چرا دروغگویی در جامعه ما رایج شده است

چرا دروغگویی در جامعه ما رایج شده است

شکوفه شیبانی
گروه اجتماعی:ازجمله نصیحت هایی که امروزه پدر و مادرها زیاد به فرزندانشان می کنند این است که وقتی بیرون می روی و خرید می_کنی، مواظب باش!
به دیگران اعتماد نکن! حرف دیگران را براحتی قبول نکن! ممکن است جنس تقلبی به تو بدهند حواست را جمع کن و نظایر آن. ما مدام از سر خیرخواهی این جملات را در گوش فرزندانمان زمزمه می کنیم، اما حواسمان نیست که همه این عبارت ها پشت صحنه های خاص خود را دارند. ما با این عبارت ها به شکل غیرمستقیم به ذهن فرزندان خود القا می کنیم که آنچه چشم آنها می بیند یا گوششان می شنود، دروغی بیش نیست. بنابراین او را در برابر یک حس متضاد قرار می_دهیم. او باید هر لحظه ببیند و بشنود و از سوی دیگر هر لحظه انکار کند.دکتر شهربانو قهاری، روان شناس با تصریح به این که دروغگویی رفتار ناپسندی است که گاه حالت عادت به خود می گیرد و فرد در شرایط مختلف با استناد به دروغگویی سعی در پیشبرد امور و کارهای خود دارد، معتقد است: این عادت ناپسند وقتی در جامعه رواج پیدا می کند که افراد زیادی آن را طبیعی می دانند و از آن به عنوان اهرمی کارآمد استفاده می کنند.به زعم این کارشناس، ترس یکی از دلایل مهم دروغگویی است. ترس از مجازات، تنبیه و مورد مواخذه قرار گرفتن دیگران. این امر مخصوصا در کودکان به شکل بارزتری خود را نشان می دهد. گاهی کودک آن چیزی را که موجب عصبانیت و رنجش والدینش می شود، تحریف می کند و به گونه ای آن را بازگو می کند که مورد خوشایند پدر و مادرش واقع شود. مثلا اگر ظرفی از دستش افتاده و شکسته، می گوید من ظرف را نشکستم_خودش از بالای کابینت سر خورد، افتاد و شکست. این حالت حتی در بزرگسالان هم دیده می شود.
*چرا برخی مثل آب خوردن دروغ می گویند؟
همان طور که برای شادی، گریه، حسادت، تنفر، غم، ترس، خشم و نظایر آن چهره و حالت های فیزیکی مختلفی گرفته می شود و ما از کنار هم قرار دادن این حالت ها پی به نوع هیجان احساس و تفکر می بریم، در دروغ هم حالت و فیزیک چهره تغییر می کند. تنگ شدن مردمک چشم، پلک زدن مکرر، رنگ پریدگی، اضطراب و خنده دروغین، نمونه ای از علائمی هستند که هنگام دروغ گفتن در عضلات چهره خود را نمایش می دهد.نوع تربیت خانواده ها و عملکرد متقابل آنها در برابر فرزندان هنگامی که با یک عمل ناپسند از سوی آنها روبه رو می شوند در رفتارهای آینده و نوع برخورد فرزندانشان نسبت به مسائل مختلف تاثیر خواهد گذاشتدکتر شهربانو قهاری معتقد است: افرادی که دروغ را در ذهن و فکر خود بد می پندارند و آن را عملی ناپسند تلقی می کنند، وقتی در شرایطی قرار می گیرند که به دروغ متوسل می شوند، بعد از گفتن دروغ، احساس شرمندگی، گناه و پشیمانی به آنها دست می دهد و به نوعی وجدان آنها به درد می آید و دوست دارند هر طور شده از بار این فشار روحی سنگین خارج شوند. درواقع او با دلایل بسیار و مکرر سعی دارد دروغ گفته شده را در ذهن و روان خود توجیه و آن را هضم کند، اما در مقابل افرادی هم هستند که وقتی دروغ می گویند انگار هیچ اتفاق ناپسندی نیفتاده است. خیلی عادی و بسیار راحت با دروغ گفته شده برخورد می کنند. آنها هیچ وقت احساس گناه نمی کنند و از کرده خود پشیمان نمی شوند. اگر فردی وجدانش رشد طبیعی داشته باشد و اصول اخلاقی و باورداشت های محکمی را از کودکی بنا کند، هیچ گاه عادت های ناپسند برایش رنگ و بوی عادی شدن نخواهد گرفت.
*فرد مقابل را با دروغی که گفته، روبه رو کنید
دروغ گفتن در زندگی، اعتماد زوجین را به یکدیگر از بین می برد. در این صورت دیگر هیچ کدام تکیه گاه محکمی برای هم محسوب نمی شوند. وقتی خانواده ای مبتلا به این عادت ناپسند می شود، تمایل دارد برای رفع این معضل مهم اقداماتی را انجام دهد؛ اقداماتی که در عین حفظ حرمت و عزت نفس اعضای آن خانواده، به حل مشکل به وجود آمده کمک کند.دکتر قهاری در این باره بیان می کند: وقتی با یک بزرگسال دروغگو روبه رو می شویم، باید او را با دروغی که گفته، مواجه کنیم. مواجه کردن فرد دروغگو با عمل ناپسندش باعث می شود متوجه این موضوع شود که ما نیز نسبت به دروغی که گفته، آگاهی داریم و می دانیم حرف های او از سر صدق و راستی نیست، چراکه اگر به طور مثال شوهر، علت دیرآمدنش به خانه را به مشغله زیاد و کار نسبت دهد در صورتی که شب را با دوستانش سپری کرده و زن این دروغ را برای او باز نکند، در دفعات بعدی مرد از این اهرم برای گمراه کردن زن استفاده می کند، به گمان آن که زن متوجه دروغ او نمی شود. البته یادمان باشد تذکراتی که به همسرمان می دهیم، با توهین و تحقیر همراه نباشد، بلکه با او در شرایط مساعدی صحبت کنیم و بگوییم همراهی تو با دوستانت هیچ اشکالی ندارد، اما هر کاری موقع و زمان خود را می طلبد.
*تخیلات و خیالبافی کودکان، مصداق دروغگویی نیست
کودکان مظهر پاکی و صداقتند. ما انتظار داریم کودک اگر حرفی می زند، در کمال راستی آن را بیان کند، اما گاهی از زبان فرزندمان حرف هایی می شنویم که انتظار شنیدن آن دور از ذهن است. به دنبال این گفتار دروغ آمیز نگران شده، در پی راه هایی برای رفع این مشکل برمی آییم. دکتر قهاری در این باره می گوید: یکی از عوامل ایجاد دروغگویی در اطفال، تخیلات آنهاست؛ تخیلاتی که با دیدن کارتون و فیلم های افسانه ای به وجود می آید. یادمان باشد کودک اگر به شکل تخیلی حرفی دروغ می زند، نشانه آن نیست که قصد فریب شما یا دیگران را دارد، بلکه تمایل دارد از تصوراتش لذت ببرد و آنها را با دیگران در میان بگذارد که اغلب این مشکل با افزایش سن کودک برطرف می شود، چراکه وی بمرور قادر به تمایز واقعیت از خیال خواهد شد، اما گاهی دروغ گفتن بچه ها ناشی از ترس است یا از سوی والدین به شکل غیرمستقیم به کودک آموزش داده می شود. به طور مثال پدر به مادر می گوید، اگر کسی سراغ مرا گرفت، بگو خوابیده است، در صورتی که بیدار است. اگر کودک زیر دو سال باشد و به زعم ما دروغی از زبانش بیرون بیاید، نتیجه عدم درک و مهارت نداشتن در حرف زدن و محدود بودن دایره لغات او است. بنابراین شاید نتواند براحتی منظور و خواسته خود را بیان کند و این می شود که ما او را دروغگو خطاب می کنیم، در صورتی که این گونه نیست و یک دروغ طبیعی تلقی می_شود، اما از سه سالگی به بعد نسبت به گفتار و به کار بردن جملات آنها باید نظارت دقیق تری صورت گیرد. واقعیت آن است که خانواده در تربیت فرزندان و نحوه عکس العمل و پاسخگویی آنها در جامعه نقش ویژه ای دارد. اگر برای کودکمان راستی و صداقت را به عنوان یکی از پایه های مهم زندگی اجتماعی در نظر نگیریم و به جای آن مدام توصیه کنیم حواست را جمع کن که در دام دروغ دیگران نیفتی، چقدر می توان انتظار داشت که او هم به افراد دیگر دروغ نگوید و راه درست را در پیش نگیرد.

نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۱:۰۷ ب.ظ

دیدگاه


یک × 8 =