نشریات در روزگار بحران دستفروشی خبر می کنند
گروه اجتماعی: ما برای وقت های بحرانیمان خبرنگار تربیت نکرده ایم، روزنامه نگاری که در غرب میرود با داعش زندگی می کند حتما دوره دیده و میداند چه رفتار اجتماعی با داعش لازم است، در کشوری مثل ما که با بحران های متعدد مواجه هست، لازم است روزنامه نگاران بحران تربیت کنیم.
اما ما نمی توانیم روزنامه نگار قابلی تربیت کنیم، به دلیل مشکلات صنفی روزنامهنگاران ما به میانسالی نرسیده خداحافظی میکنند بنابراین روزنامهنگار حرفه ای پیدا نمی کنیم.مخاطب وقتی بحران ایجاد میشود به رسانه نیاز جدی تری پیدا می کند، ما در کشورمان نمی توانیم جایی پیدا کنیم که نیازهایمان را رفع کند در مواقع بحران، برخی از رسانههای ما از همان ابتدای حادثه اهواز تحلیل هایشان را تبدیل به خبر کردند.
حادثه تروریستی اهواز بار دیگر روزنامه نگاران و اهالی رسانه را به تکاپو واداشت تا بازنگری در عملکرد خود برای چگونگی واکنش رسانه ای در زمان بحران داشته باشند و اصول روزنامه نگاری بحران و خطوط قرمز رسانه ای در زمان واقعه را پرسشی تر کرد.اصول روزنامه نگاری بحران و بایسته هایی که رسانه های ما در زمان وقوع حوادث باید بدانند و رعایت کنند در کتابخانه ملی، موضوع تحلیل میزگردی با همین عنوان و نظرات کارشناسانه دو فعال رسانه ای؛ عباس عبدی و محمد مهاجری شد، در زیر دیدگاه های این دو کارشناس را در مورد حادثه تروریستی اهواز و روزنامه نگاری بحران می خوانیم:
در حوزه خبر دستفروشی می کنیم/ وقتی برند نداریم دستفروشها کارشان می گیرد
عباس عبدی پژوهشگر اجتماعی و روزنامهنگار و فعال سیاسی گفت: وقتی رویدادی اتفاق میافتد چهار ویژگی، نحوه برخورد با قضیه را تعیین می کنند؛ اول اینکه چه قدر منافع عدهای را تامین یا تهدید میکند، هر چه تهدید منافع بیشتر باشد خبر سوگیرانه تر مطرح می شود.
این مساله در سطح بین الملل هم مطرح است، اتفاق تروریستی در اهواز چه در داخل و چه در خارج با منافع عدهای تعارض داشت و بر عکس.
نکته بعدی شفاف بودن یک رویداد است اما این رویداد ابعاد عدم شفافیتش از ابتدا روشن بود، عدم شفافیت یعنی سوالاتی که در یک رویداد پیش می آید و این خیلی مهم است.
از ابتدای این رویداد معلوم نشد گروه الاحوازی یا داعش و شیعیان متعصب و یا چه کس دیگری مسئول آن بود، در خود عملیات هم مشخص نشد که تروریستها جزء نیروهای مسلح یعنی با لباس بوده یا خیر و اینکه اگر قصد حمله به جایگاه بود چرا برای کسی در جایگاه رژه اتفاقی نیفتاد، عدم شفافیت و وضوح، تاثیر تعیین کننده ای در بازتاب خبر دارد.
مساله سوم این است که چقدر رسانهها برای طرح مطلب آزاد هستند، به میزان آزادی رسانه قضیه مطرح میشود، در حالیکه مخاطب دوست ندارد خبر دروغ بشنود و وقتی رسانه آزاد نباشد و نتواند خبر را دنبال کند مردم از آن زده میشوند.
نکته دیگر این است که رسانهها تا چه حد رسمی و برند هستند، اطمینان از این قضیه یعنی برند مشخص می تواند باعث طرح شکایت در زمان لزوم شود، در حوزه خبر ما در واقع دستفروشی می کنیم و وقتی برند نداریم دستفروش ها کارشان بیشتر می گیرد.از سوی دیگر در دنیا وقتی اتفاقی می افتد یک منبع مهم خبر را میدهد اما در سیستم ما خبررسانی متمرکز چقدر سراغ داریم؟ بنابراین یک جا مرجعی باید باشد اما میبینیم اظهارنظرهای ضد و نقیض دیده میشود، در این بلبشو، بصیرت یعنی روشنی و آگاهی نیز شکل نمیگیرد تا پرونده یک خبر و واقعه به طور شفاف بسته شود، آنچه در مورد این واقعه و وقایع مشابه در ایران میبینیم به همین شکل است.
اما این واقعه به دلیل اینکه بازتاب های بین المللی داشت مهم است و این را نمی توانیم تقصیر رسانهها بگذاریم چون نمی توان انتظار داشت رسانهها بدون دسترسی به ابزار و مطالب پاسخگو باشند.
ساختار رسانه ای ما متناسب با شرایط جدید نیست، ترکیب اینترنت، تلفن های همراه هوشمند و شبکههای اجتماعی، بنیان های ارتباطی را به هم ریخته است و این فضای رسانه ای واقعی موجود جامعه ماست و این اتفاق هم با این ویژگی ها در آن رخ داده است.
*در جامعه ای زندگی می کنیم که اصل بر نگفتن است
عبدی همچنین گفت: همیشه گفتن حرف راست، زیباست اما اگر منافع بزرگتر ما را تحت تاثیر قرار دهد از این قاعده استثنا می شود، اصولا در زندگی ما ارزش هایمان مستقل از هم نیستند و همپوشانی دارند، ما نیز در جامعه ای زندگی می کنیم که اصل بر «نگفتن» است و استثنا بر «حقیقت گفتن» است در حالیکه باید برعکس باشد.
در حالیکه باید ببینیم واقعا اصل بر چیست و استثناها را تعیین کنیم، اصل بر گفتن حقیقت است و ما باید بدانیم کجا تفاهم کنیم که چه چیزهایی را نگوییم از سویی اعتمادسازی هم باید صورت بگیرد، خبرنگار اگر نسبت به حرفه و جامعه اش مسئولیت داشته باشد می تواند این مساله را درک کند که کدام را فدای دیگری کند.
*بی طرفی خبری به معنای دقیق کلمه یک سراب است
عبدی گفت: رسانه بی طرف در دنیا نداریم؛ اما مرز میان اینکه ما بی طرفیم یا ممتنع یا طرفدار شدید، هم کاملا واضح است، برخی رسانههای خارجی تا به حدی به صورت ظریف سوگیری دارند که نامحسوس است، بی طرفی خبری به معنای دقیق کلمه یک سراب است و شدت و حدتش را رسانه تعیین می کند.
باید این را تبدیل به عرف کنیم که تیترمان را منصفانه بزنیم و خودمان را جای مخاطب و مصاحبه شونده بگذاریم.
*جامعه ما نمی تواند با این وضع رسانه به کار خود ادامه دهد
عبدی ادامه داد: الان فضای دروغ و تهمت و افترا در جامعه زیاد است، اما جامعه نمیتواند روی دروغ استوار شود چون همه ضرر میکنند، جامعه ما نمی تواند با این وضع رسانه به کار خود ادامه دهد، دیر یا زود سیستم مجبور خواهد شد با ایجاد تحول، وضعیت را پالایش کند وگرنه هر روز بیشتر از قبل، به سمت منجلاب می رویم.
**روزنامه نگاری تحلیلی از کشور رخت بربسته است
محمد مهاجری دیگر روزنامه نگار پیشکسوت نیز در این میزگرد گفت: این اتفاق تروریستی در ساعت هشت و نیم صبح رخ میدهد و اولین خبرها در رسانهها ساعت نه و ۱۰ دقیقه منتشر میشوند یعنی با فاصله چهل دقیقه ای و تمام خبر در همین حد است که موقع رژه در اهواز افرادی که تعدادشان معلوم نیست به رژه حمله کردند و اتفاق خاصی صورت نگرفته است.
خبرگزاری هایی که به نحوی به حاکمیت و دولت مرتبط اند اینگونه منعکس کردند، مانند تقریبا تمام رسانههای بزرگ دنیا که در چنین شرایطی به این شیوه عمل می کنند.
اما فردای این حادثه قرار بود روحانی به نیویورک برود و جامعه ملتهب است که چه اتفاقی در این سفر خواهد افتاد، بلافاصله میبینیم شبکه های اجتماعی گمانه هایشان شروع می شود، اولین گمانه ها در فضای غیر رسمی رسانه ها این بود که این اتفاق افتاده تا این سفر را تحت تاثیر قرار دهند و آن را حتی به بخشی از نظام هم منتسب میکنند.روزنامه نگاران در چنین زمانی چه باید بکنند؟ روزنامهنگاری بحران در کشور ما خیلی بی سابقه و بی دغدغه نبوده، در تسخیر لانه جاسوسی، داستان جنگ و غیره، بنابراین روزنامه نگاران ما هیچ وقت با بحران بیگانه نبوده اند و در دل بحران بوده اند، اما در چهار سال اخیر به دلیل مستقل نبودن، آزاد نبودن و غیر حرفه ای بودن بسیاری از رسانهها و روزنامه نگاران ما فضا را از دست داده اند.و رسانه های غیر رسمی شکل گرفته شده که هیچ تعهدی نسبت به انتشار خبر ندارند، بسیاری از رسانههای ما آگاهی انتشار اخبار درست را ندارند و روزنامه نگاری تحلیلی رخت بربسته، بنابراین غیر رسمی ها توانسته اند کانال های چند هزار عضوی ایجاد کنند و گاهی هم کمی دروغ منتشر کنند تا کارشان بگیرد.
رسانههای رسمی ما از نظر خود پوشش حادثه در مورد حادثه اهواز دیر و کُند عمل نکردند البته موضوع اینقدر مهم بود که نتوانند منتشر نکنند، اما اینکه اطلاعات درستی در مورد آن نیست چون موضوع کاملا امنیتی بود، طبیعی است انتشارش راحت نباشد اما موضوع غیرحرفه ای بودن ما در آن داد می زند، هیچ رسانهای از تهران خبرنگار به منطقه نفرستاد.به خاطر قصه شهروند خبرنگار در زمان کنونی ما خبرنگاران هم حتی حرفه ای هایمان نیز دنبال فیلم و فضای مجازی هستند.
با وجود اینکه پشت بند حادثه اهواز مسائل زیادی مطرح شد اطلاعات کاملی از این موضوع هنوز منتشر نشده که به خاطر مسائل امنیتی است، اما مسائل و اتفاقات امنیتی، امروز در جامعه ما نباید اینقدر کِش بیاید.
الان کسی منتظر تحلیل مقامات امنیتی نمی ماند چون بلافاصله شبکه های اجتماعی به آن میپردازند و برخی رسانه های رسمی ما هم به خاطر این که نمی توانند اطلاعات خود را منتشر کنند خودشان به انعکاس اطلاعات در فضای مجازی می پردازند.
**روزنامه نگاری حرفه ای باید جلوی شلختگی خبری را بگیرد
مهاجری گفت: وقتی بحران اتفاق می افتد همه ارکان روزنامه نگاری به هم می ریزد بسیاری از رسانههای ما از کسانی به عنوان کارشناس استفاده میکنند که اطلاعاتشان از خود خبرنگار کمتر است.از سوی دیگر تریبون را جلوی هر کسی هم می گیرند که حرف بزند در روزنامه نگاری غرب چنین چیزی اتفاق نمی افتد تریبون را جلوی هر کسی نمی گیرند و هر کسی هم حرف نمی زند اما امروز به تعداد هر ایرانی یک کارشناس وجود دارد که راجع به همه مسائل اطلاعات می دهد.
روزنامه نگاری حرفه ای باید جلوی این شلختگی را بگیرد و مانع این شود که تریبون را جلوی هر کسی بگیرد، در مقابل در طرف ها و کارشناسان روبه رو هم باید فرهنگسازی کنیم که راجع به هر چیزی که کارشناس نیستند حرف نزنند.
جهت باید در روزنامه نگاری حرفه ای، جهت حقایق نگاری باشد به صورت کلی حرف این است، استثنای این مورد سانسورها و عدم انتشار اطلاعات است، مساله دیگر این است روزنامهنگاری ما باید این ادب و تربیت و آموزش را به جامعه بدهد که روزنامهنگاری بحران با روزنامه نگاری عادی فرق دارد.
بنابراین اگر کمی دیرتر اطلاعات در زمان بحران داده شود معنایش سانسور نیست و مردم نباید به سراغ رسانههای غیررسمی و شایعات بروند.
مردم به فضای رسانه های رسمی اعتماد نمی کنند
مهاجری گفت: این مخاطب است که تشخیص می دهد رسانه بی طرف است یا نه، یا منصفانه عمل کرده یا نه فضای امروز فضای خوبی نیست مردم به فضای رسانه های رسمی اعتماد نمی کنند و در واقع میدان به طور کلی به غیر رسمی ها واگذار می شود، در حالیکه ما قابلیت های حرفه ای خیلی بالایی داریم.بی بی سی فارسی را حرفه ای می دانند در حالیکه آدم های متوسط رسانه ای ما بوده اند که به آنجا رفته اند، امروزه مخاطب خیلی راحت به حرف هر کسی هم گوش نمی دهد رسانه بی طرف اصولاً وجود ندارد.
** تا وقتی غلبه سیاسی امروز بر رسانه های ما وجود دارد، امید به اصلاحش نیست
مهاجری گفت: تا وقتی روزنامهنگاری ما ابزار دست سیاست است به شکل فعلی امروزی در جامعه ما، امکان اصلاح وجود ندارد حتی با وجود آدم ها، مهره ها و تک ستاره ها که ممکن است اهل دروغ و تهمت نباشند.
وقتی یک خبرنگار با قلم دیگران بنویسد نمیتوان انتظار اتفاق خوب در آن رسانه را داشت تا وقتی غلبه سیاسی امروز بر رسانه های ما وجود دارد، امید به اصلاحش نیست.به گزارش آرازآذربایجان به نقل از ایرنا ، در همین جریان اهواز اگر رسانه ای مستقل از حاکمیت احزاب سیاسی و دولت داشتیم و آن رسانه تحلیلی ارائه می داد مسلما آن تحلیل بیشتر خوراک مردم قرار می گرفت
.Arazazarbaijan.ejtemai@gmail.com
نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۱۰ ق.ظ