موقعیت تاریخی و جغرافیایی شهرستان ارومیه

موقعیت تاریخی و جغرافیایی شهرستان ارومیه

قسمت هشتم
گروه جامعه: عمارت چهار برج:عمارت چهاربرج ارومیه ساختمان بزرگی است که به دستور رضا قلی خان بیگلربیگی ( فرزند موسی خان) بنا شده است . چهار برج ساختمان بزرگی بوده که چهارگوشه آن ، برج ساخته شده است دارای اتاق های مزین متعددی است تا قسمتهای اندرونی و بیرونی ، تالارهایی متعدد و حمام مخصوص بود که چند خانوار می توانستند در آنجا زندگی کنند . در این عمارت از کریم خان زند و فتحعلی شاه قاجار پذیرایی شده است تالارهای آن با نقاشی آبرنگ به وسیله نقاشی هنرمند ارومیه الله وردی خان تزئین شده است . علی محمد باب ( روحانی فرقه کذایی بهاییت ) نیز چند روزی در آن زندانی بود . روحانیون ارومیه برای مقابله با فرقه بهاییت این بنا را تخریب نموده اند و ساختمان فعلی مهدیه ارومیه در محل عمارت چهار برج بنا شده است .
کاروانسرای شرکت نفت:این کاروانسرا در داخل شهرستان ارومیه ، چهار راه ولیعصر بطرف جاده سلماس قرار دارد . قدمت آن حدوداً به اواخر قاجار و اوایل دوره پهلوی می رسد . دیوارهای جانبی این بنا از سنگ تشکیل شده است که از آزاره به بالا طاق پوششی آن از آجر بوده است .
این بنا از اتاقهای جداگانه ای که با یک در ، از داخل بهم وصل هستند ، تشکیل شده است . این اتاقها دارای حوضهای زیبایی هستند و مصالح اصلی بنا سنگ و آجر می باشد ، نمای داخلی و خارجی این بنا از آجر ساخته شده است و سقف این کاروانسرا در قسمت هایی که اتاق های بزرگ دارند بصورت قوسی شکل است .
درهای این بنا دارای سقف هلالی است که پایه های آن سنگی می باشند . این بنا در حال حاضر بعنوان تعمیرگاه استفاده می شود که البته متناظر با هدف ساخت اولیه که به منظور کاروانسرا احداث شده بود نیست .
آتشکده تمر : قریه تمر یا تماره دهی است از دهستان انزل ( بخش حومه ارومیه ) و در ۱۸ کیلومتری سمت غربی جاده شوسه ارومیه به سلماس واقع شده است . به فاصله دو کیلومتری از این آبادی بقایای آثاری برفراز تپه ای دیده می شود که متعلق به عهد هخامنشی می باشد ( از ۵۳۰ تا ۵۵۰ پیش از میلاد ) این بقایا مربوط به آتشکده ای بوده است که در حال حاضر به صورت مخروبه ای بر بالای تپه ای به جا مانده است .
کتیبه سنگی کله شین اشنویه : ستون کله شین در وسط گردنه کوهی که اشنویه را از رواندوز جدا می سازد نصب شده بود کله شین در زبان کردی به معنی » کبود« است . این ستون دارای دو صفحه است که بر روی هر صفحه آن خطوطی به دو زبان آسوری و کلدانی نقر شده است . مفاد یک صفحه آن شامل دعا و نیایش برای رب النوع شهر و متن صفحه دیگر آن شرح عملیات جنگی است . این ستون سنگی در مرز ایران و عراق و در یکی از معابر کوهستانی بجای میله مرزی نصب شده بود که هم اکنون در موزه ارومیه واقع در خیابان شهید دکتر بهشتی ( دانشکده ) نگهداری می شود و در معرض دید عموم قرار دارد .بلندی ستون فوق یک متر و یازده سانتی متر و عرضش هفتاد سانتی متر و ضخامت آن سی و سه سانتی متر می باشد . باستان شناسان معتقدند که این ستون در سال ۸۱۴ قبل از میلاد بدست اشیونی پادشاه اورارتو در این محل ( محل سابقش ) نصب شده بوده است .در این شهرستان، علاوه بر موارد فوق تپه‌های تاریخی ذیل نیز قابل اشاره می‌باشد.
تپه للهام، تپه ساعتلو (ساعتلویگلر)، تپه انگنه، تپه بزوه‌ ، تپه ربط، تپه هنگروان، تپه سه گرد، تپه سبزعلی، تپه توپوزآباد، تپه بخشی قلعه، تپه بیات (تپه مجلل)، تپه بالانج (لیلی تپه)، تپه سمباتان، تپه نرگی، تپه خان بابا، تپه ثمرتو، تپه قلاع، تپه ژاژآباد، تپه خلیل‌آباد، بغاتپه، تپه گنج چین، تپه خانقاه سرخ، تپه قزقلعه، تپه علی‌خان، شربت تپه، ساری تپه، تپه حیدرلو، تپه شهرستانک، کول تپه، تپه ریحان‌آباد، تپه براشان، تپه میرشکارلو، تپه گویجه‌لو، تپه چندرلو، تپه اوصالو، تپه علی بیگلو، تپه زیویه، تپه محمودآباد، تپه موانا، تپه هلاکو، تپه نادر.
پل چنقرالو: این پل در کیلومتر ۲۰ جاده ارومیه به سلماس در محل روستای چنقرانلو از توابع شهرستان ارومیه و بر روی رودخانه نازلو ساخته شده است و قبل از احداث پل جدید بتونی رفت و آمد وسایل نقیله از روی این پل انجام می شده است . این پل در زمان قاجاریه توسط حاج عبدالله نامی از اهالی سلماس ساخته شده است . طول پل بطور تقریبی ۵۴ متر و عرض آن ۶/۵۰ متر و ارتفاع آن ۷ متر بوده است و در زمان ساخت اولیه دارای سه چشمه بوده که اکنون غیر از یک چشمه چیزی از آن بنای زیبا باقی نمانده است . این پل دو تا پایه داشته که با سنگ های سفید مکعبی شکل با ملات آهک ساخته شده بودند و در هر طرف پایه ها آب‌شکن‌های مثلثی شکل وجود داشته است که امروزه اثری از این زیبایی ها به چشم نمی خورد . اما می توان با اهتمام و توجه به اهمیت این پل از نظر معماری دوره قاجار آن را بازسازی و مرمت نمود .

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۳ ساعت ۵:۲۷ ب.ظ

۱ نظر

نظر -49 - 0 از 1اولین« قبل بعد  » آخرین 
  1. 0

    با تشکر از مطلب پربارتان
    دوستان عزیز در مورد اشنویه سوالی مطرح است. کردها به هیچ عنوان سهمی در کتیبه و تاریخ اشنویه ندارند. این شهر در گذشته های نزدیک هم شهری آشورنشین بوده است. کلیسا و گورستان دیرفله در روستای بیمضرته خود گویای همه چیز است. و یا روستاهایی با نامهای نالوس و سرگیز وجود دارند که کردهابا اصرار تمام آنها را کردی می نامند.روستاهایی با نامهای ترکی هم بسیار فراوانند و بقیه روستاها با نامهای کردی ترجمه غلط و خنده دار اسامی ترکی است.اینان رنگ های پیشوند نامهای روستایی را دقیقا رنگ ترجمه کرده اند و باور برآن دارند که این رنگها در منطقه وجود دارند. مثلا آغ بلاغ در نظر آنان چشمه ایست که رنگ سفید دارد و یاچشمه سرخ چشمه ایست که آب خونین رنگ داشته است. در حالیکه رنگها در ترکی به معنای جهات بوده و همانطور که در آک دنیز و کارادنیز می بینیم این رنگها ربطی به رنگ آب دریاها ندارند.  حال چطور می شود کتیبه ارزشمند آشوری و اورارتویی می شود کتیبه کردها؟؟؟!!!! واقعا برای آشوریان و ترکان بومی منطقه متاسفم. از روزنامه وزین و بسیار عالی آراز تشکر می کنم و خواهشمندم مطالبی را نیز در باب افشاریان و ناکهای مربوط به رووستاها که با نام افشاریان است اشاره شود. 

نظر -49 - 0 از 1اولین« قبل بعد  » آخرین 

دیدگاه


− سه = 6