وظیفه عالم متعهد گفتن حق است

گروه معارف: شهید بهشتی درباره ویژگی‌های روحانیت اصیل را اینگونه می¬گوید ، وای به روزی که علمای یک امتی درصدد برآیند بر طبق پسند مردم حرف بزنند! خواه این مردم، مرتجع کهنه پرست باشند، خواه مردم نوپرداز و نوپرست. وظیفه عالم گفتن »حق« است، خواه حق با کهنه جور درآید و خواه بانو.
*اصالت با عالم عامل متعهد است
آنچه در اسلام برای ما اصالت دارد، روحانیت نیست، عالم عامل متعهد مسئول است. این عالم اگر بخواهد ریاست بپذیرد مثل یک بار سنگین شاق میپذیرد، نه مثل یک معشوقی که سالها به آن عشق میورزیده و حالا بوصالش رسیده است.سنگر تبلیغ را نمی¬شود خالی کرد آن‌هم امروز که دشمنان اسلام سراغ نوجوان‌ها و جوان‌ها و عموم مردم حرکت می‌کنند با آن وسوس‌هانگیزی‌ها و با آن زبان چرب و نرم منافقانه می‌خواهند همه را از راه بدر کنند نمی‌شود سنگر تبلیغ را خالی کرد. من که هزار و یک مشغله بقول معروف به اصطلاح دارم و مسئولیت‌ها به دوشم هست باز هم در برابر دعوت برای حضور در مجالس بحث و سخنرانی نمی‌توانم همیشه نه بگویم ناچار به حکم وظیفه گاهی آری می‌گویم.
*دنیاطلب فقیه جامع شرایط نیست
علمای اسلام اگر در مقام ولایت، دنیاطلبی کردند، اگر اخلاق آنها اخلاقی طاغوتی شد، اگر این‌هایی که تا قبل از ولایت فقیه با مردم خاکی و متواضع بودند، حال برای مردم قیافه گرفتند… من اصلاً می‌گویم اینها فقیه جامع الشرایط نیستند.
*روحانی باید حق بگوید چه با کهنه جور باشد چه با نو
وای به روزی که علمای یک امتی درصدد برآیند بر طبق پسند مردم حرف بزنند! خواه این مردم، مرتجع کهنه پرست باشند، خواه مردم نوپرداز و نوپرست. وظیفه عالم گفتن »حق« است، خواه حق با کهنه جور درآید و خواه بانو. حق از آن کهنه هائی است که هرچه کهنه تر میشود قیمتش بیشتر است. پیوند روحانیت روستا و روستائی یک پیوند ریشه داری است.
*شما را به خدا لباس پوشیدنتان هم مطلوب و مقبول باشد
شما ای روحانیین عزیزی که مسئولیت‌های مختلف ولایت فقیه و گوشه هایی از اعمال این ولایت فقیه را عهده دار شده اید، شما را به خدا سوگند، لباس پوشیدنتان، اخلاق و رفتار و معاشرتتان، نشست و برخاست و آمد و شدتان منزل و مأوایتان، همه چیز شما چنان باشد که این مردم ببینند شما کسانی هستید که از علم و معرفت و فقه و عدالت و تقوی اسلامی و آشنایی به مسائل امروز امت اسلام و جهان سهمی مطلوب و مقبول دارید.
*مواظب باشیم نسل نوجوان و جوان را به حساب آوریم
برادران عزیز روحانی در سراسر جمهوری اسلامی ایران و درخارج از سرزمین جمهوری اسلامی، آنها که الان همگام و یا پیشگام و پیشتاز نهضت‌های انقلابی در کشورهای اسلامی هستید و گاهکاهی به اینجا آمدهاید بدانید وظیفه یک یک ما این است روی نسل جوان و نوجوان حساسیت همیشگی مانرا داشته باشیم دشمن درصدد شکار کردن اینهاست. دشمن در صدد گول زدن و فریب دادن اینهاست. دشمن می‌خواهد از دل پاک اینها سوء استفاده کند. همین دیروز دو نفر دختر جوان در سن دانش آموزی یا دانشجوئی در خانه‌ها می‌رفتند سئوالات را یکجوری مطرح میکردند که کی ها نمی‌گذارند توی این مملکت کار بشود و سؤال را طوری هدایت میکردند که این سؤال بیاید بطرف روحانیت و بطرف ماها. که اینها نمیگذارند توی این مملکت کار انجام بگیرد.برادران روحانی در یک جوی چنین که دشمن میخواهد با ایجاد این جوهای نامساعد و جوسازی‌ها و سمپاشی‌ها جلوی نقش سازنده روحانیت متعهد و مبارز را بگیرد یک یک ما باید مواظب باشیم نسل نوجوان و جوان را بحساب آوریم بیش از آنچه بحساب می‌آوردیم، وقت صرف آنها کنیم. پریروز من در کمال گرفتاری بودم آمدند گفتند در مدرسه مروی بچهها خواستهاند تو بیایی با آنها صحبت کنی واقعاً گرفتار بودم و کار داشتم، گفتم چون نزدیک است و وقت از نظر آمد و شد زیاد نمی‌برد، چشم خواهم آمد. آنجا رفتم تا در میان این نوجوانان باشم با آنها سخن بگویم. بهرحال هم‌همان سعی کنیم با این نوجوانهای عزیز پیوند نزدیک داشته باشیم، کمی از آنها دورماندن، کمی به حساسیت و ظرافت روح آنها کم توجه بودن آنها را در میدان و در صحنه و در دسترس شکار دشمن قرار میدهد. حیف است از این نیروهای عزیز و پاک پرتوان که دست شمن بیافتند و این ما هستیم، این شما روحانیون مسئول هستید که در این رابطه مسئولیت سنگینی را بر عهده دارید. سخنی هم با شما نوجوانان و جوانانی‌که این کلام را می‌شنوید ای عزیزان و امت اسلام آگاه باشید بسیاری از ما از جمله خود من بهترین سال‌های زندگیم را بیش از هر کس صرف شما کردیم الان هم بیش از هر چیز دوست داریم در جمع شما باشیم و با شما به سخن بنشینیم و با شما همرزم و هم تلاش نزدیک باشیم.
*رابطه روحانی با مردم رابطه ماهی و دریاست
روحانی در میان مردم مثل ماهی میماند و آب روحانی با مردم و در مردم زنده است. بدون مردم و بعد از مردم نمیتواند رسالتش را ایفا کند. علاوه بر این روحانی در جامعه ما یک نقش دیگری را نیز خودبخود برعهده دارد و آن خدمت بیمنت به مردم است.
*باید برای دشواریها و مسئولیتها آماده بود
وقتی قراراست روحانی درگود بیاید، باید برای همه سنگینی‌ها، دشواریها و مسئولیت‌ها آماده باشد.
*لازمه یاددهندگی شناخت زمان محیط و خودمان است
سازندگی و یاد دهندگی خودش یک کار دشواریست و چون ساختن مردم و یاد دادن به مردم علاوه بر آگاهی بر اسلام و قرآن و سنت و سیره پیغمبر و عترت سلامالله علیهم اجمعین نیاز دارد به اینکه آدم خود مردم و زمان خودش را هم درک کند، ما تا زمان و محیط خودمان را نشناسیم و تا مردم خودمان را نشناسیم نمیتوانیم مردم را در راه اسلام دعوت کنیم و آموزش بدهیم و بسازیم.
*روحانی باید در صحنه باشد
دین از سیاست جدا نیست و روحانیت باید همچنان با مردم در صحنه باشد.
*روحانیت همان نهاد دیرینه و یار مهربان امت است
ملت مسلمان، روحانیت نمی‌گوید که در کارش هیچ‌گونه نقص و کمبود نیست.
معصوم نیست هم نقص دارد و هم کمبود.
روحانیت نمی‌گوید که در لباس روحانیت کم و بیش عناصر ناصالح وجود ندارد، چنین عناصری وجود دارند و باید بدست خود روحانیت حساب این‌ها روشن شود و کنار زده شوند.
روحانیت می‌گوید من همان نهاد دیرینه قدیمی و همان یار مهربان امت می‌خواهم بمانم و در تداوم انقلاب و ساختن جمهوری اسلامی‌مان نقش خلاقی را که می‌توانم داشته باشم داشته باشم، همان خادم ملت و خدمتگزار بیمنت باشم بنگر به امام و رهبر که حتی از کلمه رهبر که بحق و بدون هیچ تردید شایسته‌اش است و احدی در دنیا در این زمینه تردید ندارد از کلمه رهبر هم خوشش نمی‌آید می‌فرماید که بمن بگویید خدمتگزار بهتر است تا بگویید رهبر.
*ما همان خادم بی‌توقع ملتیم
ما همان خادمان بی توقع از شما ملت، همان حافظان نوامیس اسلام و امت و همان پاسدار استقلال جامعه در برابر نفوذهای مرئی و نامرئی ابرقدرت‌ها و قدرت‌های درجه دوم جهانی می‌خواهیم بمانیم نه اینکه بگوییم دیگران چنین نقشی ندارند، دروغ است روحانیت انحصارطلب نیست این هم از آن دروغهای شاخدار.
*می‌خواهم همان طلبه باشم
ما قلبمان دوست دارد همان طلبه ای باشیم که هستیم.