چرخه معیوب الگوی معیشت درجامعه کنونی

چرخه معیوب الگوی معیشت درجامعه کنونی

سیاوش ایمانی
گروه تحلیل:یکی ازموضوعاتی که درمحافل رسانه ای و پژوهشی کشور ما طرح شده است و دیدگاه های زیادی پیرامون آن بیان شده است مسئله ی سبک زندگی است.
فارغ از مفهوم سبک زندگی در علوم اجتماعی و برداشت های متفاوتی که با هدف تبیین سبک زندگی اسلامی و الگو از این مفهوم شده است می توان گفت سبک زندگی ارتباط زیادی با الگوی معیشت و مصرف در جامعه دارد. تا زمانی که به صورت جدی در خصوص الگوی معیشت خود تجدید نظر نکنیم باز تولید کننده ی ساختارهایی هستیم که در امتداد مدرنیته ترسیم شده اند وما نیز با توجه به اقتضائات ملی و تاریخی خود در گوشه ای از این پازل قرار می گیریم و به نتایجی می رسیم که در این امتداد، قابل پیش بینی است.
در نگاه استراتژیک هر چیزی که بقای نظام اسلامی را رقم می زند عمق استراتژیک نظام را شکل می دهد در واقع آنچه که مهم است حفظ بقای نظام جمهوری اسلامی در برابر تحدیدات و تهدیدات داخلی و خارجی و دوام انقلاب اسلامی برای صیرورت و پویایی آن است.
به عبارتی سئوال مهم این است که چه چیزی عمق استراتژیک نظام جمهوری اسلامی را تهدید می کند یا چگونه می توان بقای نظام اسلامی را دوام بخشید.
داشتن سئوال جدی و طرح مسئله فارغ از چارچوب های دانشگاهی برای پاسخ به این مسئله راهگشاست، آنچه مهم است حفظ اقتدار نظام اسلامی است و این اقتدار در پارادایم مسلط غربی به چالش کشیده شده است، نهادهای مدرن اقتصادی و فرهنگی، کشور ما را اشغال کرده اند و نهادهای کلاسیک به مثابه ارتش های کلاسیک توان مقابله ندارند و عقب نشینی کرده اند همچنان در کشور ما متولیان امر اصرار دارند و خارج از این چارچوب هم فکر نمی کنند که مشکلات و چالش های کشور را در میدان و پارادایم تعریف شده دشمن می خواهند حل کنند و به آنها به مثابه وحی منزل نگاه می کنند، حداقل سئوال و خدشه ای به میدان های تعریف شده نمی کنند، حداقل هجمه رسانه¬ای برای عرصه سازی و تولید گفتمان جهت مقاومت روحی و روانی نمی کنند، حداقل از اصلاح سبک زندگی خودشان شروع نمی کنند تا برای عوام مایه دلگرمی و قوت قلب باشد، چه بسا همیشه از بدنه مردم در لبیک به منویات رهبری عقب¬ ترند.
جالب است همواره به لحاظ سیاسی از دوران قاجار و خصوصا پهلوی انتقاد می کنیم، اما غافل از آنکه آنچه خود دامن می زنیم ادامه راهی است که آنها شروع کرده اند گسترش بی در و پیکر ادارات ناکارآمد با واسطه و بی واسطه دولتی که از بودجه بیت المال ارتزاق می کنند، اداراتی که ساعت کار مفیدشان در بهترین شرایط به دو ساعت هم نمی رسد، اصلا آیا تا به حال در فلسفه وجودی اداره فکر کرده ایم یا فکر کرده ایم که این ادارات و بروکراسی هم وحی منزل بوده و تا بوده همین بوده است، یکی از پیامدهای اداره سالاری و بروکراسی گرایی، تولید نسل انبوهی از کارمندان و حقوق بگیران مزدوری است که محافظه کاری، دیسیپلین و ترس از ویژگی های آنهاست.
فرهنگ ارزش گذاری کار، چنان عرصه ¬سازی شده است که تولید داخلی درون زای برون گرا در برابر دلالی و قمار بورس و ربای سازمان یافته بانک، اصلا نمی تواند نفس بکشد. نظام بیمه ای بدون آنکه پشتوانه تولیدی آن عیان باشد به استحمار و محافظه کاری و ایجاد امید کاذب در مردم می پردازد، چنان که مردم برای دوران پیری به جای آنکه به مهارت و تخصص و تولید مقاوم خود تکیه کنند به حق بیمه ای که می پردازند تکیه کرده اند، حق بیمه ای که معلوم نیست در چه راهی و چگونه سرمایه گذاری می شود اما آنچه عیان است سپرده های مردم در بانک ها در دلالی سکه و دلار و ارز و زمین و مسکن سرمایه_گذاری می شود و نظام بیمه ای هم مبتنی بر فرهنگ کار جاری در همین موارد مطمئن سرمایه گذاری می¬کند، در بورس هم لازم نیست اقتصادخوانان مدافع اقتصاد ربوی نگاه عاقل اندر سفیه به ما کنند، آنچه عیان است قماری است که در شکل مدرن و پیچیده نهادینه شده است و شورای فقهی آن برای توجیه شرعی آن و برای فروش دین به دنیای بورس بازان عمل می¬کند همیشه این سئوال برای من مطرح بوده است مگر این بورس بازان که صبح تا شب به صفحه مانیتور بورس نگاه می کنند و در عرض چند دقیقه هم می فروشند و هم می خرند آیا شرایط بیع را رعایت کرده اند یا با رانت اطلاعاتی و روش های پدرسوخته بازی سرنوشت شرکت ها و کارگران و تولید و ثروت را به بازی گرفته اند.
اگر ما به نظامات جامعه بصورت همزمان نگاه کلان و همه جانبه داشته باشیم متوجه خواهیم شد در و تخته آنها به هم می-خورد، مسلما در چنین بستر سازمان یافته ربوی که خلق پول انجام می شود و دلالی و سفته بازی و بورس بازی و زمین خواری رونق دارد، تولید کننده در عرف جامعه دیوانه ای بیش نیست یا اینکه واقعا به قول رهبر معظم انقلاب به نیت جهاد به عرصه تولید ورود کند.
در نظام اسلامی همه خرده نظام ها از هم تبعیت می کنند و به مثابه یک سیستم هدفمند رو به سوی هدف واحدی به نام سعادت ملی حرکت می کنند، همچنان که در نظام مدرن هم چنین منطقی حاکم است و آنچه که خروجی نظام مدرن نشان می دهد رو به سوی شقاوت ملی و بین_المللی حرکت می کند ، مگاترندهایی مثل بدهی و اضطراب، و تنهایی و تفرد، آلودگی محیط زیست و … اجزای این شقاوت را نشان می_دهند.
در نظام اسلامی که به صورت آرمان و بالقوه است، اگر از هر کدام از خرده نظام ها برای اصلاح و مقاوم سازی و عزت مندی جامعه شروع کنیم، بقیه خرده نظام ها را هم به تبعیت و اصلاح وا می دارد، به مثابه خرده های شیشه یک بلور شکسته که در عین داشتن اشکال هندسی مختلف دارای جنس واحد شیشه هستند. این منطق در نظام مدرن هم حاکم است.
بالاخره باید چرخ فست فودها و گوشتهای منجمد برزیلی سه ماه رو کشتی، رستوران ها و ناهارهای بی خاصیت ادارات لشکری و کشوری بچرخد تا چرخ پزشکی مدرن با صف های طولانی سرطانی و ناباروری و … بچرخد، باید چرخ نظام معیشت موجود و تهران محوری و تراکم اشتغال در تهران باشد تا ترافیک و آلودگی هوا تامین شود تا جیب پزشکان پر شود تا اولویت های نظام دانشگاهی در انتخاب رشته تعیین شود تا تنبلی و چربی دور کمر کارمندان دولت زیاد شود تا چرخ بیمه برای روز مبادای آنها بچرخد تا ….
تا کشاورز و دامدار که مصداق بارز سربازان اقتصاد مقاومتی هستند محصولاتشان با کمترین قیمت فروخته شود، بالاخره باید صدا و سیمایی باشد که در سریال ها، روستایی و لر و ترک را به صورت ضمنی و نمادین مسخره کند و سینماگرانی باشند که آیه یاس بخوانند تا آنها نتوانند سرشان را به نشانه عزت بالا بگیرند و به شغل انبیا و اولیاء افتخار کنند، اصلا تا حالا جرات کرده اید در هنگام گزینش و استخدام در رزومه کاریتان قید کنید دو سال چوپانی کرده ام، دو سال کشاورزی کرده ام، دو سال کارگری کرده ام، اما تا دلتان بخواهد از عناوین دهن پرکن بی_فایده استفاده کرده اید؛ اصلا این همه کار فرهنگی، کجای فرهنگ جامعه را درست کرده است، آن دستی که جامعه و نظام اسلامی را نگه داشته است، نفس های پاک و لقمه های حلال همان کسانی است که کار می کنند، مشغول نیستند مسئولند، استراتژیست نیستند، سربازند و …
بحث تبعیت خرده نظام های اسلامی بود، فرض کنید شما تا حد امکان به طب اسلامی عمل کنید در اولین قدم خیلی از تحریم ها ناکارآمد می شوند شما سعی می کنید گرسنه بمانید اما برنج غنی شده هندی و لبنیات با روغن پالم نخورید.چیپس، پفک، نوشابه و هزاران قلم کالا از کار می افتند، آن موقع سعی می کنید با طبیعت و کشاورزی ارتباط برقرار کنید، مقداری کشاورزان و دامداران را تحویل می گیرید، سعی می کنید برای خاطر سلامت جسمی تایید شده علمی هم که شده، گوسفند زنده را با مشارکت فامیل بخرید و صله رحمی هم داشته باشید و برای اولین بار گوشت گوسفند و … بخورید، به تدریج برای آنکه اخلاط اربعه تنظیم شود و از سوداء و بلغم به سمت دم و صفرا حرکت کنید. مقداری تامل و سعی در تغییر الگوی معیشت و سبک زندگی خود خواهید داشت و به نظر من این جماعت حزب اللهی به جای اتاق فکرهای سبک زندگی و نوشتن در سایت ها و نشریات کافی است ناهار محل کارشان را نخورند و از خودشان اصلاح سبک زندگی را شروع کنندمثلا تا حد امکان وام نگیرند و …
تحریم ها نعمتی است که به اجبار و اضطرار برای تغییر الگوی معیشت برسیم. امام خمینی برای مبارزه با شاه، مردم را از طاغوت گرفت و طاغوت تنها شد، کافی است خودمان را از طاغوت بگیریم، فقط در شرایط اضطرار و تحریم و اجبار است که ما مجبور خواهیم شد که کار کنیم تا چربی دور کمرمان آب شود تا سالم بمانیم و کمتر به دفترچه بیمه نیاز داشته باشیم، در چنین شرایطی است که موانع اقتصاد مقاومتی مورد توجه مسئولان قرار می گیرد، از تعداد مزدوران و کارمندان و سازمان های غیر لازم و ناکارآمد کاسته می شود، اسراف آب توسط کارواش ها و استخرهای نورچشمی ها مطرح می شود، به تک سرنشین ها توجه می شود، به پورشه سوارها توجه می شود، به صاحبان دلارها و پول هایی که فقط سود بانکی می خورند و هیچ نفعی برای مملکت ندارند توجه می شود، به فلسفه و کارکرد پول و دلار توجه می شود، به مصرف لوازم آرایشی توجه می شود، به چند نفر آقازاده و مرفه بی درد که دلار را برای ادامه تحصیل در خارج از کشور نیاز دارند توجه می شود و همه توجهاتی که در شرایط تحریم معنای خاص دارد و در شرایط غیر تحریم معنای تحت اللفظی و عینی دارند و در نهایت به این نکته می رسیم که ما تحریم نیستیم بلکه در محاصره هستیم و باید محاصره را با عدالت و تلاش بشکنیم نه تحریم که ذلیلانه درخواست کنیم که آن را لغو کنند.
یکی از موضوعات مهم و غفلت شده نظام جمهوری اسلامی، موضوع طب اسلامی و تغذیه سالم است که موضوعات زیادی را نیز در بر می گیرد، پرداختن به موضوع طب اسلامی و تغذیه در ارتباط با مسائلی است که مسائل مبتلا به جامعه است. بحث طب و تغذیه یکی از وجوه اساسی و مهم و لازمه تحقق اقتصاد مقاومتی است، ارتباط عمیق و همه جانبه تغذیه با طب اسلامی و ارتباط سبک تغذیه مدرن و مرسوم جامعه با پزشکی مدرن، نارسائی ها و بیماری های ناباروری زنان و خانواده، کیفیت جمعیت کشاورزی و دامداری سالم و درون زا و … نشان_دهنده جایگاه محوری طب و تغذیه مورد سفارش اسلام در اصلاح و هدایت الگوی معیشت و زندگی است.
در تربیت اسلامی غذای انسان دوای انسان است که باید متناسب با رعایت مزاج استفاده شود اما تولید انبوه برای مصرف انبوه با استاندارد سازی وزارت بهداشت بدون توجه به مزاج ها مختلف انجام می شود.
تغذیه و طب در اسلام دارای جهت است، جهتی که سبک زندگی افراد را نیز جهت می دهد و آنها را در الگوی معیشت و کار هدایت می کند، سفارش به برخی غذاها و مکروه بودن برخی دیگر، توجه به تعادل اخلاط اربعه(سوداء، بلغم، صفراء،دم) درهم آمیختگی اغذیه با ادعیه، درصد قابل توجه آیات و روایات درباره غذای انسان و … نمونه هایی است که می توان هر کدام از آنها را شرح داد.
در نقطه مقابل عوض شدن مفهوم غذا و خوردن برای لذت و مصرف، کاهش دخالت مردم در فرایند تهیه غذای مورد استفاده، عادی شدن مصرف غذا دور از اعضای خانواده در محل کار، از بین رفتن هنر آشپزی زنان خانه دار و تبدیل شدن آنها به سربار و عنصری که همواره از همسرش طلبکار است و وقت های بیکاری اش را با تلویزیون و ماهواره و آرایش و … پر می کند، تقلیل تهیه و خوردن غذا برای رفع گرسنگی و مصرف زدگی در آن و غفلت از کارکردها و نقش های ایجاد الفت و مهر و عطوفت و همیاری و صله رحم، همکاری و مشارکت، غفلت از کارکرد از بین برنده فرصت های تهمت و غیبت و دعوا و کارکرد سرگرمی و فعالیت جسمی و نشاط روحی از جمله مواردی هستند که جایگاه نوع تغذیه و سبک تغذیه را در زندگی انسان نشان می دهند.

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۶:۲۴ ق.ظ

دیدگاه


سه + = 10