پرداخت یارانه به اقشار ضعیف با هدف خروج آنها از تله فقر

پرداخت یارانه به اقشار ضعیف با هدف  خروج آنها از تله فقر

گروه جامعه : یارانه اصولاً پرداختی به اقشار ضعیف و آسیب پذیر است که با هدف خارج کردن آنها از تله فقر استفاده می شود. بسیاری از سیاستمداران از این ابزار برای افزایش محبوبیت خود استفاده می کنند.
وقتی دولت وظیفه تنظیم‌گری خود را به درستی انجام دهد، با سلامتی که در فضای کسب‌وکار ایجاد می‌شود، تولید با سرعت مناسبی رشد کرده، بنگاه‌های کوچک و بزرگ متولد می‌شوند و در سایه حیات آنها اشتغال ایجاد شده و فقر کاهش می‌یابد.
تولید در یک اقتصاد، ماحصل میزان سرمایه فیزیکی موجود، سرمایه انسانی و بهره‌وری در آن اقتصاد است و بهره‌وری ماحصل کارکرد مناسب بازارها، پیشرفته بودن و کارایی نهادهاست. به عبارت دیگر در اقتصاد، میزان مشخصی سرمایه فیزیکی و نیروی کار با مهارت‌های مختلف وجود دارد و همچنین سطح مشخصی از تکنولوژی برای تولید که نهایتاً ترکیب این موارد منجر به تولید میزان مشخصی محصول در اقتصاد می‌شوند.
در این میان کیفیت نهادها و نحوه عملکرد و مدیریت دولت بر بهره‌وری اقتصاد در نتیجه میزان محصول موثر است.
از این‌رو صرف‌نظر از اینکه عامل مبادله در اقتصاد چه چیزی است، اسکناس است، طلاست یا چه حجمی از اسکناس در اقتصاد وجود دارد، این عوامل نقش خود را در تولید ایفا کرده و میزان محصول نهایی مشخص می‌شود.
پول در اقتصاد از سوی بانک مرکزی چاپ می‌شود. پولی که منتشر می‌شود، برای معامله تولیدات در سطح اقتصاد مورد استفاده قرار می‌گیرد. وضعیتی را تصور کنید که کل تولید اقتصاد معادل پنج سیب باشد و بانک مرکزی معادل پنج واحد پول چاپ کند. این بدان معناست که هر واحد پولی ارزشی معادل یک سیب دارد.
اگر بانک مرکزی به جای پنج واحد پول، ۱۰ واحد پول چاپ کند، پشتوانه هر واحد پولی معادل نصف یک سیب خواهد بود. این به معنای کاهش ارزش هر واحد پول است. کاهش ارزش هر واحد پول، همان افزایش سطح قیمت‌هاست. پیشتر گفته شد که تولید هر واحد سیب در این اقتصاد وابسته به چه مواردی است که در میان آنها میزان پول منتشره از سوی بانک مرکزی نبود.
بنابراین هر واحد پولی که از سوی بانک مرکزی منتشر می‌شود، هیچ اثری بر میزان تولید (تعداد سیب‌ها در اقتصاد) نداشته و تنها ارزش پول را کاهش و به عبارت دیگر سطح قیمت‌ها را افزایش می‌دهد. هرچه بانک مرکزی با شتاب بیشتری پول چاپ کند، قیمت‌ها نیز با شتاب بالاتری رشد خواهند کرد و این به معنای تورم بالاتر است.
اینکه در میان مردم این تصور وجود دارد که چاپ پول بیشتر، منابع مالی مورد نیاز برای تولید را فراهم می‌کند، و لذا هرچه پول بیشتری وجود داشته باشد، تولید بیشتری هم صورت خواهد گرفت، تصور نادرستی است. آنچه در اذهان عمومی وجود دارد، سهولت دسترسی به وام و منابع مالی است که چنانچه نهاد بانک در اقتصاد بتواند وظیفه واسطه‌گری خود را به خوبی انجام دهد، بدون نیاز به چاپ پول فراتر از حد نیاز (که خود را در تورم بالا منعکس می‌کند)، این مهم فراهم خواهد شد.
در واقع کاری که یک سیستم بانکی مستحکم و باکیفیت انجام می‌دهد انتقال منابع مالی از پس‌اندازکنندگان (سپرده‌گذاران) در اقتصاد به سرمایه‌گذاران (تولیدکنندگان) است. هرچه این نهاد ضعیف‌تر عمل کند، دسترسی به منابع مالی برای تولید سخت‌تر شده و لذا به محدودیتی برای تولید تبدیل می‌شود.
ضعف این نهاد خود از عواملی است که با اثرگذاری بر بهره‌وری باعث می‌شود که به ازای میزان سرمایه فیزیکی و انسانی مشخص، میزان محصولی که در اقتصاد تولید می‌شود، کاهش یابد.
به عبارت دیگر پیشرفته بودن و سلامت نظام بانکی از عوامل بسیار مهم اثرگذار بر بهره‌وری در اقتصاد است. اینکه نهاد بانک قوی، مستحکم و کارا باشد، تحت‌تاثیر قدرت نهاد بانک مرکزی است. در واقع نهادی که وظیفه چاپ پول را بر عهده دارد، عهده‌دار وظیفه مهم دیگری نیز هست و آن قرار دادن شبکه بانکی در مسیر درست است؛ اما این کار را نه با چاپ پول، بلکه با نظارت و قانونگذاری صحیح و علمی انجام می‌دهد.
دولت‌ها برای پرداخت حقوق‌ و سایر هزینه‌های این‌چنینی، انجام عملیات عمرانی نظیر ساخت‌ و سازها و پرداخت یارانه نیاز به منابع دارند. اصولاً دولت‌ها از مالیات‌های دریافتی برای پرداخت این موارد استفاده می‌کنند. اما در کشور ما علاوه بر مالیات، از درآمدهای نفتی نیز استفاده می‌شود.
از این‌رو دولت بخشی از هزینه‌های خود را از طریق فروش نفت و سایر منابع و بخشی دیگر را با مالیات‌گیری تامین مالی می‌کند. بنابراین ترازنامه دولت به این صورت است که سمت دخل آن یا سمت درآمدها شامل فروش نفت و مالیات‌ها (گاه فروش برخی اموال دولتی به نام خصوصی‌سازی، که در حال حاضر فرصت زیادی برای تامین مالی از این طریق ندارد) و سمت خرج‌ها یا هزینه‌ها شامل حقوق‌های پرداختی، مخارج عمرانی (ساخت‌وسازها)، سهمیه‌های نهادهای کشوری و لشگری و پرداخت انواع یارانه‌ها و… است. اما آیا همواره درآمدهای دولت بیشتر یا مساوی هزینه‌هاست؟ در واقع خیر. به صورت تاریخی همواره هزینه‌های دولت بیشتر از درآمدهای آن بوده است و این همان مفهوم کسری بودجه است.
با وجود کسری بودجه، پرداختی‌های دولت انجام می‌شود و در مواقعی که تامین مالی کسری سخت می‌شود، تنها قادر به کاستن از مخارج عمرانی یا همان ساخت‌وسازهاست. اما این کسری از کجا تامین مالی می‌شود؟
تورم آسیب‌های فراوانی دارد و در بلندمدت نهایتاً منجر به افت تولید و درآمد سرانه خواهد شد اما در اینجا فقط از منظر عدالت به تورم می‌نگریم. تورم پدیده‌ای است که ممکن است برای بسیاری از افراد، پدیده‌ای مطلوب تلقی شود؛ مانند افرادی که دارایی‌هایی نظیر مسکن، سهام و… دارند و افزایش تورم منجر به افزایش ثروت آنها می‌شود.
علاوه بر این، بسیاری از دلالان در فضای تورمی سود بیشتری می‌برند، یعنی سرعت رشد درآمدهای آنها بیشتر از هزینه‌هایشان است. حتی گاهی دولت هم جزو برندگان تورم است، چرا که اصولاً دولت‌ها بدهکاران بزرگ اقتصاد هستند و با افزایش تورم ارزش فعلی بدهی‌های ریالی‌شان کاهش می‌یابد.
اما بازنده تورم چه کسانی هستند؟ کسانی که حقوق ثابتی دریافت می‌کنند که هنگام افزایش تورم، حقوق آنها متناسب با هزینه پرداختی بابت سبد مصرفی آنها رشد نمی‌کند.
بیکاران که در حال حاضر درصد زیادی از آنان را جوانان تشکیل می‌دهند و به طور کلی دهک‌های پایین و اقشار آسیب‌پذیر؛ این اقشار کسانی هستند که با افزایش تورم سفره آنها کوچک و کوچک‌ تر می‌شود.
یارانه اصولاً پرداختی به اقشار ضعیف و آسیب‌ پذیر است که با هدف خارج کردن آنها از تله فقر استفاده می‌شود. بسیاری از سیاستمداران از این ابزار برای افزایش محبوبیت خود استفاده می‌کنند. اما این عمل تا چه حد صادقانه است؟
پیشتر گفته شد که درآمدهای دولت که در واقع منبعی برای پرداخت یارانه است، از سه محل قابلیت تامین مالی دارد:
مالیات.درآمد نفت.چاپ پول.
در مورد مالیات، اگر دولت قادر به کاهش فرار مالیاتی شود و از این محل فقط به اقشار آسیب‌پذیر یارانه نقدی پرداخت کند، کاری ستودنی است و بسیاری از کشورهای دنیا چنین می‌کنند. سیستمی شفاف برای مالیات‌گیری وجود دارد و اقشار ضعیف هدف‌گیری می‌شوند و به آنها یارانه نقدی پرداخت می‌شود. بهترین تجربه در این زمینه در کشورهای آمریکای لاتین تحت عنوان یارانه نقدی مشروط اجرا شده است.
این نوع سیستم پرداخت یارانه به این صورت است که معمولاً به کمک تهیه نقشه فقر اقشار ضعیف هدف‌گیری می‌شوند و سپس به فرزندان این خانواده‌ها بابت تحصیل حقوق پرداخت می‌شود. با این عمل فرزندان خانواده‌های فقیر قادر به ادامه تحصیل بوده و نهایتاً می‌توانند شغل بهتری یافته و از تله فقر خارج شوند.
در واقع به طور کلی یارانه‌ها هدف و گروه هدف و بازه زمانی مشخصی دارند.تجربه این کشورها نشان داده که این نوع پرداخت یارانه با وجود اثرات قابل ملاحظه‌ای که در زمینه کاهش فقر داشته، در قیاس با یارانه پرداختی فراگیر در ایران، بار مالی بسیار کمتری بر دوش دولت گذاشته است.
اما معمولاً دولت چندان قادر به افزایش پوشش مالیاتی نیست و در این زمینه محدودیت‌هایی وجود دارد.
در انتخابات، کاندیداها از عدم اطلاع مردم از عواقب وعده‌های رنگارنگ پرداخت یارانه سوءاستفاده می‌کنند. چرا که مردم قادر به تشخیص این موضوع نیستند که منشأ تورم همان حاتم‌بخشی‌هایی است که حقیقت آن دزدی از جیب دهک‌های پایین و قرار دادن آن در جیب دهک‌های بالاست.
آنچه مردم می‌بینند، و سیاستمداران آگاهانه یا از سر ناآگاهی به آنها می‌گویند این است که افزایش تورم محصول زیاده‌خواهی‌های عده‌ای سودجو و باندبازی‌های فلان جناح و… است و در واقع به مردم القا می‌شود که گرانی پدیده‌ای اجتماعی-سیاسی و حاصل فساد است که با اقدامات قهری باید با آن مقابله شود. این در حالی است که تورم قویاً پدیده‌ای اقتصادی است که عامل اصلی آن هیچ کسی جز دولت نیست.

نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۵:۲۳ ق.ظ

دیدگاه


4 + = یازده