ضعف فرهنگي يا ناتواني مالي

چرا جوانان ما اینگونه اوقات می گذرانند؟

چرا جوانان ما اینگونه اوقات می گذرانند؟

گروه تحلیل:خرداد که از راه می رسد بوی تعطیلات می آید و خداحافظی با مدارس. کم کم کتاب های درسی رو به پایان می روند و از آنها صفحات آخرشان است که دست نخورده می ماند. خرداد که از راه می رسد یعنی بوی ماه مهر رفته است و بوی تابستان و فراغت می آید. بوی سه ماه تعطیلی تابستانی و گریز از درس و کتاب و مشق. اما امسال خرداد برای آنهایی که اهل فوتبالند رنگ و بوی دگر دارد و برای آنهایی هم که فوتبالی نیستند به زعم فوتبال و جام جهانی، تابستان بیشتر را سپری می کنند.
مسئولان آموزش و پرورش امسال نگران از وضعیت تحصیل دانش اموزان و با خبر از علاقه شدید دانش آموزان به جام جهانی که ۲۴ خرداد برگزار می شود به تمام مدارس ابلاغ کرده اند که باید تا قبل از جام جهانی کلاس های درس را تمام کنند و زمان امتحانات خرداد ماه نیز تغییر کند. و این یعنی اوقاتی بیشتر برای فراغت دانش آموزان. اما آنچه که کمتر به آن فکر می شود این است که دانش آموزان در این سه ماه یا بیشتر چه می کنند. دانش آموزانی که بعد از رهایی از غول امتحانات و گذر از هفت خان حالا فراغ از درس و تحصیلند؟!
نگاهی که به اطرافمان بیاندازیم جواب این سوال را به راحتی خواهیم داد. کنکوری ها که تابستان را باز هم با درس سپری می کنند تا از سد کنکور بگذرند، آنهایی هم که هنوز به کنکور و دغدغه آن نزدیک نشده اند سعی می کنند این سه ماه را از درس و کتاب دوری کنند. اما نادیده نگیرم آنهایی را که در این تابستان باز هم در پی کلاس های تقویتی و زبان های خارجیند. تابستان وقت مناسبی هم برای مسافرت خانواده ها فراهم می_کند. فراغت بچه ها از مدرسه و درس و تحصیل، پدر و مادر را بر آن می دارد تا چند زمانی را در کنار هم سپری کنند. پیشرفت علم و تکنولوژی هم این روزها به یاری کودکان و نوجوانان فارغ از تحصیل می شتابد تا آنها اوقات فراغتشان را پای تلویزیون و اینترنت و بازی های رایانه ای بگذرانند. اما این که دانش آموزان چگونه اوقات فراغتشان را بگذرانند متولیان زیادی در دولت دارد. حمیدرضا کفاش، معاون پرورشی و فرهنگی آموزش و پرورش، آموزش و پرورش را به عنوان یکی از متولیان این امر خوانده و از فعالیت ۲۰۰۰اردوگاه و کانون تربیتی در تابستان ۹۳ خبر داده است. با تمام این تفاسیر آنچه برای ما حایز اهمیت است عدم استقبال دانش آموزان از کلاس ها و فعالیت های ورزشی در دوران فراغت از تحصیلشان است. اما چرا مکان هایی مثل گیم نت ها و بازی های رایانه ای جای باشگاه های ورزشی را گرفته اند سوالی است که شاید جوانان بتوانند به آن پاسخ گو باشند. هر چند که وزارت آموزش و پرورش نیز در پاسخ گویی به آن سهیم است.
*نگاهی به ورزش در مدارس
همه ما تا جایی که از زنگ ورزش در طول ۱۲ سال تحصیل به یاد داریم، این ورزش بوده که قربانی درس ریاضی و علوم شده است. یا اگر هم که زنگ ورزشی بوده با کمبود فضا و امکانات دست و پنجه نرم کرده است. در کل ورزش و انجام فعالیت های بدنی برای ما ایرانیان آنچنان که ریاضی و علوم اهمیت دارد به نظر بی اهمیت جلوه می کند و این خود فرهنگی را برای ما به ارمغان آورده که حتی کودکان و نوجوانان ما فراغتشان را به اموراتی دیگر جز فعالیت های ورزشی بگذرانند. اگر نگاهی به برنامه آموزشی در کشورهای غربی بیندازیم ورزش یکی از برنامه های اصلی و مهم آموزش آنها به شمار می رود. چرا راه دور برویم. در کشور ژاپن افزون بر ورزش‌های صبحگاهی بعد از زنگ مدرسه کلوب‌هایی برپا شده است که دانش‌آموزان دوره ابتدایی داوطلبانه در آنها شرکت می‌کنند، ولی در دوره راهنمایی به صورت اجباری هر کس باید عضو یک کلوب ورزشی باشد که این کلوب ها شامل رشته‌های بسکتبال، بیسبال، والیبال بدمینتون و… می شود.
*علل بی میلی و رغبت دانش آموزان به ورزش
بارها شاید شده باشد که از زبان دهه شستی ها از کودکی و تابستان و بازی هایشان در کوچه و خیابان خاطراتی شنیده باشید. از بازی فوتبال و گل کوچیک گرفته تا والیبال و بسکتبال با تیم بچه های هم محلی. پدیده ای که دیگر در کوچه ها و خیابان های شهر کمتر به چشم می خورد. شاید این خود دلیل بر عدم علاقه نوجوانان و جوانان به فعالیت های ورزشی باشد. در این خصوص خبرنگار شفاف با محمدامین قانعی راد، رئیس انجمن جامعه شناسی ایران و عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور گفتگویی داشته و از دلیل بی علاقگی نوجوانان به ورزش از وی پرسیده است. رئیس انجمن جامعه شناسی با تاکید بر ضرورت تحرکات جسمی برای داشتن توان عقلی برای تحصیل علم در دانش آموزان گفت: “امروزه تفریحات سنتی که در کوچه ها و خیابان های ۵۰ سال پیش بود رخت بسته است. ورزش از کوچه ها جمع شده است دیگر جایی برای پارک ماشین نیست. ما دیگر کوچه هایی به آن مفهموم نداریم. کوچه هایی که زمانی بخشی از زندگی افراد بودند و فضایی را به عنوان حوزه عمومی برای ارتباطات همسایه ها فراهم می آوردند. در این کوچه ها هم بچه ها بازی می کردند و هم بزرگترها با هم ارتباط برقرار می کردند. امروزه با وجود آپارتمان ها دیگر فضایی برای تحرک فیزیکی وجود ندارد.
بنابراین ورزش به نهادهایی به نام باشگاه منتهی می شود که جوان یا نوجوان باید با مراجعه به آن و ثبت نام و پرداخت هزینه و رفت و آمد در زمان معین از آن استفاده کند. بنابراین رفتن به باشگاه نظم و انظباط خاص خود را می طلبد که همه ما به این نظم و انضباط عادت نداریم.”وی با بیان این که اکثر جوانان اگر که به سمت باشگاه می روند بیشتر برای خوش تیپ شدن و توازن اندام های بدن است نه به عنوان یک ورزش گفت: “ما باید توجه به ورزش را نه به صورت حرفه ای بلکه به صورت عمومی گسترش دهیم. گسترش و وسعت آن نیز در جایی به نم مدرسه آغاز می شود. در طی دوران ابتدایی تا دوران دبیرستان. ورزش باید به صورت یک عادت در بیاید.” قانعی راد در ادامه گفت: “ما به طور جدی تحت آموزش بدنی در دوران دبستان و دبیرستان قرار نگرفته ایم. بچه های قدیم تحت آموزشی که در کوچه ها و خیابان ها بود تحرک بدنی داشتند. در همان محله ها زمین بازی و تیم فوتبال درست می کردند. ولی الان این امکان در خیابان و کوچه ها وجود ندارد.” رئیس انجمن جامعه شناسی در ادامه گفت: “من به ضعف آموزش و پرورش در این زمینه معتقدم. جوانان ما از یک برنامه تربیت بدنی بی بهره اند. دانش آموز ما زندگیش فقط برنامه ریزی برای ورود به دانشگاه و گذر از صد کنکور است. دیگر زمانی برای برقراری مناسبات اجتماعی را نیز از دست داده اند.” وی علت گرایش جوانان به بازی های رایانه ای و بی علاقگی به بازی ها و تحرکات فیزیکی را ضعف فرهنگی عنوان کرد و گفت:
“جوانی که پول خود را صرف خرید بازی های رایانه ای و ایکس باکس و … می کند در صورتی که می تواند همین پول را صرف ثبت نام در باشگاه و کلاس ورزش کند تنها ناشی از ضعف فرهنگی است که از طریق مدرسه به بچه ها منتقل می شود. با وجود این بچه ها نیاز به شادی دارند و از آنجایی که بازی های رایانه ای می تواند شادی و هیجان را به او ببخشد پس دیگر به سراغ بازی هایی نمی_رود که تحرک فیزیکی داشته باشد. اما این ضعف از تنها ضعف فرهنگی نیست. بلکه این مشکل مشکل فضای شهری و معماری تهران نیز هست. نوع شهرسازی و نوع معماری مدارس ما نیز دچار نقص است. در شهری که هر روز بر تعداد ساختمان های آن افزوده می شود و با معضل پارک ماشین و هوای آلوده روبرو است جایی برای ورزش و تحرک بدنی باقی نمی ماند.”حال این ریش و قیچی است که کدام را برای اوقات فراغتتان انتخاب کنید. یا شاید جرقه ای باشد برای این که اندکی جوانان و کودکانمان را به ورزش نزدیک تر کنیم. در آخر به قول سعدی من آنچه شرط بلاغ است با تو می‌گویم تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال.

نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۰۸ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۳:۵۱ ق.ظ

دیدگاه


+ هفت = 14