نویسندگی هنری با جذابیت جاودانه

نویسندگی هنری با جذابیت جاودانه

گروه فرهنگی: باید بپذیریم هیچکس نویسنده به دنیا نمی‌آید و شکست‌های پی‌ در پی، مقدمه‌ی پیروزی بسیاری از نویسندگان و هنرمندان بزرگ دنیا بوده است، از جمله جک لندن که نخستین تلاش‌هایش در نویسندگی حرفه‌ای با شکست مواجه شد، اما سرانجام، نام او به عنوان یکی از نخستین نویسندگان آمریکایی در تاریخ ثبت شد که از راه نوشتن به ثروت زیادی دست یافت. همینطور می‌توان از پابلو پیکاسو، نقاش معروف اسپانیایی، نام برد که با تمرین و کپی‌برداری از آثار بزرگان در نوجوانی پا به دنیای هنر گذاشت.
در پاسخ به سوال چگونه کتاب بنویسیم با سه روش نوشتن کتاب، رمان، کتاب غیرداستانی و کتاب تخیلی آشنا می‌شوید تا به پشتوانه تمرین، نوشتن کتاب را تجربه کنید.
دغدغه نوشتن این روزها بین نسل جوان ایران بیداد می کند؛ کشوری که سرانه مطالعه اش در برخی آمارها حتی دو دقیقه در روز اعلام شده است چگونه می تواند این همه نویسنده داشته باشد؟
خوب که نگاه کنیم بین این دو موضوع رابطه بسیار تنگاتنگی می بینیم چگونه در جامعه ای که کتابخوان ندارد این همه نویسنده فعالیت می کنند. طبیعتاً فردی که اشتیاق به نوشتن دارد باید مطالعه بسیار زیادی داشته باشد تا بتوانند اثری خوب و با کیفیت خلق کند. این روزها فضای مجازی اکثر آدم ها را به سمت نوشتن و برگزیدن نویسندگی به عنوان یک حرفه سوق داده است.
نمی توان به طور قطعی به مثبت یا منفی بودن این اتفاق رأی داد.شاید تعداد بسیار زیادی از کتاب های بی کیفیت چاپ شده محصول این تب باشند وشاید بشود از میان این آدم های قلم به دست گرفته نویسندگانی موفق بیرون کشید. البته هدایت و کنترل و استفاده های درست از استعداد هایی که سعی می کنند برای خود فرصت شکوفایی ایجاد کنند حتماً باید دست کاردان باشد و این نقطه مقابل چیزی است که ما از آن به «تب نویسندگی» یاد می کنیم.
اگر بخواهیم یک آسیب شناسی مقدماتی داشته باشیم باید از شبکه های اجتماعی، دلایل روان شناسانه، سهولت انتشار کتاب با سرمایه شخصی و ناشرانی که دغدغه ای جز سود ندارند به عنوان عوامل اصلی پدیده ای یاد کنیم که تب نویسندگی را در ایران فراگیر کرده است…
در بین عوامل فوق، دلایل روان شناسانه به نظر مهم ترین دلیل کشش نوشتن برای نسل جوان است. سیامک گلشیری از جمله کسانی که نویسندگی شغل اصلی اوست، فراگیر شدن نوشتن را به دلایل روان شناسانه بسط می دهد و در این باره می گوید: به گمان من تب نویسندگی در ایران، پیش از هر چیزی، دلایل روان شناسانه دارد. باید دید برای چه تمام کسانی که دارید از آنها حرف می زنید، تصمیم گرفته اند نویسنده شوند. بدون شک عده ای از آنها به دنبال آن هستند که داستان زندگی شان را تعریف کنند. داستانی که احتمالاً در این جهان پرهمهمه، کسی به آن گوش نداده.
به خاطر همین تصمیم گرفته اند برای خودشان مخاطب دست و پا کنند. بعضی هم به دنبال شهرت هستند که هیچ اشکالی هم ندارد.» اظهارات گلشیری، موضوعی آشنا برای تمام کسانی است که این روزها سری در شبکه های اجتماعی دارند. می توان مابین صفحات مجازی بخوبی مشاهده کرد که چه طور میل شهرت و نیاز به دیده شدن واحساس همدردی قلم ها را به حرکت می اندازد.
او همچنین معتقد است که می توان با این موج به بالا رفتن آمار مطالعه در کشور کمک کرد. در بین اظهاراتش که از تجربه های وی در زمینه تدریس نویسندگی ناشی می شود می گوید: «میان نگاه آدم هایی که در زندگی شان ۱۰ رمان خوانده اند و آنهایی که نخوانده اند فرق هست.
رمان از ما انسان های فرهنگی می سازد.» وی معتقد است که می توان با فرصت تلقی کردن این افراد، آموزش های درست و اصولی را به آنها عرضه کرد، شاید همگی نویسنده نشوند اما قطعاً نویسندگان جوان به اشتباه های خود پی می برند و بقیه به مرور زمان راه خود را پیدا می کنند.
استفاده درست از استعداد ها نیازمند سازوکارهای اصولی است. اگر برای آدم هایی که به نوشتن علاقه دارند بستر های آموزشی مناسب شکل بگیرد شاید پولی که در راه چاپ کتاب توسط خیلی ها به ناشران پرداخت می شود در کلاس های نویسندگی خرج شود، در این صورت است که مطالعه بین نویسندگان جوان بالا می رود و در نوشتن از تجربه های کسانی که سال ها در این عرصه فعالیت کرده اند بهره می برند واین تعامل منجر به افزایش کیفیت آثار و هدایت درست این مسیر می شود.
نشر کتاب با سرمایه شخصی یکی از عواملی است که ممکن است به تب نویسندگی در ایران دامن بزند. ناشران که در قبال گرفتن پول به چاپ کتاب می پردازند باعث افت کیفیت کتاب ها نیز می شوند. علیرضا رئیس دانایی مدیر انتشارات نگاه که همواره بر کیفیت کتاب هایش تأکید داشته است می گوید: »نشر فعالیتی اقتصادی فرهنگی است و ناشر کسی است که براساس تمایلات خود با داشتن سرمایه دست به این کار می زند. ناشر حرفه ای معمولاً سفارش دهنده تولید اثر است و اگر سفارش گیرنده هم باشد این کار را با تحقیق و بررسی انجام می دهد.«
وقتی صحبت از انتشار کتاب با سرمایه شخصی می شود می گوید: گرفتن پول از صاحب اثر برای چاپ آن کار غیر حرفه ای است، حتی پا را پیشتر می گذارم و می گویم نوعی دلالی و واسطه گری است و ربطی به کار نشر ندارد.
در انتشارات نگاه به طور متوسط روزانه ۱۰ تماس از صاحبان آثاری داریم که حاضرند برای چاپ کتاب شان هر هزینه ای را به گردن بگیرند. اما جواب ما به تمام آنان یک کلمه است: نه! زیرا هویت کار فرهنگی ناشر با این روش زیر سؤال می رود.
میان سخنانش درباره جوانانی می گوید که در خلوت خود کاغذهایی را سیاه و فکر می کنند با چاپ آن یک شبه مشهور خاص و عام می شوند، نه تنها این گونه نمی شود که فقط باعث ایجاد هزینه برای خانواده خود و سود ناشران غیر حرفه ای می شوند.
رئیس دانایی از اداره کتاب گله مند است؛ این مرکز نسبت به کلمات حساسیت بیش از حد نشان می دهد اما در این مورد کاملاً منفعل است و ناشران براحتی در ازای گرفتن پول به چاپ کتاب می پردازند. موضوعی که باعث ورود شمار زیادی آثار بی کیفیت به بازار کتاب شده و خوانندگان را بی اعتماد ساخته است. وی افزود: ورود عوامل غیر حرفه ای در بدنه نشر، که آثارشان پر از ایراد های ویرایشی و غلط های حروف نگاری و متونی است باعث کاهش کیفیت کتاب ها و افت شمارگان و دوری مردم از کتابخوانی و بحران در صنعت نشر شده است.این مطالب را رئیس انتشارات نگاه در حالی می گوید که ناشران زیادی در قبال دریافت پول کتاب چاپ می کنند و وسوسه چاپ کتاب را در مشتاقان نوشتن کم تجربه برمی انگیزند.
حسن محمودی که خود نیز نویسنده است میان سخنانش از موضوع تازه ای با این مضمون می گوید؛ نویسندگی در کشور ما شغل محسوب نمی شود و دارای قوانین خاصی نیست.
اگر نویسندگی به عنوان یک شغل در نظر گرفته می شد و دارای شرایط و ضوابط بود شاید امروز شاهد این موج فراگیر از نوشتن نبودیم در این صوررت هر کس که میل به دیده شدن و نیاز به شنیده شدن داستانش داشت حداقل برای نویسنده شدن قلم به دست نمی گرفت.
این وضعیت امروز ماست؛ وضعیتی که در آن هرروز به تعداد نویسندگان افزوده و از تعداد کتابخوان ها کاسته می شود.
وضعیت امروز ما اما به معنای ناامیدی از آینده نیست، می توان امیدوار بود که با جهت گیری مناسب، بخشی از این خلاقیت ها در مسیر درست خودش قرار گرفته و ایران روزی شاهد برآمدن نویسندگانی مستعد از دل همین جویندگان نام باشد.

نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۴:۲۰ ق.ظ

دیدگاه


2 × = چهار