- آراز آذربایجان – روزنامه خبری آذربایجان غربی - http://www.araznews.ir -
موسیقی عاشیقی در آئینه شخص عاشیق
Posted By admin On آذر ۳, ۱۳۹۲ @ ۷:۱۶ ق.ظ In فرهنگ و هنر | 1 Comment
علی رزمآرای
گروه فرهنگی: عاشیق هنرمندی است که شعر میسراید، آهنگ میسازد، می نوازد و میخواند. عاشیقها در میان اجداد آذربایجانیهای امروزی یعنی اوغوزها ارج و منزلتی بسزا داشتهاند واوغوزها به قوپوز سلف سازامروزین آذربایجانی حرمت مینهادهاند. عاشیق هنرمندی است آگاه و عالم و عامل به مسائل دینی و احکام شرعی، انسانی پاکدامن و مورد احترام و حرمت همة مردم که در غمها و شادیهای آنها شریک است. او همیشه خواهان شادی، جشن و سرور است و جشنها و عروسیها بی وجود او رونقی ندارد.عاشیق آذربایجانی هنرمند مردمی است و باید در چندین هنر مهارت داشته باشد؛ او هم شاعر است، هم آهنگساز، هم خواننده و هم نوازنده، هم هنرپیشه و هم داستانسرا، به عبارت دیگر عاشیق در تمامی عرصهها خلاق است و هنرمندی است که این همه را با انگشتان ماهر و صدای دلنوازش اجرا میکند.وقتی سیم¬های ساز عاشیق مرتعش میشوند، هر آنچه پیرامون عاشیق را گرفته از طبیعت و انسان و موجودات، همه سکوت اختیار میکنند تا نوای شاد یا حزین ساز نوید بخش زندگی سرشار با امید گردد.
نغمه ساز عاشیق جلابخش روح شیدای انسان آذربایجانی است و بیشتر به همین دلیل است که عاشیقی، به هنری بیبدیل در بین اقوام ترک تبدیل شده و عاشیق¬ها منزلت، قرب و لقب استادی و خطاب »ائلجهبیلن« را در بین مردم و همواره در طول تاریخ طولانی این قوم حفظ کردهاند.
عاشیقها در همه جای آذربایجان و همواره هنر خود را ایستاده و با قامتی افراشته و ترجیحا ً با لباس ویژه و رسمی که سنخیت و هماهنگی با لباس قدیم قوم ترک دارد، اجرا میکنند و گاها ً برای به هیجان آوردن شنوندگان و ناظرین این هنر، در حین ایفای برنامه از حرکاتی چون بالا و پایین کاسه یا بازوی ساز یا قار دادن ساز در پشت گردن یا کوبیدن پای بر زمین به خصوص به هنگام اجرای نغمههای حربی و حماسی استفاده میکنند.
معنای واژه عاشیق:
برای ریشة واژة عاشیق چند نظریه وجود دارد:
۱- از ریشة عاشق عربی به معنای دوستدار
۲- از ریشة مصدرترکی آشیلاماق بهمعنی تلقین کردن، تزریق کردن
۳- از ریشة ترکی ایشیق به مفهوم نور و روشنایی.
معانی اول و سوم اعتباراتی در اشعار عاشیقی و در میان مردم دارند ولی نظریه دوم، تنها در محافل علمی مطرح شده است. به نظر می¬رسد با توجه به فحوای اشعار عاشیق¬ها، احتمال عربی بودن این واژه زیاد است. شاید نیز در طول زمان این همسانی بوجود آمده است و با گذشت زمان اشعار عاشیق¬ها و بویژه بایاتی¬ها از آن پیروی کردهاند.
قدمت هنر عاشیقی:اجرای موسیقی عاشیقی قدمتی طولانی در تاریخ دارد. به تصریح مطالعات تاریخی، ۲۲۵۰سال قبل از میلاد، در معبد مخصوص اینشو سیناکا (پادشاه ایلام) شامان¬ها با موسیقی مخصوص، برنامه اجرا می¬کردهاند، مراسم عزاداری برای آتیلا پادشاه هون¬ها را قام¬ها (شامان) ترتیب دادهاند و هنوز آثاری از مرثیهها و شعرهای ساخته شده توسط شامان¬ها برای مرگ آلپ-ارتونقا در ۷۰۰ سال قبل از میلاد مسیح و به تائید برخی از محققان همان افراسیاب حاکم توران در شاهنامه فردوسی است، در دست است.منظومههای عاشیقی پیش از اسلام که آثاری از آنها بر جای مانده شامل منظومههای شعر، آلپ ارتونقا، اوغوزنامه کوچ ارکنه قون و منظومه آفرینش هستند. نشانههایی از این آثار در دیوان اللغات ترک محمود کاشغری و داستان¬های ۱۲ گانة کتاب ارزشمند دهده قورقود یافت میشود.در موزه ایران باستان در تهران و موزه لوور در قسمت تاریخ ایلام به مجسمههای کوچک نوازندگانی با قدمت دو هزاره قبل از میلاد بر میخوریم که همچون عاشیق¬های ما سرپا ایستاده و ساز خود را برروی سینه نگاهداشتهاند. چنین نوازندگانی که امروزه مشابهش را میتوان فقط در میان ترکان امروزی پیدا کرد، سرنخی از قدمت هنر موسیقی عاشیقی ترکان به دست میدهد.باخشیها افرادی در بین قوم اوغوز بودند که ساز میزدند و به ایفای نمایش¬ها و رقص میپرداختند.
زبان شناسان ریشه این واژه را در زبان ترکی قدیم جستجو کردهاند و امروزه باکی یابا که به معنی تقلید صدای حیوانات است و در زبان قرقیزی کاربرد دارد، هم ریشه با باخشی است. با این وجود بین اوزان و باخشی تفاوتهایی نیز وجود داشته است.
در بین اقوام آذربایجان باخشی فردی را شامل میشد که از غیب و آینده خبرمیداد ولی اوزان¬ها این مسئولیت را عهدهدار نبودند بلکه فقط افرادی را در بر میگرفتند که به یاری سازشان قوپوز درس_های اخلاقی میدادند و به درمان بیماران روحی میپرداختند. باخشی بعدها به عاشیق¬های اوزبک و ترکمن نیز اطلاق شده است.
اوزان¬ها در بین ترک¬های اوغوز اشخاصی را شامل میشدند که امروزه عاشیق_ها برآن جایگاه تکیه زدهاند. در کتاب دده قورقود کهن¬ترین اثر مکتوب آذربایجانی، اوزان نام خنیاگر دورهگردی است که در شأن قهرمانان، حماسه میسراید و دعای خیر بدرقه راه آنان میکند. خود دده قورقود نیز اوزان قوپوز بدستی است که ویژگیاش حضور در مجالس بعد از پیروزی قهرمان¬های داستان¬هایش و توصیف و تمجید و شعرسرایی در خصوص آنهاست.
اوزان¬ها همواره در میان اقوام و قبایل از احترامی ویژه و خاص برخوردار بودند و ایل به ایل میگشتند و در سرافراز نگهداشتن قهرمانی¬های قبایل نقش موثری ایفا میکردند. مسئولیت آنها گاهی هم حل مشکلات مردم قضاوت در امور قوم، راهنمایی وظایف مردم حتی معلمی فرزندان قوم و آموزش آنها، پیشه ریش سفیدی و دانایی قوم و نظایر این را نیز عهدهدار بودهاند. گسترش دامنه صنعت عاشیقی یا فعالیت هنرمندانه اوزان¬ها را با استناد به آثار موجود و زمینههای ریشهای این هنر به تبعیت از اقوام ترک، در برخی مناطق ترک نشین جهان تا ماورای چین میبینیم.
در گذر از اوزان تا عاشیق، قوپوز به ساز متحول میشود. این مرحله شامل اشعار ویژه اوزانی و عاشیقی نیز میشده بطوری که شعر ویژه اوزانی یعنی شعر ناموزون به انواع ادبیات شعری عاشیقی از جمله قوشماها، گرایلی بایاتی، استادنامه، تجنیس و مخمس بدل میشود وادبیات نثر مرحله اوزانی که در اوغوزنامه خلاصه میشد و شامل نوعی داستان حماسی و قربانی بود، جایش را در ادبیات عاشیق به داستانهایی با مضمون¬های عاشقانه و ترکیب یافته با مضامین بکر اجتماعی و موضوعات محیطی میدهد.
در روند موجود از اوزان به عاشیق میتوان چهار قرن زمان متصور بود. از ددهقورقود تا دیریلی قربانی که تحقق واژه عاشیق و شکلگیری این واژه و به نوعی بنیانگذاری مکتب عاشیق درآذربایجان شروع میشود، به نام¬های بزرگی چون عاشیق و پاشا، یونس امره و ملاقاسم شیروانی مواجه میشویم. دیریلی قربانی عاشیقی است که ایشیق را خطاب نام خود قرار داده و در مرحله گذر از به اوزان عاشیق قرار گرفته و بنا به اقوالی، تبدیل ایشیق (روشنایی بخش) به عاشیق، با دو بیتی قربانی شروع میشود.
Article printed from آراز آذربایجان – روزنامه خبری آذربایجان غربی: http://www.araznews.ir
URL to article: http://www.araznews.ir/%d9%85%d9%88%d8%b3%d9%8a%d9%82%d9%8a-%d8%b9%d8%a7%d8%b4%d9%8a%d9%82%d9%8a-%d8%af%d8%b1-%d8%a2%d8%a6%d9%8a%d9%86%d9%87-%d8%b4%d8%ae%d8%b5-%d8%b9%d8%a7%d8%b4%d9%8a%d9%82/
Click here to print.
Copyright © 2013 آراز آذربایجان - روزنامه خبری آذربایجان غربی. All rights reserved.