نگاهی اجمالی به چالش‌های فراروی استاندار جدید

نگاهی اجمالی به چالش‌های  فراروی استاندار جدید

رحیم نجاتی اسلاملو
گروه سیاسی: آذربایجان غربی به عنوان سیزدهمین امین استان کشور به لحاظ مساحت و هشتمین امین استان کشور به لحاظ جمعیت به نظر راقم این سطور به دلایل زیر خاص‌ترین استان کشور می‌باشد ۱- همسایگی با چهار کشور عراق، ترکیه، آذربایجان و ارمنستان که با سه تای اول هم‌جوار و با چهارمی حداقل فاصله را دارا می‌باشد. ۲- تنوع قومیت‌ها، ادیان و مذاهب ۳- قرار گرفتن بزرگ‌ترین و منحصر به فردترین دریاچه کشور و از جهاتی دنیا در این استان ۴- تولید صدها هزار تن محصولات باغی و کشاورزی مانند سیب و انگور، گندم در این استان.
با نگاهی کلی به موارد فوق می‌توان دریافت که این نکته‌ها هم می‌توانند به عنوان فرصت پیشرفت و توسعه استان قرار بگیرند و هم به عنوان تهدیدی در جهت عقب‌ماندگی آن، مردم استان آذربایجان غربی به علت همسایگی با کشورهای مجاور در طول تاریخ یک صد و پنجاه ساله اخیر همیشه خط مقدم تجاوزات همسایگان بوده و به عنوان مرزدارانی غیور و غیرتمند با اتحادی مثال زدنی از اقوام کرد و ترک در مقابل متجاوزین ایستاده و شجاعانه از ناموس وطن دفاع کرده‌اند و در این راه خسارات فراوانی را در تمام ابعاد به جان خریده‌اند تا وجبی از این خاک به دست خیال‌پردازان نیفتد. از مظلومیت‌های این مردم از قتل عام‌های جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم گرفته تا بمباران ددمنشانه شیمیایی شهر سردشت و بمباران بی امان شهر پیرانشهر و ارومیه و دربه‌دری دراز مدت مردمان این مناطق و حمله های موشکی به شهرهای آن در طول هشت سال دفاع مقدس و غیره که این مقال مجال بیان تمام آن نیست می‌توان به عنوان شاهدی بر این مدعا یاد کرد.حال قطعا این مردمان مقاوم انتظار به حقی از دولتمردان در اختصاص امکانات ویژه به این مناطق برای توسعه هر چه سریع‌تر دارند که این مهم تا به امروز در حد انتظار نبوده است. این انتظار در حد معقول و توان دولت به مانند آنچه در استان‌های کویری و امنی مانند یزد، اصفهان و کرمان و … اتفاق افتاده می‌باشد.دریاچه زیبا و پرمنفعت آن که می‌توانست به عنوان یک جاذبه گردشگری فوق‌العاده طرح گردیده و میلیاردها تومان سرمایه به این مناطق سرازیر نماید، در اثر عدم مدیریت پایا و توانمند در حال خشک شدن است که زخمی عمیق خواهد بود بر پیکر کل ایران سربلند.همیشه کشاورزی بودن بافت استان دلیل عدم صنعتی شدن آن از طرف مسئولان بیان گردیده و این که با وجود کشاورزی و زمینه های اشتغال آن نیازی به وجود صنایع سنگین و نیمه سنگین در استان نیست! حال آنکه کشاورزی این استان به دلایل متعدد دارای راندمان قابل قبول نبوده و عمدتا باغات آن در حال تبدیل به تفرجگاه‌های شخصی است و اگر خرده درآمدی نیز وجود دارد نصیب بازار دلالی و واسطه گری می‌گردد و نه تولید کننده آن.
از این دست دردها در این استان فراوان می‌باشد که جهت جلوگیری از اطاله کلام آن‌ها را به مجال دیگری سپرده و موارد زیر را به عنوان اولویت قدم‌های توسعه به استاندار محترم جدید پیشنهاد می‌نماییم : الف- توسعه پایانه های مرزی برای سهولت مراودات اقتصادی و صدور خدمات فنی و مهندسی و پزشکی و تجاری و… به کشورهای مجاور. در این مورد یادآوری این نکات خالی از لطف نیست که پایانه های مرزی تمرچین پیرانشهر و رازی خوی بیش از چند سال است که در حال ساختمان بوده و به علت عدم اراده کافی (به زعم اینجانب) در مدیریت ارشد استان همچنان به مانند پایانه های مرزی کشورهای عقب مانده به مانند افغانستان و کشورهای آفریقایی جلوه می‌کنند. مسیری صعب‌العبور و نامناسب با محوطه ای خاکی و گلی که حتی در مقایسه با پایانه اقلیم کردستان عراق در آن طرف مرز (پایانه مسافری و باری) تفاوت‌ها بسیار فاحش به نظر می‌رسد که قطعا وجود چنین مرزها و پایانه هائی در شان کشور بزرگ و اسلامی ایران نبوده و در بدو ورود احساس بسیار بدی را به مسافران خارجی از عدم انضباط و نظافت القاء می‌نماید. تفاوت قیمت‌های محصولات کشاورزی در این کشورها مخصوصا عراق با استان ما که به چندین برابر می‌رسد این سوال را به ذهن متبادر می‌سازد که چرا مسئولان استان با عقد تفاهم نامه ای به فکر صادرات محصولات کشاورزی به این همسایه‌ها نیستند. وجود پروژه های عمرانی بسیار زیاد در کشور عراق (اقلیم کردستان) و فعالیت شرکت‌های ترکیه ای و جنوب شرق آسیا از یک طرف و وجود بیش از ده هزار مهندس صنعت ساختمان در استان از طرفی و تعطیلی اکثر پروژه_های عمرانی استان به علت عدم وجود اعتبار لازم سوال دیگری را پررنگ می‌کند که چرا مسئولان ارشد استانی به فکر صدور خدمات مهندسی و ایجاد بستر مناسب برای فعالیت شرکت‌ها و مهندسین استان در این مناطق نمی‌باشند!؟ با نگاهی ساده به فروشگاه‌های این منطقه (اقلیم کردستان) انسان گاهی به اشتباه می‌افتد که در کشور ترکیه قرار دارد یا اقلیم کردستان! حال چرا شرکت‌های تولیدی مختلف کشور و تجار استان ما فعالیت و سهم چشمگیری از این بازار پرسود ندارند عجیب به نظر می‌رسد. امیدواریم استاندار محترم جدید با طرحی نو اهتمام ویژه ای به این مهم داشته باشند.
ب – استان آذربایجان غربی به عنوان یکی از تولیدکنندگان اصلی محصولات سیب و انگور و گندم در کشور مطرح می‌باشد ولیکن مراحل کاشت، داشت و برداشت این محصولات با کمی اغراق کاملا به صورت سنتی و به صورت چند دهه پیش انجام می‌پذیرد و روش‌های دفع آفات نباتی مدرن، آبیاری مدرن و مهم‌تر از همه برداشت محصول و بسته بندی و اصطلاحا سورتینگ آن در حدی نیست که قابل ارائه به بازارهای جهانی باشد، لذا بایستی با طرحی سرعتی و جدی اولا از طریق جهاد کشاورزی آموزش‌های کشاورزی مدرن ارائه گردیده تا بتوان محصولی استاندارد تولید کرد که بتواند قابل ارائه به بازارهای بین‌المللی بوده و به تبع آن باعث تقویت وضعیت معیشتی قشر کشاورز گردید تا به قیمت‌های به ظاهر گران باغات خود را به غیر کشاورزان واگذار ننمایند. که در صورت ادامه این روند باغات اکثر نقاط به مانند آنچه در منطقه بکشلوی چای ارومیه در حال اتفاق است سیر تخریب به خود خواهد گرفت که از تبعات آن نیز تبدیل سرمایه های ملی به تفرجگاه‌های شخصی، حفر چاه‌های غیرمجاز برای ساخت استخر و آب نما و … و کاهش سفره های زیرزمینی آب و خشکی بیش از پیش دریاچه ارومیه (به عنوان یکی از دلایل مهم) خواهیم بود.
ج – دریاچه ارومیه چنانکه گفته شد عزمی جدی می‌طلبد تا اولا پروژه میانگذر آن به عنوان رکورددارترین پروژه کشور به لحاظ تطویل زمانی (بیش از ۳۳ سال) به اتمام برسد ثانیا با احیای دوباره آن علاوه بر جلوگیری از وقوع فاجعه انسانی بتوان از جاذبه های توریستی آن استفاده نمود که خود آن می‌تواند خروج میلیاردها تومان سرمایه های گردشگران آذربایجان غربی را که سواحل خزر و دریای سیاه و دریاچه وان، دریای مدیترانه و اژه را برای گردشگری انتخاب می‌کنند را تعدیل نموده و این روند را معکوس نماید. – اهتمام به راه اندازی مجدد واحدهای صنعتی تعطیل شده استان که با نگاهی به شهرک‌های صنعتی نیمه تعطیل، در میابیم که این نیم بند صنعت استان نیز در حال تعطیلی می‌باشد که خود معضل بسیار بزرگی است بر هدر رفتن سرمایه های ملی، افزایش نرخ بیکاری و استهلاک آن واحدها. در حالی که با احیای مجدد این واحدها و احداث واحدهای تولیدی جدید با جذب سرمایه های خارجی و استان‌های دیگر می‌توان از مزیت بعد کم مسافت این استان با دیگر کشورها فرصت بسیار خوبی برای صادرات محصولات فراهم نمود، در آن صورت با قیمت سنگین سوخت و حمل و نقل لزومی به حمل محصولات صادراتی از تهران و اصفهان و خراسان و دیگر استان‌ها به خارج نخواهد بود.
– اصلاح وضعیت ناهنجار جاده های آسفالته و تحقق آرزوی دیرینه عبور قطار از مرکز استان و احداث اتوبان‌های استاندارد و راه‌های مواصلاتی بین‌المللی برای مردم این استان آرزوئی دست نیافتنی می‌نماید. امید است در این خصوص نیز اهمیت فوق‌العاده ترانزیت کالا از این استان به چهار کشور همسایه (و اروپا) برای مسئولان ارشد محترم استانی یقین گردیده و اهتمامی جدی در این خصوص معمول دارند.
هر چند قطعا مواردی بسیار بیش از این نیز می‌شود در این خصوص طرح نمود لیکن با ذکر اهم موضوعات فرارو (به زعم نویسنده) سعی در انتقال مطالبات به حق مردم شهید پرور و دلاور و مرزدار و غیور این استان به گوش استاندار محترم (قدیم و جدید) نمودیم تا با یاری تمامی دستگاه‌های استان بتوانند گامی موثر در تأمین این خواسته بردارند ان‌شاءالله.

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۲ ساعت ۸:۳۵ ق.ظ

دیدگاه


× 4 = سی دو