منطق شهادت در اسلام

منطق شهادت در اسلام

حجت الاسلام رضا غلامی
گروه دین و زندگی: پیامبر اکرم (ص) می_فرمایند : مَن قُتِلَ فی سَبیلِ الله فَهُوَ شَهید؛ یعنی کسی که در راه خدا کشته بشود شهید است.
در جای دیگر پیامبر اکرم (ص) دایره شهادت را باز کرده اند و فرموده اند : وَ مَن مات فی سبیل الله فَهُوَ شَهید؛ یعنی هر کس که در راه خدا بمیرد خواه در میدان جنگ یا در غیر میدان جنگ، و خواه بوسیله دشمن هدف قرار بگیرد یا در حادثه طبیعی و حتی در بستر از دنیا برود، شهید است. حال ممکن است سئوال شود، چگونه می شود که انسان به مرگ عادی از دنیا برود ولی مرگ او فی سبیل الله باشد؟ در پاسخ عرض می کنیم، هر کس که در راه تحقق رسالت دین خدا روزگار خود را سپری می کند و دغدغه حفظ و گسترش دین را دارد، مرگ او نیز فی سبیل الله است؛ اما آنچه مسلم است، شهادت مراتب و درجاتی دارد و کسی که شجاعانه و با آگاهی از سرنوشت خود، در میدان جنگ رو در روی دشمن قرار می گیرد و جسم خود را در معرض نابودی قرار می دهد، یا آن کس که بیرون میدان جنگ با شجاعت و بصیرت دست به کارهایی می زند که هر آینه احتمال ترور او از طرف دشمن هست، از جهت مرتبه و درجه شهادت، از سایر افرادی که در راه خدا از دنیا می روند بالاتر است لذا پیامبر اکرم (ص) می فرمایند : افضل الشهداء الذین یقاتلون فی الصف الاول فلا یلفتون وجوههم حتی یقتلوا؛ یعنی بالاترین شهدا کسانی هستند که در خط مقدم نبرد نظامی و در حالی که روی خود را از دشمن برنمی گردانند و فرار نمی کنند، کشته می_شوند.چرا به کسی که در راه خدا کشته می شود یا می_میرد، شهید گفته می شود؟ می دانید که در قرآن مجید برای این افراد از تعبیر شهید استفاده نشده است بلکه قرآن از شهادت اصطلاحی، به قتل فی سبیل الله تعبیر کرده است اما در روایات از این عنوان زیاد استفاده شده است. شاید رمز اطلاق عنوان شهید به این افراد، این باشد که کسی که جان و تمام سرمایه خود در این دنیای مادی را در راه خدا فدا می کند، به عالی ترین افتخار یعنی افتخار »لقاء الله« دست پیدا می_کند. لقاء الهی یعنی نظر کردن به وجه خدا. امام خمینی (ره) می_فرمودند : شهید نظر می کند به وجه الله. اباعبدالله (ع) وقتی می خواستند از مکه رهسپار عراق شوند، خطبه ای خواندند که در آن فرمودند : »مَن کان باذِلاً فینا مُهجَتَهُ و مُوَطِنّاً علی لقاءِ الله نَفسَه فَلیَرحَل مَعَنا« یعنی هر کس آماده است خون خود را در راه ما ( که راه خداست ) نثار کند، و خود را آماده لقاء خداوند سازد، با ما رهسپار شود. با این حال، روشن است که این نظر کردن به معنای رؤیت حسّی نیست بلکه منظور ادراک قلبی است که خود این ادراک بر حسب ظرفیت افراد ذومراتب است؛ همچنین وجه خدا در اینجا به معنای ذات خدا نیست چرا که ذات خداوند برای هیچ کس حتی پیامبران و ائمه (ع) قابل اکتناه نیست، بلکه منظور از وجه خدا، اسماء و صفات الهی است که در افعال و آیات الهی بروز و ظهور دارد ولی حجاب های ظلمانی و حتی نورانی مانع نظر کردن به وجه الهی در عالم می شود و زمانیکه شهید، مهم ترین حجاب، یعنی حجاب نفس را آگاهانه و در راه خدا کنار می_گذارد، با وجه خدا دیدار می کند.
البته همه انسان ها به لقاء الله می رسند چراکه »انا لله و انا الیه راجعون« یعنی همه چه بخواهند و چه نخواهند به سوی خدا که مبدأ عالم است باز خواهند گشت اما اولاً، همه موفق به رؤیت جمال خدا نمی شوند بلکه به جای جمال خدا با جلال خدا مواجه می شوند و ثانیاً، لقاء جمال الهی یک راه طول و درازی است که شهید به خاطر فدا کردن همه سرمایه خود در راه خدا، یک شبه به آن می رسد. به عبارت دیگر، از یک میانبر، ره صد ساله یک شبه طی می شود. آنوقت، نه تنها شهید به لقاء جمال الهی می رسد بلکه به تعبیر پیامبر اکرم (ص) خدای متعال به او می خندد. »یَضحَکُ الیهم ربُهُم« در اینجا خنده یعنی نگاه پر از لطف و مرحمت رب به بنده خود.
حتی در آیه ۱۶۹ سوره آل عمران که می فرماید : »ولا تَحسَبَنَّ الذین قُتِلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربّهم یُرزقون« بحث بر سر این نیست که بقیه مردم بعد از مرگ نابود می شوند و حیات ندارند، بله همه حیات برزخی دارند تا به قیامت برسند و به حیات ابدی خود ادامه دهند لکن فرق حیات شهید با حیات غیر شهید در این است که او در درجه ای از حیات قرار دارد و سر سفره ویژه ای می نشیند که هر کسی به راحتی در آن درجه قرار نمی گیرد یا سر این سفره دعوت نمی_شود و حضور شهید در این درجه و سر این سفره، پاداش ویژه ای است که خداوند به شهید داده است.اجر شهادت، حقیقتاً قابل درک نیست؛ همین افتخار لقاء الهی و روزی خوردن ویژه نزد خدای متعال که شرح داده شد، کفایت می کند تا ارزش شهادت و شهید و آثاری که بر آن مترتب است روشن شود.
من در اینجا برای تکمیل بحث چند روایت دیگر را برای شما می خوانم : اولین روایت از امام زین العابدین (ع) است که می_فرمایند : »ما مِن قَطرَه اَحَبَ الی الله عزوجل مِن قَطرتَین قَطره دَمٍ فی سَبیل الله و قطره دَمعَه فی سَوادِ الیل لا یُریدُ بها العبد الا الله عزوجل« یعنی هیچ قطره ای نزذ خدای متعال محبوب تر از این دو قطره نیست : قطره خونی که در راه خدا ریخته شود و قطره اشکی که برای خدا در دل شب فرو بیفتد. ( بحارالانوار، ج ۶۶، ص ۳۷۸ )
در جای دیگر پیامبر اکرم (ص) می فرمایند : »فَوقَ کُلَّ ذی بِرٍّ بِرٌّ حَتی یُقتَل الرَّجل فی سبیل الله فاذا قُتِلَ فی سبیل الله فَلَیس فَوقَه بِرّ« یعنی بالای هر نیکی، نیکی دیگری است تا آنگاه که مرد در راه خدا کشته شود و چون در راه خدا کشته شد، بالا تر از آن نیکی ای وجود ندارد. ( وسائل الشیعه، ج۱۱، ص ۱۰، حدیث ۲۱ )
مسأله مهم در اینجا، عزم و اراده انسان به بذل جان است. خیلی ها به ضرورت بذل جان علم پیدا می کنند اما در عمل به دلایل گوناگون از جمله تبدیل نشدن علم به یقین و ایمان، و یا ترس، تن به بذل جان نمی دهند و به دشمن پشت می کنند و لذا شهید کسی است که نه تنها از جهت ایمان به درجه بالایی رسیده است، بلکه عنصر شجاعت، با کمک همین ایمان، در وجود او ملکه شده است و لذاست که امام راحل (ره) می_فرمودند : شهادت هنر مردان خداست.
به گزارش آرازآذربایجان به نقل از فارس، با این وصف، محال است کسی قدم در مسیر شهادت بگذارد اما به مرتبه عالی ای از معرفت و ایمان دست پیدا نکرده باشد. آنچیزی که انسان را شجاعانه وارد میدان جهاد و شهادت می کند، تعالی روحی است و البته جهاد، خود بستر تعالی روحی را چنان مهیا می کند که عارف در خارج از میدان جهاد، سال های متمادی یعنی دهه ها باید با انواع ریاضت ها به آن برسد و در آخر هم معلوم نیست به مقصد برسد. در واقع، این خاصیت جهاد خالصانه در راه خداست.
EMAIL.agazadeh1@gmail.com

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۶ ساعت ۷:۰۳ ق.ظ

دیدگاه


چهار − = 2