معلمان بلاتکلیف آشفته ترین خیال فصل پاییز

معلمان بلاتکلیف آشفته ترین خیال فصل پاییز

یونس روحی
گروه گزارش:بهاری تازه امیدی نو و فصلی رنگین و کمی هم سرد . این ها شروع فصل پاییز است . شروع دغدغه ها و غوغا های مدرسه و آموزشگاه ها .
شروع دوباره ی خاطرات و گاهی هم تولد اولین دیدارها ؛ اضطراب اولین روز و شوخی و جدی های سر کلاس و گاهی تند اخلاقی معلم هندسه . معلم و اساتیدی که چه پای تخته های گچی سالهای پیش و چه پای تخته های هوشمند این اواخر ، لحظه لحظه های عمرشان را تقدیم دانش آموزان و شیفتگان علم کردند….استاد !! موهای سفید و جو گندمی ات را وقتی می بینم یاد این سالهایی می_افتم که برایت عرضش با ارزش تر از طول گذشتنش بود
این روزها بوی خرید گاه به گاه خانواده ها برای کیف و دفتر و مداد در بازار شهر گاهی به چشم می خورد و گاهی کم رنگ می شود .
شاید از نگاه بازاریان کمی نسبت به زمان مشابه پارسال بازار خلوت تر باشد و گرانی جنس_ها بیشتر اما به هر حال سخت است کیفیت پس رفته را ندید و گرانی را فراموش کرد.
از بازار بیرون می آیم و دلم می خواهد بروم سر کلاس درس و بنشینم پشت نیمکت خالی و کلاس خالی تر .
کمی برایم تنگ شده اما هنوز می_توان شیطنت_ها و بازیگوشی های قبل را در لابلای این کنده کاری_های تنه ی نیمکت ها دید . چشمهایت را که ببندی صدای همهمه ی بچه ها را می شنوی . به قاب آنسوی کلاس که نگاه می کنی معلمی سر پا در حال کشیدن چیزی پای تخته است و شروع می کند به توضیح و تدریس……
نمی شود با واژه ها توضیح داد تمنای این همه عشق را برای آموختن . اما ما گاهی مسئولیت های بیشتری از معلم ها بر عهده داریم ، هم اینکه یادشان باشیم و کمی گوش برای شنیدن دردهای عامیانه شان از کم بودن حقوق و نپرداختن به رتبه بندی مشاغلشان گرفته تا آخرین وضعیت پرداخت معوقه شان .
در سوم تیر ماه همین تابستانی که گذشت وزیر محترم آموزش و پرورش در جلسه ی استیضاح نسبت به رتبه بندی معلمان در سال تحصیلی جاری وعده هایی دادند که امیدوار به عملیم تا شاید گوشه ای از رنج ها و آسیب های این قشر کم درآمد مرتفع گردد هر چند مطالبات مالی فقط در صدر این خواسته ها نیست…
گاهی معلم یا معلمان زن و مردی که سالهای سال چه در روستاهای مرزی و دور افتاده و چه در زیر برف و باران هم پای گرگ های بیابان و چه در سبزی بهار همراه بلبلان نغمه خوان ،دست از تلاش بر نداشته اند و امروزه از موقعیت های اجتماعی خوبی هم برخوردار نیستند .
معلمان و اساتید در جوامع پیشرفته ی دنیا امکانات و خدمات اجتماعی گسترده ای در اختیار دارند و در کلونی اجتماعی از شخصیت و شان بسیار بالایی برخوردارند حال آنکه در این جامعه کنونی خبری از این موضوعات در دست نیست.آشفته ترین قسمت موضوع ، معلم های بلاتکلیفی هستند که نام ” نیروی آزاد ” بر پرونده ی گزینش آنها بیشتر از هر چیز دیگری به چشم می__خورد .
نیروهای جوان و جدیدی که با مدارک معمولا عالی دانشگاهی در مدارس ابتدایی و یا دبیرستان ها در نقش معلم حاضر می شوند و به جز پرونده ی پرسنلی شان که در اداره ی آموزش و پرورش وجود دارد دیگر چیزی از اداره نمیدانند و نمی خواهند .
معمولا با قراردادهای کاری که با مدیر یا هیئت مدیره مدارس غیر دولتی عقد میکنند متعهد میشوند یکسال کاری را در مقابل اندک درآمدی ، که اگر در این مقاله بیان شود بلوا میشود ؛ مشغول به تدریس باشند.
گاهی برخی مدارس در ماه تنها ده روز و برخی دیگر تا بیست روز به شکل متغیر حق بیمه ی تامین اجتماعی شان را پرداخت می_کنند که شاید بعضی اوقات آن مبلغ هم از حقوق خودشان کسر می شود……
نیازی به نامبردن و انگشت نهادن بر مدرسه یا آموزشگاهی خاص نیست که مدیران ارشد سازمان آموزش و پرورش و ادارات کل خود آگاهند که چنین اتفاقاتی در کجا و بنا به در خواست چه کسانی اجرا می شود. ” م – .ر “می گوید :سال اولی که در مدرسه ی غیر دولتی به عنوان نیروی آزاد مشغول بودم فقط ماهیانه یک میلیون ریال در یافتی داشتم و اکنون بعد از هشت سال درآمد من از نه ماه تدریس ماهانه پنج میلیون ریال است که آنهم یک میلیون ریالش را برای کسری ده روز بیمه ی خودم پرداخت میکنم تا این نه ماه را به طور کامل بیمه باشم.
این آدمها زیادند و نام بردن یا نبردنشان هم چندان تفاوتی ندارد . به هر حال از وضعیت خود خسته اند و چاره ی دیگری هم ندارند .
حق تدریس اساتید دانشگاه های غیر دولتی هم چندان تفاوتی با قصه ی این معلم ها ندارد و تنها راحتی اش در اختلاف سنی گروه مخاطب است هر چند این مقوله در بحث وزارت علوم قرار دارد اما به هر حال درد مشترک آنسوی نیمکت است.
تفاوت مدارس دیروز با تخته های سیاه و معلمان گچ به دستش با امروز و تبلت های هوشمند و تخته های هوشمند ترش بیشتر از پیش به چشم میخورد و لازمه ی این تفاوت بالا بردن دانش اساتید در جهت اصلاح الگوی تدریس است .
در طول سالهای اخیر اداره ی محترم کل آموزش و پرورش استان برنامه هایی را ترتیب داده که از اهمیت بالایی برخوردارند و جا دارد درباره ی برخی از آنها توضیح داده شود .
امضا تفاهم نامه ی فی ما بین اداره ی کل آموزش و پرورش استان با شرکت صنایع آموزشی کشور مستقر در شهرستان ساری به جهت تجهیز مدارس استان با استفاده از آخرین تکنولوژی قلم های نوری تا کیف الکترونیک با کیفیتی جهانی یکی از اقداماتی بود که هر چند دیر اما به خواست و اراده ی این سازمان تحقق یافت .
حمایت از دانش آموزان بی بضاعت و کم درآمد جامعه نقطه ی قوت دیگری بود که در کارنامه ریاست فعلی اداره ی کل بیشتر از قبل در حیطه ی توجه قرار گرفت و بازرسی های گاه و بی گاهی که اتفاق می افتاد موضوعی هر چند قدیمی اما سریع الاقدامی بود که ظاهرا قبل ها مورد بی مهری قرار می گرفته ، تا مدیران هر لحظه آماده ی پاسخ گویی باشند . ….
. هر چند هنوز هم درد سوختن دانش آموزان شین آبادی را فراموش نکرده ایم اما امیدواریم پیش از رسیدن فصل سرما مدارس روستاهای کم جمعیت و دور از دسترس در زمستان قابلیت این را داشته باشند که از گرمایشی بی خطر بهره بگیرند تا بار دیگر شاهد این اتفاقات تلخ و درد آور نباشیم .ساماندهی به وضعیت دانش آموزان و آموزگاران میتواند نقطه ی قوتی در راستای بالابردن استحکام اساسی ترین و بنیادی ترین نهاد تربیتی کشور باشد . آموزگار آرام و صبور میتواند اهدا کننده ی شادی و آگاهی باشد و معلم عصبی و غرق در فکر منبع نا آرامی و تزلزل . به امید روزهایی آرام و سبز باشیم.

نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۴ ساعت ۴:۴۳ ق.ظ

دیدگاه


× 8 = شصت چهار