واگویه های مملو از آب چشم برای روز خبرنگار

واگویه های مملو از آب چشم برای  روز خبرنگار

مریم مروی
از شغل خود تعریف کردن کاری سخت است و سخت‌تر آن است که به شغلت از زاویه دید مسئولان و مدیران و مردم بنگری.
این حضرات هر کدام در مدح و ثنای خبرنگار در روزهای منتهی به ۱۷ مرداد درافشانی‌ها کرده و مدام خبرنگار را به هدهد تشبیه می‌کنند و می‌گویند که خبرنگار آیینه تمام نمای مردم و مسئولین است. تعابیر شدید و غلیظ آنان از واژه خبرنگار و شغل خبرنگاری بسان نوشتن انشای در وصف روز خبرنگار بسیار ساختگی است انگار در یک سناریوی از پیش نوشته شده همه قرار است مجیز همدیگر را بگوییم و خودمان را رستمی در سیستان بدانیم.
پس چگونه بنویسم و چه بنگارم؟ می‌توانم کلی اصطلاح و جملات حاوی واژگانی تخصصی ردیف کنم و هی از ویژگی‌های خبرنگار بنویسم و از توقعات مان ذکر خیر کنم! ولی چه سود؟ همه می‌دانند که رسانه‌های‌ ارتباط جمعی‌ در جوامع فعلی به عنوان‌ رکن‌ چهارم حکومت‌ مطرح هستند و خبرنگاران باید گزارشی‌ صحیح‌ و جامع‌ از رویدادهای‌ روز را به‌ نحوی‌ ارائه‌ دهند که‌ برای مردم‌ قابل‌ فهم‌ باشد، آنان باید زمینه‌ مبادله‌ انتقادها و اظهار نظرها را فراهم‌ کنند، باید تصویری‌ درست‌ از گروه‌های‌ جامعه‌ ارائه‌ دهند.
می‌بینید چه جملات پر طمطراق و قشنگی را می‌توان ردیف کرد!؟ متأسفانه هیچ فرد حقیقی یا مجموعه حقوقی متوجه نیست که خبرنگار طالب نوعی جریان آزاد اطلاعات، البته با توجه به خطوط قرمز است.
در این حوالی چقدر به این مهم توجه می‌شود؟ چقدر دغدغه های خبرنگار برای اطلاع رسانی و کالبد شکافی امور و تنویر اذهان جدی گرفته می‌شود؟ برای بسیاری از مسئولان و مدیران خبرنگار غریبه ای است که در لباس دوست به ظاهر قریب شده است در این جاست که متوجه می‌شویم هر مدیر برای مصاحبه و ارائه پاسخ نیازمند هماهنگی با روابط عمومی اداره کل می‌باشد و شمشیری بر بالای سر دارد بدین مضمون که مجاز به صحبت نیستم و نگفتن به خبرنگار چی بگوییم؟ یا گفتند که به خبرنگاران چیزی نگوییم!! متوجه شدید خبرنگار در چه پارداوکسی اسیر است؟ حضرات چه بسا توقع دارند خبرنگار مجیز گو باشد و آن چه آنان می‌خواهند درج کنند و در این میان مردم متوقعند که خبرنگار منصف باشد و واقعیات را منعکس کند.واقعیت‌ این‌ است‌ که‌ هیچ‌ حرفه‌ای‌ به‌ اندازه‌ خبرنگاری‌ هر روز زیر ذره‌بین‌ خوانندگان و بینندگان قرار ندارد.
خبرنگاران را مردم‌ انتخاب‌ نمی‌کنند تا‌ آنان‌ را مورد پرسش‌ قرار دهند. دولت‌ها نیز برای‌ فعالیت‌های‌ آنان، مانند حرفه‌های‌ دیگر، پروانه‌ کار صادر نمی‌کنند و نمی‌توانند آنان‌ را مورد مواخذه‌ قرار دهند. هر کس‌ که‌ بتواند بنویسد روزنامه‌نگار و خبرنگار است‌ و تا زمانی‌ که‌ خود را روزنامه‌نگار و خبرنگار بداند در آن‌ حرفه‌ باقی‌ می‌ماند.
امید که خبرنگاران بدانند که؛ چرا می‌خواهند بنویسند؟ چه می‌خواهند بنویسند؟ برای که می‌خواهند بنویسند؟ در چه وضعیتی می‌نویسند؟ خبرنگار کسی است که با اتکاء به ذوق و استعداد شخصی، پس از گذرانیدن دوره آموزش تخصصی و همچنین با توجه به مسئولیت اجتماعی که این حرفه بر عهده او می‌گذارد، وظیفه کسب، تهیه، جمع آوری و تنظیم اخبار و انتقال آن‌ها را از طریق وسایل ارتباط جمعی (مطبوعات، رادیو، تلویزیون و خبرگزاری) به مخاطبان بر عهده دارد.
باور کنید خبرنگار قبل از شام و ناهار و شیرینی و نان و وام و سکه و لوح و تقدیر و کیف و خانه و میز و کامپیوتر و کاغذ و تلفن همراه، آزادی نوشتن و اندیشیدن می‌خواهد، خبرنگار بیدار و آگاه، تملق نمی‌گوید.
مدح نمی‌سراید. دروغ نمی‌نویسد! خبرنگار بودن برای بسیاری از مردم جذاب و پیچیده است او در صادقانه‌ترین نگاه، وارد متن اخبار شده و افکار عمومی را به اعماق یک موضوع می‌برد و اتفاقات را از جنبه‌های مختلف برای مخاطب بازگو می‌کنند، خبرنگار متعهد، تشنه تعریف و تمجید هیچ‌کس نیست، چشمش به دست محبت و عنایت کسی دوخته نشده، به حداقل‌های رفاهی‌اش قانع است، با منافع مردم معامله نمی‌کند، به کارش عشق می‌ورزد و وقت می‌گذارد، ساعت کارش شبانه‌روزی است، دل‌خوشی‌اش، دل‌خوشی مردم است؛ خبرنگاری مردمی است که به مردمش، به دیارش، به اعتقاداتش، به دینش، به حقیقت و به صاحبان حق، هرگز خیانت نکرده و امین مردم است.

نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۴:۵۴ ق.ظ

دیدگاه


یک × = 1