- آراز آذربایجان – روزنامه خبری آذربایجان غربی - http://www.araznews.ir -
هنرحجم ارومیه با دو بال غریب
Posted By admin On مهر ۲۰, ۱۳۹۴ @ ۵:۵۷ ق.ظ In فرهنگ و هنر | No Comments
علی رزم آرای
گروه فرهنگی:مجمسه سازی هنری است که قدمتی همپای بشر دارد و درستتر اینکه از هنرهای اولیهای بوده که جزء ابزارهای ارتباطی و معناشناختی زندگی او بوده است.هنری که در هر دوره زمانی و تاریخی از فرایندهای مختلف تکنیکی و تئوریک تا سازمایههای( ماتریالها و مصالح) مختلف را در خود تجربه کرده و در اوج ماندگاری در معنا و مفهومی زمان محور و آینده محور تثبیت کرده است.
مجسمه سازی ازچوب و سنگ تا رس، از گچ تا سرامیک، ازفلزات تا کاشی، از پلی استر تا شیشه و… را با خود معنا کرده و دوباره با فرم و شکلی خاص ارائه کرده است.مجسمهسازی تندیس گری یا پیکرتراشی هنرهمگذاری یا ریخت دادن به اشیا است و ممکن است در هر اندازه یا با هر سازمایهای (مصالحی- ماتریالی) انجام گیرد. به فرآوردههای این هنرتندیس، پیکره یا مجسمه گفته میشود.
هر پیکر سه بعدی که به منظور دارا بودن یک بیان هنری آفریده شده را میتوان تندیس نامید.البته باید توجه داشت که هر شکل دادنی را مجسمه سازی نمیگویند بلکه باید در ورای این شکل دادن و شکل گرفتن؛ فکر، خلاقیت یا یک نوآوری وجود داشته باشد.
درسالهای اخیر مجمسه سازی در ایران شاهد فرایند جدیدی به نام حجم سازی آبستره بوده که در جهان غرب از اوایل قرن بیستم آغاز شده و معمول بوده است.حجم سازی آبستره به حالت دهی و حالت سازی بیشتر تمایل داشته تا رئال سازی مصالح و اشیاء.
بهروز حشمت: او کار مجسمه سازی را از اوایل سال ۱۳۵۰ آغاز کرده و نمایشگاهی از آثار خود در گالری های اصولی تبریز(۱۳۵۲-۵۴) و سیحون تهران (۱۳۵۳) تشکیل داد. مجسمه ای از وی در سال ۱۳۵۳ در محل ورودی کارخانه ماشین سازی تبریز ، که آن زمان آنجا کار می کرد نصب شده و هنوز پا برجاست. وی پس از آن که مجسمه آشیق را در سال ۱۳۵۴ ساخت از طرف ساواک مورد سوء ظن قرار گرفته و ناگزیر به ترک ایران شد. این مجسمه که از آثار معروف حشمت است ، سرنوشت چندان مطلوبی نداشته است. مجسمه آشیقلار که به دمیر آشیق معروف است ابتدا در پارک شاهگلی تبریز به مدت ۲ ماه نصب شد ، اما آنطور که خود می گوید پس از دخالت ساواک این مجسمه از محل خود برداشته و به پشت حیاط موزه منتقل شد. این مجسمه بعد از حدود ۲۵ سال به محوطه نمایشگاه بین المللی تبریز برده شده و اکنون در آنجا پا برجاست. بهروز حشمت پس از ترک اجباری ایران ، مقیم اتریش شد. او در اتریش تحصیلات خود را در رشته مجسمه سازی ادامه داد و با درجه کارشناسی ارشد از دانشگاه هنرهای وین فارغ التحصیل شد.
وی در طول سال ها اقامت در اتریش ، آثار خود را در نمایشگاههای جمعی و انفرادی بسیاری در این کشور و نقاط مختلف جهان به نمایش گذاشته و برخی از مجسمه هایش در چند شهر نصب شده اند. وی نمایشگاه هایی در هلند فرانسه ، انگلستان ، بلغارستان ، آذربایجان رومانی ، گرجستان ، ایتالیا ، ترکیه و آلمان داشته و آثاری از او در موزه هایی در اتریش و آلمان نگه داری می شوند.
بهروز حشمت تا کنون دو جایزه ” آنسوسمان ” و جایزه اول بین المللی مجسمه سازی ” گابرووا ” در بلغارستان را از آن خود کرده است. اسوالدشتیم مجسمه ساز معروف اتریش در باره نمایشگاهی از بهروز حشمت نوشت: اگر وتروبا ( بنیانگذار مجسمه سازی مدرن) زنده بود به احترام بهروز حشمت کلاه از سر بر می¬داشت.بخشی از مصاحبه او: آیا صرفِ این که هنرمند نیاز درونی خود را با هنرش بیان کند کافی است یا چگونگی موضوع و جهتگیری آن هم مهم است؟ من تعهدی برای هنرمند در مقابل هیچ کس قائل نیستم. هنرمند به خودش متعهد است. و اگر کس یا کسان دیگری به آن چه درد من است برسند ما دارای درد مشترک میشویم ولی اصل این است که من جرأت کنم از درد خودم ابتدا به ساکن حرف بزنم.
چه انگیزهای تو را واداشت که کارهای اولیهات مثل آن قفلها، و کارهایی نظیر آن را خلق کنی؟ من هنرمند دنیا نیامدهام و هیچ وقت هم معلمی نداشتهام- درکل همیشه ضد معلمم- معلم من فضایی است که در آن زندگی میکنم.محیط اجتماعی من است که به من میآموزد چه عکسالعملی نشان دهم. من کار جدیام را از سال ۱۹۷۱ شروع کردم.
در این کارهایم سئوال میکنم چرا این گونهام؟ چرا به گوش و لبهایم قفل زدهاند و وقتی دیگرانی میآیند و تصویر خودشان را در آنها میبینند در این درد مشترک میشویم؟ دیکتاتوری مثل وبایی است که به جان همهی جامعه میافتد. من این آدمهای ویروس گرفته و سرکوب شده را در کارهای اولیهام نشان دادهام. و نیز آنهایی را که در مقابل این بیماری مبارزه میکنند. من هنر را از طریق کار شناختم و نه بر عکس. به همین دلیل است که در کارم به این فکر نمیکنم که چقدر هنر میکنم بلکه بیشتر برایم این اهمیت دارد که چقدر حرفهایم را گفتهام. حالا اگر کسی این کارها را هنر بداند مسئله دیگری است. من فکر میکنم گفتن حرف خودش هنر است. در کارهایی که در این چند سالهی اخیر کرده ای، بیشتر دیوار است و سدهایی را نشان دادهای و دریچههایی که از آن میان پیداست. هدفات در این کارها چیست؟ فلسفه دیوار را از زمانی که از ایران آمدم رویش کار کردم.
چون فکر میکنم که ما از آن طرف دیوار به این طرف دیوار افتادهایم و من باید بگویم آن طرف دیوار چه میگذرد. مثل »عاشقها« که از دهی به دهی میرفتند و همیشه در ده بعدی ماجراها و سرگذشت ده قبلی را تعریف میکردند و به این ترتیب میتوانستند از مسایل مردم صحبت کنند. چون فکر میکنم چه این طرف و چه آن طرف، ما همگی پشت این دیواریم. تمام سعی من این بوده که گوشهای از این آینه باشم و شرایط آن طرف دیوار را نشان دهم.
بهروز دارش:متولد ۱۳۲۱، ارومیه ،کارشناسی بازرگانی ۱۳۴۷ – کارشناسی ارشد اقتصادبینالمللی از دانشگاه تهران ۱۳۵۱- فعالیتهای هنری: ۳۰ سال سابقه مجسمهسازی و آفرینش هنری. برنده جایزه ویژه دوسالانه بینالمللی مجسمهسازی تویومورا ژاپن- ۱۳۷۵ فینالیست دوسالانه بینالمللی مجسمهسازی آنکونا ایتالیا- ۱۳۷۸ برنده جایزه اول دومین دوسالانه مجسمهسازی ایران- ۱۳۷۸ و….
از جملات اوست: مجسمه عامل تلطیف فضای شهری است. المانهای شهری یکی از ارکان مهم هویت شهرها به حساب میآیند.هنرمندان وظیفه دارند تا آثار شهری خلق کنند. آثار شهری کارهای نوآورانهای هستند که ارتباطی میان فضا، نور و ماده برقرار میکنند.
برای نصب و ساخت یک مجسمه شهری باید قبل از هر چیز به موقعیتهای اجتماعی، اقتصادی و بصری شهر دقت کرد و فضای اثر را با این کلیت ساخت.
Article printed from آراز آذربایجان – روزنامه خبری آذربایجان غربی: http://www.araznews.ir
URL to article: http://www.araznews.ir/%d9%87%d9%86%d8%b1%d8%ad%d8%ac%d9%85-%d8%a7%d8%b1%d9%88%d9%85%d9%8a%d9%87-%d8%a8%d8%a7-%d8%af%d9%88-%d8%a8%d8%a7%d9%84-%d8%ba%d8%b1%d9%8a%d8%a8/
Click here to print.
Copyright © 2013 آراز آذربایجان - روزنامه خبری آذربایجان غربی. All rights reserved.