عاشيق ها و فعالان عرصه موسيقي عاشيقي در استان خطاب به مديرکل صدا و سيماي استاني:

موسیقی عاشیقی حاوی اصیل ترین زیباترین و ظریف ترین تفکرات انسانی مردم آذربایجان است

موسیقی عاشیقی حاوی اصیل ترین زیباترین و ظریف ترین  تفکرات انسانی مردم آذربایجان است

علی رزم‌آرای
گروه فرهنگی :می¬گویند، عاشیق¬ها را با عشق نسبت و ارادتی هست. به روایتی آشیق و نه عاشیق! و نسبتی با نور و خورشید.به هرحال عشق یا نور، هر دو هم ذات و هم زادند. اگر زبان عشق شعر باشد و شعر لالایی الهام است به گوش شاعر، پس شاعران تمام و کمال عاشقند و دل در گرو وصل دوست دارند و از یک آن غفلت از او پریشان و زار و نزار می-افتند و …
حال اگر این الهام و لالایی به زبان دل و زبان جان وجسم یک شاعر به گوش روح او زمزمه شود و او این لالایی را با اصالت و اصلیت زبان دل و زبان جمعیت خود بشنود دیگر با خلقت وخلاقیت روبرو هستیم. حیدر بابای شهریار، غزلیات ناب حافظ و شوریدگی مفتعلن در جان مولانا و… در آذربایجان، موسیقی جزئی از فرهنگ زنده مردم محسوب می¬شود. در این میان موسیقی مردمی شناخته شده¬ی »عاشیق¬لَر«(عاشق¬ها) که با سرشت بومی مردم آذربایجان آمیخته است، از جایگاه ویژه¬ای برخوردار است. پیشینه این موسیقی کم و بیش روشن است و امروزه نیز در برگزاری مراسم و آیین¬های سنتی نقشی فراموش ناشدنی دارد.در گذشته، گروه هایی بودند که تاریخ فراز و نشیب¬های اجتماعی را در قالب سروده¬ها و داستان¬ها در بزم¬ها و گردهمایی-ها برای مردم باز می¬خواندند. این افراد»گوسان« و »خـُنیاگران« (_آوازخوانان) نامیده می¬شدند. عاشق¬های با تجربه و توانای آذربایجان نیز چنین می¬کنند. آنان به هنگام خواندن ترانه-های بومی با چیره¬دستی به نواختن ساز می¬پردازند و شورانگیزترین گونه¬های”هاوا” را برگزار می¬کنند و به بیان منظوم حماسه¬های پرشور و داستان¬های بومی می¬پردازند. امروزه و در وانفسای مدرنیته نیم بند ایرانی و بومی که در میانه گرداب شهرنشینی پر از ازدحام و مزاحمت¬های روحی و عاطفی در حال نشو و نمو است و انسان را چه در منظر بومی و چه در منظر ملی دچار نابهنجاری¬های عمیق فرهنگی و اجتماعی سیاسی می¬کند، حیات مجموعه¬های هنری و ادبی همچون دستگاه موسیقی و ادبیات عاشیقی نیز دستخوش تغییر و تهدید است. حفظ و صیانت از این انواع هنری و ادبی بر پایه اصالت تاریخی و معاصر آنان ابتدا با معرفی و ترویج اثرگذار و صحیح از سوی نمایندگان واقعی این انواع از دیدگاه شخص هنرمند و مکتب اصیل آن و سپس مطالعه و تحقیق علمی و به ثبات رساندن پایه¬های مردمی و هنری آن ممکن می¬شود. مکتب موسیقی عاشیقی ارومیه در استان آذربایجان¬غربی به عنوان یگانه مکتب زنده و واسط از نظر ریشه¬شناسی تاریخی و حیات معاصر این نوع موسیقی و با ثبت ملی خود در گستره کشور، سرسلسله گونه¬های مختلف این هنر موسیقیایی کهن در سطح کشور به شمار می¬رود. از این رو توجه عمیق و کاربردی به ساحت هنری و اصیل این موسیقی مردمی و بسیار قدرت¬مند از لحاظ فلکلوریک از اهم موضوعات روز بوده و هست. اما کمی توجهی و رفع تکلیف از سوی رسانه¬های کلان منطقه استانی و همچنین عدم¬ارتباط گیری صحیح و عمیق فی¬مابین نهادها و سازمان مرتبط با روزگار معاصر هنرموسیقی و به خصوص موسیقی کهن عاشیقی آن هم در خطه مادر و تاریخی خود، و از دیگر سو عدم معرفی و هم¬گرایی مساعد و مناسب جهت معرفی و تثبت مکتب ارومیه در این نوع موسیقی در سراسر کشور و به ویژه در مرکز آن یعنی تهران، باعث ایجاد تضقیقات و لطمات جبران ناپذیری بر پیکره این هنر موسیقییایی مردمی و مکتب اصیل و تاریخی آن شده است و ازجمله عدم پرداخت صحیح صدا و سیمای استانی به این دستگاه کهن موسیقی و ابعاد مختلف آن و ساخت و ارائه برنامه¬های سطحی بدون حضور و توجه به نمایندگان واقعی شهرارومیه و استان در این نوع موسیقی و مکتب آن و همچنین روزمره شدن و کلیشه¬نمایی آن در رسانه¬های مختلف مکتوب و مجازی و ….در شرایط حاضر یگانه مدافع و مروج این نوع موسیقی در شهرارومیه، استان و در سراسر کشور کانون عاشیق¬های حوزه هنری استان بوده که تحت برنامه¬ریزی¬های درخور اما با کمترین امکانات این مسئولیت را به نحوی شایسته تا به امروز متقبل شده¬است. نامه وارده زیر با امضاء برخی¬ فعالان عرصه این نوع موسیقی در سطح شهرارومیه و استان خطاب به مدیرکل صدا و سیمای استان تنظیم شده و در جهت روشن شدن مسئولیت واقعی این رسانه فراگیر در قبال ترویج و معرفی صحیح موسیقی کهن و مردمی عاشیقی ارائه شده است:
جناب آقای شکر نیا
مدیرکل محترم صدا و سیمای مرکز آذربایجان غربی
باسلام، احتراما،ً همان¬گونه که مستحضر هستید موسیقی عاشیقی به عنوان یکی از قدیمی¬ترین و اصیل¬ترین هنرهای آذربایجان از دیرباز در میان مردم غیرتمند این سامان رواج داشته و بسیاری از مردم آذربایجان از زن و مرد گرفته تا پیر و جوان علاقمند به موسیقی عاشیقی بوده و در حفظ و صیانت از این میراث گرانبهای اجدادی خود بسی کوشا و در عین حال حساس هستند. موسیقی عاشیقی در آذربایجان و خصوصاً در شهرستان ارومیه (با مکتب منحصر به فردخود) که در فهرست میراث ناملموس کشور ثبت ملی شده است حاوی اصیل¬ترین، زیباترین و در عین حال ظریف¬ترین تفکرات انسانی مردم این دیار و یادگاری ارزشمند از گذشته پرافتخار این گوشه از ایران اسلامی است.
طی چند سال گذشته تلاش¬های گسترده¬ای از طرف برخی اشخاص و سازمان¬های فرهنگی و هنری استان در جهت صیانت و توسعه این هنربومی انجام شده و گام-های مؤثری در این جهت برداشته شده است که در این میان تأسیس کانون عاشیق¬ها، تولید مجموعه صوتی»اورمودان گلن سسلر« و برگزاری جشنواره¬های مختلف از طرف حوزه هنری آذربایجان غربی و برخی دیگر از ادارات¬فرهنگی برنامه¬هایی هستند که جا دارد از مسئولان آن تقدیر و تشکر نمود. اما متأسفانه چندی است که صدا وسیمای مرکز آذربایجان¬غربی با تولید و پخش برنامه¬هایی که در آنها با استفاده از برخی افراد بی¬اطلاع از هنرعاشیقی و ارائه چهره¬ای زشت و نامطلوب از این هنر شریف بخصوص در اجراهای بدون ساز که هنرمند عاشیق را تبدیل به یک شخص خواننده کرده است باعث وارد کردن لطمه به اصل موسیقی عاشیقی شده و از طرفی موجبات نارضایتی و دل زدگی سایر هنرمندان عاشیق و مردم علاقمند به این موسیقی را فراهم آورده است.

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۶:۱۰ ق.ظ

دیدگاه


+ دو = 11