مطبوعات دیدهبانان جامعه مدنی هستند
لعیا نورانی زنوز
رسانههای نوشتاری در دیار تاریخسازان جایگاه ویژهای دارند، در طول تاریخ ماندگار هستند و صفحات خود را میزبان جوهرافشانی اندیشههایی میکنند که در روشنگری افکار عمومی، انتقال مشکلات جامعه و در یک کلام توسعه بالندگی و پویایی جامعه نقش بسزایی دارند. اما زمانی میتوانند مامن اندیشهها و افکار گوناگون باشند و صداهای مختلف را بازتابانند که بسترها برای فعالیت آنها فراهم باشد حال سوال این است که آیا مطبوعات در شرایط حاضر مجال بالندگی و بروز دارند تا بتوانند در زوایای جامعه جاری شوند؟ بررسی الزامات، تنگناها و تحلیل فضای فعلی مطبوعات محور گفتوگوی پیش روست که با عباس خورشیدی، فعال سیاسی و معاون اسبق سیاسی امنیتی استاندار آذربایجان غربی صورت گرفته است. متن گفتوگو را باهم میخوانیم:
***
ضرورت وجود و حمایت از آزادی بیان به آن میزان است که مطبوعات به عنوان شاخصترین وجه این آزادی رکن چهارم دمکراسی نامیده شده است و بزرگترین ناظر و ناقد محسوب میشود، مهمتر این که نکات برجسته قانون اساسی نیز این است که با معتبر شمردن حق آزادی بیان، آزادی مطبوعات را مشخصا تضمین کرده است، نظر شما در ارتباط با آزادی اندیشه و بیان برای مطبوعات چیست؟
آزادی اندیشه و بیان از حقوق اساسی و ابتدایی انسانهاست که بدون آن انسان به کمال مادی و معنوی نمیرسد و اساسا خداوند تبارک و تعالی انسان را به گونهای آفریده است که بدون آزادی بیان و اندیشه ظرفیتها و استعدادهای روحی و جسمی او به فعلیت و شکوفایی نمیرسند و بالتبع جامعهای آرمانی مبتنی بر ایمان، عقل و علم شکل نمیگیرد. تنها در پرتو آزادی اندیشه و بیان است که عقل و علم در زندگی فردی و جمعی انسانها تعمیق مییابند و انسانها بهترین نوع زندگی کردن را میآموزند حتی در پرتو آزادی اندیشه و بیان ایمان مذهبی انسانها عمق، غنا و صلابت پیدا میکند. پیداست که یکی از ارکان گسترش آزادی بیان و اندیشه مطبوعات است و اساسا بدون آزادی اندیشه و بیان رسانهها از کارکرد حقیقی خود دور خواهند شد و با قاطعیت میتوان گفت آزادی اندیشه و بیان برای رسانهها مانند اکسیژن برای انسان اهمیت دارد.
اما در برخی مواقع شاهدیم که آزادی اندیشه و بیان به عنوان تهدید محسوب میشود!
آزادی اندیشه و بیان برای توسعه همهجانبه جوامع یک فرصت طلایی است. توسعه فرآیندی است که طی آن امکانات مادی و معنوی یک ملت درست به کار گرفته شود به گونهای که شهروندان آن کشور از عدالت اجتماعی، تامین اجتماعی، امنیت فردی و جمعی، بهداشت جسمی و روحی آزادیهای اساسی و قانونمندی برخوردار باشند. رسیدن به چنین سطحی از پیشرفت قطعا بدون آزادی اندیشه و بیان و تضارب آراء غیرممکن خواهد بود از طرفی دیگر در پرتو آزادی بیان و اندیشه است که بهترین روشها و برنامهها و ایدههای اداره امور مردم از دل تضارب آراء و نقدها استخراج میشود. حاکم شدن آزادی بیان و اندیشه تصمیمات حکومتها را در اتاقهای شیشهای قرار میدهد، پنهانکاری را از بین میبرد و شفافیت را جای شایعه، ابهام و تردید قرار میدهد.
در مبارزه با فساد نیز میتواند نقش موثری داشته باشد!
دقیقا، مبارزه با فساد در همه ابعاد آن لازمه و پیشنیاز توسعه است و طبیعی است که در کشورهایی که آزادی بیان و اندیشه وجود دارد با نقد آزادانه و بیمحابای اعمال و تصمیمات دولت و نیز با گردش آزاد اطلاعات در عرصههای اقتصادی و سیاسی امکان استفاده نامشروع از بیتالمال و امکانات عمومی به حداقل میرسد و فساد کمتر شده و اگر هم فسادی پدید آید به زودی برملا گشته و قبل از محکومیت در دادگاههای رسمی در محکمه افکار مورد محاکمه ملت قرار میگیرد لذا ترس از قضاوت دقیق و صریح افکار عمومی اهرم بازدارنده و مهمی در مقابل متخلفان و قانونشکنان میباشد و این ترس زمانی حاصل میشود که رسانههای عمومی و نهادهای مدنی بتوانند با آزادی تمام در عین حال با رعایت اخلاق و انصاف عملکردهای عمومی را نقد کنند و به نظر من این بزرگترین و تابناکترین جنبه اثرگذاری آزادی اندیشه و بیان میباشد.
یکی از ارکان اصلی جامعه مدنی مطبوعات هستند یا بهتر است اینگونه بیان کنم که مطبوعات یکی از مهمترین نمایانگرهای وجود و پویایی جامعه مدنی محسوب میشوند، میخواهم نظر شما را در این زمینه بدانم!
به نظر من جامعه مدنی جامعهایست با اعضای مسئولیتپذیر، قانونمند، اهل مدارا و انعطاف، انتقادگر و نقدپذیر، معتقد به حقوق دیگران، متکی به خرد و علم و باایمانی عمیق به تعالیم اخلاقی دین اسلام و چهره رحمانی دین خدا. بر این اساس ایجاد و پایدار نمودن ویژگیها و صفات ذکر شده گام اساسی برای تحقق جامعه مدنی است در این میان رسانهها میتوانند و باید با ترویج و تبلیغ ویژگیهای ذکر شده و تبیین عوامل تقویت و نیز شناخت موانع رشد آنها به تعالی و تکامل جامعه مدنی کمک شایانی نمایند و در یک کلام رسانهها دیدهبانان جامعه مدنی هستند و باید مراقبان بیدار و هوشیار تحقق برنامهها و اصول جامعه مدنی باشند.
چه موانع و تنگناهایی در بیرون از ساختار درونی مطبوعات، فضا و عملکرد آنها را تهدید میکند؟
برداشتها و تفسیرهای شخصی و محدود از قوانین ناظر به فعالیت رسانهها و مطبوعات، گرایشات جناحی و گروهی متنوع برخی از اصحاب مطبوعات که آنها را گرفتار خودسانسوری میکند، فقدان استقلال مالی مطبوعات و رسانهها، فقدان سعهصدر در برخی از مسئولان به ویژه در میان مسئولان رده پایین در استانها و شهرستانها عرصه را بر رسانههای محلی تنگ میکند.
ارزیابی جنابعالی از فضای حال حاضر رسانهها چیست؟
به نظرم وضعیت رسانههای استانی مطلوب نیست که البته معلول علل و عوامل زیادی است که بیشتر آنها خارج از حیطه رسانههاست، پرداختن به عواملی که در پاسخ سوال قبلی عرض کردم میتواند وضعیت رسانهها را بهبود بخشد. در عین حال سعی و همت عموم رسانهها به ویژه رسانههای محلی قابل تقدیر است که با بضاعت اندک و علی رغم محدودیتهای نوشته و نانوشته شعله لرزان رسانهها را همچنان روشن نگه داشتهاند.
با توجه به شرایطی که در سالهای گذشته داشتیم آیا میتوانیم پل اعتماد افکار عمومی با رسانهها را بازسازی کنیم؟
منظورتان از سالهای گذشته چه فاصله زمانی است؟
به طور مشخص هشت سال گذشته!
من فکر میکنم پل اعتماد افکار عمومی با رسانههای مستقل از دولت و منتقد نسبت به سیاستهای غلط هشت سال گذشته آسیب ندیده است و آنها همچنان مورد اقبال مردم هستند اما آن رسانههایی که چشم بر حقایق بستند و با طناب پوسیده سیاستهای اقتصادی، فرهنگی و خارجی دولت گذشته به چاه افتادند، آنها که تبلیغات و ادعاهای گزاف دولت را دیدند اما نابسامانیهای شدید اقتصادی، بیبرنامگیها و قانونگریزیهای مکرر را ندیدند کماکان مورد بیاعتمادی اکثریت مردم میباشند و صدالبته در هر زمان و شرایطی میشود چشمها را شست و واقعیتها را دید و با باورها و دغدغههای مردم همراه شد برای تغییر هیچگاه دیر نیست.
اگر رسانههای این روزها را با یک سال پیش مقایسه کنید، تغییراتی احساس میکنید؟
تغییرات محسوس است مطبوعات باید قدردان فضای موجود باشند و به امید و نشاطی که در میان آحاد ملت ایجاد شده نگاه کرده و با نشاط و امیدواری بیشتری حرکت کنند. دوران افسردگی سیاسی، فرهنگی و اقتصادی هشت سال گذشته را به یاد آورده و شکرگزار شرایط فعلی باشند و البته این به معنی چشم بستن بر ضعفها و کاستیها نیست، اتفاقا شکر نعمت مراقبت از صدمه ندیدن نعمت است و این از طریق تقویت نقاط قوت و نشان دادن مشفقانه نقاط ضعف است.
آیا تغییرات رخ داده حاصل کار دولت است یا حاصل تغییر رویکرد جامعه؟
خود دولت محصول رای اکثریت مردم است فیالواقع تغییر اوضاع خواست رایدهندگان به جناب آقای دکتر روحانی بوده است و دولت باید این تغییر را ایجاد و آن را تعمیق بخشد تا مردم به ویژه جوانان در همه ابعاد زندگی خود تغییرات مثبت را احساس و لمس نمایند.
انعکاس سیاستهای آقای دکتر روحانی در عرصه رسانهها را چگونه میبینید؟
رسانهها سیاستهای دولت را باید بیشتر و همهجانبهتر تبیین کنند و البته مسئولان باید در این زمینه پیشقدم باشند به ویژه مسئولان محلی باید در این راستا فعالانه عمل نمایند. رابطه مستقیم و منظم با رسانهها، ایجاد فضای امن و بانشاط برای اصحاب رسانه، ارائه آمار و اطلاعات دقیق و به موقع به جامعه رسانهای کشور و استان بیان چرایی سیاستگذاریها و تصمیمگیریها، تشریح تنگناهای فراروی دولت و …میتواند به تبیین خوب سیاستهای دولت کمک کند.
۱۶ بهمن سالگرد انتشار تنها روزنامه استان بود که به علت بارش برف و عدم حضور نمایندگان روزنامه در شهرستانها، برگزاری مراسم و انتشار ویژهنامه به زمان دیگری موکول شد، نظر خود را در رابطه با این روزنامه بفرمایید آیا توانسته در تحقق رسالت خود که آگاهیبخشی و اطلاعرسانی است موفق باشد؟
قطعا موفق بوده و حتما توانسته گامهای بلند و موثری در جهت آگاهیبخشی و اطلاعرسانی بردارد منتهی فراموش نکنیم که همیشه میتوان و باید برای بهتر شدن و اوج گرفتن تلاش و کوشش نمود. من در اینجا لازم است که ارزش و اعتبار کار روزنامهنگاری را یادآوری کنم. اهل قلم از قبیله عشق و خرد هستند و از تبار خورشید که با قلم خود تاریکیها را روشن کرده و شعلههای امید به زندگی بهتر و عزتمند را فروزان نگه میدارند. رفع مشکلات معیشتی اهل قلم، ایجاد فضایی آرام و امن برای اینان بزرگترین وظیفه دولتها و حکومتهاست. من به سهم و نوبه خودم اهل قلم و اندیشه را بزرگ میشمارم و در دل و ذهن من آنها بزرگی خاصی دارند به ویژه آنها که قلم به مزد نبوده و قلم را جز برای همدلی، محبت، خوب دیدن و اصلاح کردن به دست نمیگیرند و ملتی که قدر فرهیختگان و نخبگان خود را نداند به کمال و ترقی همهجانبه و پایدار نخواهد رسید و در حقیقت این اندیشمندان یک جامعه بوده و هستند که راههای برونرفت از معضلات و تنگناها را برای جوامع انسانی نشان میدهند و البته این امر در همه روزگاران و همه جوامع امر سخت و طاقتفرسایی بوده است و کار آن فرزانگان و اندیشمندان بزرگ شگرفتر. آیا در این اوضاع وانفسا و در روزگار قحطی عزت و مناعت طبع، روزگاری که برخیها برای رسیدن به ثروت و قدرت غرور و شرف و شخصیت خود را به حراج میگذارند، فعالیت مخلصانه در عرصه قلم و اندیشه عرصهای که در آن نه خبری از نان است و نه نشانهای از نام، کار بزرگ و شگرفی نیست؟ و به طور کلی و در یک کلام به نظر من کتاب، روزنامه، مجلات و رسانههای مجازی سرمایه معنوی یک ملت به شمار میروند که ثمرات و بازدهی آنها همیشگی و پایدار است. فراموش نکنیم که تمدن عظیم بشریت چه در بعد مادی و چه بعد معنوی آن محصول ایمان، اندیشهورزی و تفکر صاحبان اندیشه و دانش بوده است. به قول علامه علیاکبر دهخدا صاحب دایرهالمعارف عظیم لغتنامه »تمدنی که دنیا را هزاران سال اداره کرد مادی نبود«
چه توصیهای به دستاندرکاران این روزنامه دارید؟
در مسیر آگاهیبخشی به جامعه داشتن صبر و استقامت اهمیت زیادی دارد و باید در این راه صبور باشید همچنین باید امید را در دل جوانان زنده نگهدارید. ظرفیتها و قابلیتهای نظام و کشور برای توسعه و ترقی را معرفی و تبیین نموده و چهره رحمانی و عدالتگستر و کارآمد دین اسلامی را با روشهای زیبا معرفی کنید. امیدوارم با تکیه بر این اقدامات و با وحدت و همدلی که همواره مورد تاکید مقام معظم رهبری و سایر بزرگان نظام بوده است ایرانی آباد و مردمی سرافراز داشته باشیم.
نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۴:۵۰ ق.ظ