پول؛ دیواری از جنس کاغذ

مریم مروی
گروه گزارش: گرچه می‌توان پول را یکی از داروهای موثر در افسردگی دانست، دارویی که به راحتی اندوه و غم را درمان می‌کند اما اینکه همیشه این تکه کاغذ شادی‌آور و مایه خوشبختی باشد موضوعی است که نمی‌توان به راحتی پذیرفت.همه ما با این جمله آشنا هستیم و چه بسا بارها در این خصوص انشاهایی نوشته‌ایم که »علم بهتر است یا ثروت؟« و این موضوع در گذشته بسیار مطرح می‌شد، عده‌ای می‌نوشتند علم و عده‌ای نیز با صراحت و محکم پول را تنها عامل خوشبختی، رفاه و آسایش می‌دانستند.نکته‌ای که در این گزارش مطرح می‌شود قدرت گره‌گشایی پول است، اینکه به تنهایی گره‌های زیاد را باز می‌کند و در حل بسیاری از معضلات جامعه حرف اول را می‌زند؛ خوشبختی، لذت، آرامش و آسایش را می‌توانی با پول به دست آوری و درهای بسته را به راحتی با کمک آن باز می‌کنی.
ادامه تحصیل، گشت و گذار، پست مناسب احترام و شادی در گرو داشتن پولی فراوان است فرد پول‌دار دغدغه نان شب ندارد غصه لرزیدن در سرمای زمستان و سوختن در گرمای تابستان را نمی‌خورد، تکیه‌اش را به تکیه گاه محکمی زده است و می‌داند سقوطی در کار نیست و همین موضوع پشتش را گرم می‌کند.هنگامی که دارا باشی می‌توانی دست دیگران را بگیری و تکیه‌گاه محکمی برایشان باشی می‌توانی کودک گرسنه‌ای را سیر کنی و گاهی می‌توانی فردی را از مرگ نجات دهی، عروسیت بهترین عروسی و عزایت آبرومندانه برگزار می‌شود؛ به راحتی می‌توان حضور پول را در زندگی حس کرد و با همه وجود دید.این همه ماجرا نیست اگر از زاویه دیگری به قضیه نگاه کنیم متوجه می‌شویم گاهی با پول می‌توان بدترین آدم شد؛ فخر فروشی اسراف، له کردن شخصیت آدم‌های ندار، ندیدن اطرافیان، رشوه و انجام کارهای خلاف و قبیح شاید تنها گوشه‌ای از زاویه منفی پولداری باشد و وای از آن روزی که پولدار باشی و همه منتظر مرگت باشند و روزها را بشمرند تا حضرت عزرائیل لطفی کند و جانت را بگیرد و بر سر اموالت به جان هم بیفتند و خواهر و برادری را فراموش کنند، آن وقت است که می‌گویی ای کاش بی‌پول و ندار بودم.جالب است همه تلاش‌ها و دویدن‌ها و گاهی سر هم کلاه گذاشتن‌ها و کشت و کشتارها فقط برای تکه‌ای کاغذ است. پول تنها ابزاری است که خوشی و ناخوشی را توامان به همراه دارد، نمی‌توان گفت همین ابزار، خوشبختی تام را وارد خانواده‌ها می‌کند چرا که این وسیله تنها راه را نشان می‌دهد و باقی مسیر با خودت است باید بدانی چگونه ادامه دهی و راه را بلد باشی.زوجی که با وجود بی‌پولی خود را خوشبخت می‌دانند هیچ‌گاه پول را تنها ابزار شادی زندگی خود نمی‌دانند و اجازه نمی‌دهند افسار زندگیشان به دست آن بیفتد چرا که آدمی خود مشق زندگی‌اش را می‌نویسد، قانون و حکم درست می‌کند و این تکه کاغذ تنها مجوزی برای عبور صحیح از قوانین زندگی است.فرهاد که یکی از پولدارهای شهر است و تنها ۳۷ سال دارد می‌گوید: از کودکی کار کردم و عرق ریختم و موانع را به راحتی از سر راهم بر می‌داشتم و حالا هم ثمره تلاش‌هایم را می‌بینم، در زندگی همه چیز دارم.گفته‌اند پول همه چیز نیست و همه خوبی‌ها را یک جا به ارمغان نمی‌آورد، در کنار این تکه کاغذ هزاران آیتم جلوه‌گری می‌کند به گفته یکی از روانشناسان احترام، دوستی، اعتماد به نفس، کمک به دیگران و هزاران مورد دیگر همگی در کنار همان تکه کاغذ خوشی را نثارمان می‌کند.شهروز پرورش معتقد است: معنای افراد از خوشبختی و شادی متفاوت است »هر کس از ظن خود شد یار من« یکی داشتن خانه لوکس و ماشین آخرین مدل را خوشبختی می‌داند و دیگری صفا، صمیمیت و پاکی را.
*آرامش خریدنی نیست
گرچه می‌توان پول را یکی از داروهای موثر در افسردگی دانست، دارویی که به راحتی اندوه و غم را درمان می‌کند اما اینکه همیشه این تکه کاغذ شادی‌آور و مایه خوشبختی باشد موضوعی است که نمی‌توان به راحتی پذیرفت.این روانشناس دستیابی به شادی‌های درونی و پایدار را مهم می‌داند و اظهار می‌کند: عده‌ای از افراد داشتن گران‌قیمت‌ترین چیزها را منبع شادی می‌دانند به گونه‌ای که ممکن است به جای پرداختن به ارزش‌های دینی و انسانی، مثبت اندیشی و نوع دوستی تنها انرژی خود را در راستای مسائل مادی به کار گیرند اینان خود را در حصاری قرار داده‌اند که رغبتی برای آزاد شدن هم ندارند.شادی و آرامش را در جایی نمی‌توان خرید حتی اگر در لیست افراد پولدار جامعه هم باشی نمی‌توانی چک بکشی و بگویی شادی کیلویی چند؟ هیچ فروشگاهی این دو قلم جنس را ندارد، گاهی به قدری در مادیات غرق می‌شوی که یادت می‌رود برای چه آمده‌ای و برای چه هستی، بی توجهی به ارزش‌های انسانی هم که برایت امری عادی شده است و دنیای مدرن و صنعتی را مقصر همه بی‌توجهی‌ها و نامهربانی‌ها می‌دانی بی‌آنکه بپذیری خودت نویسنده مشق زندگی هستی.گاهی ندانستن هزار بار بهتر از دانستن است و گاهی دانستن و بی‌توجه بودن هزاران برابر موثرتر است، یکی از مدرسان دانشگاه می‌گوید: به راحتی می‌توان خوشبختی را در میان مردم روستایی دید می‌فهمند، مردم روستا در رفاه کامل نیستند، اما می‌توان شادی را از برق چشمانشان فهمید، از این رو پول شرط خوشبختی نیست.خانه‌ها دیگر مامن مهر و محبت نیستند همه چیز تقریبا ماشینی شده است، نگاه به خوشبختی و شادی دیگر مانند گذشته‌ها حس نمی‌شود رسیدن به همین تکه کاغذ دغدغه همگان شده از کودک ۵ ساله گرفته تا فردی ۹۰ ساله و روز به روز بر تعداد کسانی که تنها راه خوشبختی را در گرو پول و ثروت می‌دانند رو به فزونی است.تا طعمش را نچشی نمی‌توانی نظری بدهی تا عذابت ندهد نمی‌فهمی عذاب چیست تا وقتی لب تشنه و شکم گرسنه سر بر بالش نگذاری نمی‌فهمی فرد تشنه و گرسنه چه می‌کشد، کمی خود را به جایشان گذاشتن دردی را دوا نمی‌کند، اما شاید مزه نداشتن ندارها را بچشی و بفهمی ندار بودن یعنی چه؟

نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۰۸ آبان ۱۳۹۲ ساعت ۵:۲۰ ق.ظ

دیدگاه


× 2 = چهار