوشتار را یاد خیلی از چیزها می¬اندازد: کلان اجاره، کلان هزینه، کلان خورد و خوراک، کلان میهمان، کلان فرزند و از همه مهمتر و محترم تر کلان همسر و…. ( پاورقی: منظور خواست¬ها و امال همسر محترمه است ….)
بله از متن به حاشیه کج نشویم. جای این روایت کلان یعنی کاریکاتور و برادر دوقلویش طنز همیشه در مطبوعات ارومیه درد می¬کند(خوانند توجه دارند که من نویسنده این نوشتار جهت کش دادن مطلب سعی می¬کنم کلمات را از هیبت حروف خارج کنم و نوشته¬ای بسازم از جنس کاریکاتور! بعله!) از آنجا که کاریکاتور ساختن ذوقی بیشتر از هنرهای متعارف می-خواهد و ایضا ًجسارت و دوراندیشی بیشتر، هرکسی سراغ این سر سبز می¬دهد بر باد را نمی¬گیرد الا کسی که از سر بی ذوقی و شکم سیری بخواهد منمی در کند و فریاد ان المن سر دهد. به همین دلیل و به دلیل غیاب دائمی این عنصر معلوم-الحال در مطبوعت ارومیه، از معرفی فرد یا افرادی که در این عرصه سیمرغ جولان می¬دهند معذرویم چرا که کسی را نیافتیم که البته سرشناس و معرف حضور هم باشد! خوب در انتها نظر شما را به اجمالی از معرفی کاریکاتور از چند منبع همزمان برداشته شده، جلب می¬کنیم. کاریکاتور را اینگونه تعریف کرده¬اند :
۱- هنرِ ارائه¬ی تصاویر اشخاص یا اشیاء، که در آن صفات و خصوصیات بارز فرد یا شیئ، به نحوی اغراق¬آمیز، مضحک وغیرطبیعی به تصویر کشیده می¬شود.
۲- تصویر یا هراثرهنری، که به نحوی مضحک و اغراق آمیز، ویژگی¬های موضوع اصلی را به نمایش می¬گذارد.
۳- تصویرمشابه، مضحک وغیرطبیعی از چیزی ارائه دادن.
۴- تقلید کردن از روی تمسخر
در مجموع شاید بتوان به طور خلاصه این گونه گفت که کاریکاتور تصویری است که به منظور هجو کردن چیزی یا کسی کشیده می¬شود. کاریکاتور یک شخص باید مضحک باشد و در کشیدن آن باید نمایش اعضای بدن سوژه مبالغه کرده و شخصیت سوژه را بنمایاند.کلمه ی کاریکاتور از کالمه ایتالیایی »کاریکار« گرفته شده که به معنای اغراق است اما اغراق در کاریکاتور یا طنز تصویری، باید سنجیده، منطقی و هوشمندانه باشد. برخی از پژوهشگران هنر کاریکاتور عقیده دارند که کلمه¬ی کاریکاتور کوتاه شده¬ی کاریکاتورا است که در قرن شانزدهم در ایتالیا توسط طراح و نقاش آن زمان، آنیبال کاراکی مصطلح گردید.
هنرمندان – در مسائل سیاسی – از چهره های واقعی سیاستمداران و یا کسانی که به نوعی خبرساز هستند، کاریکاتور می¬کشند . بسیاری از کاریکاتورها برای خنداندن بیننده کشیده شده¬اند ، اما بعضی از آنها – مثل موضوعات سیاسی – با اینکه در نگاه اول خنده دار هستند ، اما معنای ثانوی عمیقی در خود دارند.
در ادبیات نیز کلمه¬ی کاریکاتور به توصیفی که جنبه مسخره آمیز یا هجوآمیز دارد و شخص یا اشخاص مورد توصیف را به شکل اغراق آمیزی مجسم می¬کند اطلاق می-شود، و سابقه ی این شیوه به دوران یونان باستان می¬رسد چارلز دیکنز از جمله¬ی نویسندگان بزرگی است که از این شیوه کاریکاتورهای ادبی در آثار خود استفاده فراوان کرده¬است .

نوشته شده توسط admin در جمعه, ۱۴ آذر ۱۳۹۳ ساعت ۶:۱۶ ق.ظ

دیدگاه


دو − = 1