نقش تشکل های شبه حزبی در انتخابات مجلس

نقش تشکل های شبه حزبی در انتخابات مجلس

حسن اختری
گروه سیاسی: پیش بینی رویکرد جامعه درباره انتخاب نمایندگان مجلس دهم، به سمت جریان سیاسی نئو کارگزارن که در پوشش اعتدال رخ نمایان کرده است، کمی غیر واقعی و بعید به نظر می رسد.
پارلمان نقش اساسی در نظام های سیاسی غیرریاستی و حتی ریاستی مردم سالار دارد. از آنجایی که حضور نمایندگان مردم در پارلمان موجب تحقق اراده ملت در قانون گذاری و نظارت بر اجرای قانون در دستگاه های حاکمیتی می شود، بنابراین برگزاری هر دوره از انتخابات پارلمان و تغییر در اکثریت و اقلیت حاکم بر آن می‌تواند تحولات مهمی در عرصه ی سیاسی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور را به همراه داشته باشد. کم و کیف و میزان این تغییرات نیز بستگی به اختیارات قانونی پارلمان در نظام سیاسی خواهد داشت. برای مثال در نظام سیاسی ترکیه پارلمان علاوه بر تعیین هیات دولت و نظارت بر عملکرد قوا در شرایطی می تواند قانون اساسی کشور را نیز تغییر دهد.
ایران اسلامی که قریب به چهار دهه مردم سالاری دینی را تجربه می کند مجلس شورای اسلامی طبق اصول متعدد قانون اساسی از اختیارات قانونی و منحصر به فردی برخوردار است. معمار کبیر انقلاب اسلامی مجلس را در راس امور می‌دانست و در نگاه مقام معظم رهبری علاوه بر قوای سه گانه ( مجریه ، قضاییه و مقننه )،نیروهای مسلح نیز می باید که از مجلس شورای اسلامی تبعیت داشته باشند.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون عمر هشت دوره از مجالس سپری شده و در آخرین سال فعالیت نهمین دوره مجلس شورای اسلامی به سر می بریم و کمتر از پنج ماه به برگزاری دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی – ۷ اسفند ۹۴ – باقی مانده است. در ادوار گذشته مجلس با وجود بیش از دویست و بیست حزب دارای مجوز فعالیت از کمیسیون ماده ی ده (۱۰) احزاب وزارت کشور، تقریبا هیچ یک از احزاب به تنهایی و یا با ائتلاف نقش تعیین کننده ای در هدایت نظر و آرای مردم به حزب خود برای تعیین اکثریت و اقلیت مجلس را نداشته اند و عمده ی مرزبندی های جناحی و حزبی بعد از تشکیل مجالس به وجود آمده اند.اصولا جریان های سیاسی در ایران بعد از رویکرد مردم و به قدرت رساندن آنها تازه اقدام به تشکیل حزب برای حفظ قدرت اهدایی ملت می نمایند. از آنجایی که تشکل های سیاسی نقشی در پروسه تولید و اخذ قدرت نداشته اند ، لذا قادر به حفظ و حراست از آن نیز نبوده اند. با سرانگشت رای مردم می آیند و می روند. این اشکال قبل از آنکه متوجه مردم باشد به نحوه شکل گیری و تشکیل احزاب در ایران بر می گردد که احزاب در ایران دوره جنینی را طی نکرده و ناقص الخلقه به دنیا می آیند. در کشورهای پیشرفته که سوابق بیشتری در مردم سالاری دارند احزاب در جایگاه رکن چهارم دموکراسی منفردا و یا با ائتلاف یکدیگر و با ارائه برنامه و تلاش وافر قدرت سیاسی را به دست می آورند.
در صورت وفای به عهد و موفقیت ، حاکمیت آنان تداوم می یابد و در غیر این صورت قدرت را به رقیب خود واگذار می نمایند. در دنیای امروز احزاب قدرتمند به تنهایی قادر به اداره حکومت های بزرگی از قبیل آمریکا هستند حال آنکه در ایران بیش از دویست و بیست حزب و تشکل سیاسی توسط معاونت سیاسی وزارت کشور به خط شده و در سه گروه اصلاح طلب ، اصول گرا و مستقل ها ساماندهی می شوند و برای دریافت یارانه دولتی با افتخار مودبانه به صف می ایستند. با بی اثر شدن نقش تشکل های شبه حزبی توسط خود آن ها در پروسه انتخابات نتیجه ی ان نیز غیرقابل پیش بینی می شود که این خود عامل مهمی در بالا رفتن میزان مشارکت در هر دوره از انتخابات شده و از طرف مسئولین امر برگزاری انتخابات مورد استقبال و تشویق هم قرار می‌گیرد. اما خلاء تشکل های مردم نهاد و عدم وجود احزاب واقعی در جامعه فرصت مشارکت حداکثری مردم در پای صندوق رای را به تهدید تبدیل کرده و محلی برای مناقشه و کشمکش (چالش) بین اقشار جامعه می نماید. در پاره ای از مواقع نیز نظام مظلوم جمهوری اسلامی را در مظان اتهام تقلب قرار می دهد.
در هر صورت این عامل در کنار بقیه عوامل پیدا و پنهان باعث شده است که برگزاری انتخابات در ایران به صورت کاملا رویکردی(توده وار) و غیر قابل کنترل و مهندسی برگزار شود و مردم هرآنچه را که می خواهند و هر آن کسی را که اراده می‌نمایند، با شناخت و بی شناخت، به کرسی قدرت بنشانند. به نظر می رسد که برگزاری دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز از این قاعده مستثنی نباشد. در حالی که زمانی کمتر از پنج ماه به برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی – ۷ اسفند ۱۳۹۴ – باقی مانده است. نظرسنجی ها نشان می دهد که بیش از ۶۴ درصد شهروندان تهرانی حتی از زمان برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی خبر ندارند و کمی بیش از ۳۵ درصد آن‌ها گفته اند که از زمان آن اطلاع دارند. نزدیک به سه چهارم پاسخگویانی که ابراز کرده اند از انتخابات مجلس شورای اسلامی اطلاع دارند زمان برگزاری انتخابات را اسفند ماه اعلام کرده اند. این در حالی است که احزاب و جریان ها و جبهه های سیاسی روی ریاست مجلس ناطق نوری ، عارف و حداد عادل دعوا دارند. حکایت احزاب و مردم در انتخابات مثل آن مثل معروف ایرانی است که می گوید” خانه ی داماد عروسی است اما خانه ی عروس هیچ خبری نیست”!
با اوصافی که گذشت در شرایط فعلی هر نوع پیش بینی و پیش داوری در مورد ترکیب مجلس آینده(دهم) فاقد اعتبار علمی خواهد بود. آنچه که سران و رهبران “جریانات سیاسی” به زبان می آورند بیشتر به “بلوف سیاسی” نزدیک تر است تا “تحلیل سیاسی” و یا “ظن و گمان” و یا حداکثر ” آمال و آرزوها ” و خواب هایی است که دوست دارند برای آینده ببینند.
ناگفته نماند با روی کار آمدن دولت یازدهم برخی از تحلیل گران سیاسی بر این باور بودند که ممکن است رویکرد عمومی مردم در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز به طرف گروه هایی باشد که با شعار “تدبیر و امید” و مشی اعتدال” ارکان اجرایی کشور را به دست گرفته اند و هنوز هم نیمی از مردم همچنان منتظر تحول در مسائل اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی و بهتر شدن وضعیت معیشتی جامعه هستند.
با گذشت دو سال از عمر دولت یازدهم و سنگینی سایه سردار سازندگی بر روی آن و حاکمیت همه جانبه کارگزاران نشان داد که دولت روحانی نیز در امتداد دولت های هاشمی، خاتمی وکمی تا حدودی احمدی‎نژاد شکل گرفته است. نظرسنجی های معتبر حاکی است که میزان محبوبیت رئیس جمهور محترم بین ۵۰٫۷ تا حداکثر۵۵ درصد در نوسان بوده و نمره مردم به دولت یازدهم در پایان دو سال فعالیت آن ۱۴٫۱ در تهران و ۱۳٫۹ در کل کشور از بیست بوده است. بنابراین پیش بینی رویکرد مردم و شیفت جامعه به سمت جریان سیاسی ” نئو کارگزارن ” که در پوشش ” اعتدال ” رخ نمایان کرده اند کمی غیر واقعی و بعید به نظر می رسد. اما با ظهور پدیده شبکه های اجتماعی تشکیل “کولونی های شخصیتی” و جایگزینی آن به جای جریان ها و جبهه های سیاسی شبه حزبی محتمل است.

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۴ ساعت ۶:۲۶ ق.ظ

دیدگاه


× 6 = پنجاه چهار