مشکلات فرهنگی و اجتماعی نبود اشتغال و بیکاری

مشکلات فرهنگی و اجتماعی نبود اشتغال و بیکاری

گروه اقتصادی: بدست آوردن کار علاوه بر اهمیت اقتصادی آن ، به لحاظ فرهنگی و اجتماعی نیز از اهمیت بالائی برخوردار است زیرا هر جوان بیکار نه تنها خود را از هرگونه درآمد محروم می بیند ، بلکه ازهر گونه جامعه پذیری که از طریق شاغل شدن بروز می کند بدور می باشد . بنابراین بیکاری به نوع جدیدی از حاشیه ای شدن جوانان منتهی می گردد .
بیکاری همچنین مشوق حرکت بسوی اشکال مختلف جامعه ناپذیری که اغلب غیرقابل پیش بینی اند ، میباشد . پدیده هائی همچون ولگردی ، بزهکاری ، خرابکاری ، فحشاء ، شغل های خلاف قانون و یا بازگشت به خانواده و مشکل آفرینی ، تا حدودی منعکس کننده جایگزین جامعه پذیری هستند که نتیجه بیکاری میباشند . جوانانی که به واسطه بیکاری از ابزار استقلال مالی محروم گشته اند ، مجبورند تا به وابستگی خود به کمک های مالی خانواده ادامه دهند ، این مسئله با اندکی استثناء بدین معناست که برنامه ها و هدف هائی از قبیل داشتن خانه و خانواده باید تا آینده ای نامعلوم به تأخیر بیفتد .
این موضوع هنگامی باعث سرخوردگی و ناامیدی بیشتر میگردد که فشار سنگین سنت ها و یا شرائط سخت زندگی درخانواده ، استقلال مالی جوانان را ضروری میسازد . در نتیجه جوانان نه تنها خود را در زمینه مادی متأثر از بیکاری می بینند ، بلکه حتی از لحاظ جنسی و عاطفی نیز خود را محروم می یابند . دراکثر مواقع بیکاری بعنوان ناکامی و شکست تلقی می شود ، این امر باعث بوجود آمدن احساس جدائی و حذف از جامعه در جوانان میگردد .
در بسیاری از نقاط جهان ، جوانی آخرین مرحله از فرایند یادگیری و آمادگی قبل از ورود به جهان کار محسوب میشود . نوجوانان و جوانان قشر فعال و مولد هر کشوری هستند . در واقع جوان کسی است که در حال رسیدن به دوران بزرگسالی و مسئولیت است . بر اساس آمارها نرخ جمعیت کشور ما از جوان بودن آن حکایت می کند .
در مقایسه جامعه ما با بسیاری از کشورها ، این نرخ بالا بوده و حدود یک سوم از کل جمعیت کشور یعنی بیشتر از بیست و پنج میلیون نفر را نوجوانان و جوانان تشکیل میدهند .
بدست آوردن شغل ، یک انتظار اجتماعی و فرهنگی است که در دوران کودکی حاصل می_شود و دائماً از طریق تأثیر گذاری خانواده ، مدرسه ، اطرافیان و رسانه های گروهی تقویت میگردد . پزشکی ، مهندسی ، خلبانی ، معلمی ، نمونه ای از مشاغلی است که در دوران کودکی و نوجوانی آرزوی دستیابی به آنها را تجربه نموده_ایم .
در حقیقت هر شخص جوان با تکمیل تحصیلات و یا دوره های آموزش حرفه ای امیدوار است که با ورود به جهان کار به یک جایگاه و هویت اجتماعی جدید رسیده و صاحب خانه و خانواده گردد . مفهوم بیکاری به معنی سنتی آن با مسئله نیروی کار ارتباط دارد و افراد بیکار بعنوان گروهی از افراد شناخته می_شوند که در جستجوی کار میباشند .
در این مرحله است که شخص جوان از اتخاذ هرگونه اقدام مثبت در جهت مقابله با بیکاری ناتوان ، و گرایش به بزهکاری به اوج خود میرسد بزهکاری و خلاف معمولاً در بین جوانانی ظاهر میگردد که از کمترین سطوح تحصیلاتی برخوردار بوده و در محله های فقیر نشین و یا اطراف شهرهای بزرگ به سختی زندگی می کنند ولگردیهای اینگونه جوانان درپارکها و محله ها و یا بطالت گذرانی درقهوه حانه ها ، و سرگرم شدن با مشغولیاتی مانند قلیان و مواد مخدر و یا بعضاً ظهور رفتارهای زننده که باعث سلب آرامش خانواده ها و نیزهتک حرمت نوامیس مردم درفضاها و معابرعمومی میگردد ، کمترین آثار ناشی از بیکاری جوانان میباشد .
در دهه های اخیر بویژه بعد از پایان جنگ تحمیلی ، به منظور کاهش نرخ بیکاری و ایجاد فرصتهای شغلی بیشتر اقدامات متعددی در قالب برنامه های پنج ساله و یا بودجه های سنواتی از سوی دولتها صورت پذیرفته که بر حسب توانائی مجریان هر دوره و همچنین شرائط حاکم بر مناسبات خارجی و مشکلات عدیده داخلی ، نتایج غیر قابل قبولی تاکنون حاصل گردیده است اقتصاد متکی به نفت ، عدم حمایت از تولید ملی کاهش اهمیت کشاورزی ، سوء مدیریت ، کشمکش های سیاسی و حزبی ، باند بازی ، تشنج آفرینی در روابط بین المللی ، جنگ ، بستر نا مناسب تجاری ، افزایش سرعت شهرسازی رشد پدیده واسطه گری و دلالی ، افزایش فرهنگ مصرف گرا ئی ، واردات بی رویه ، تورم نبود شایسته سالاری ، رانت خواری بوروکراسی اداری ، رابطه گرائی ، خلاء نظارت و بازرسی های ممتد ، فساد اداری ، مفاسد اقتصادی ، عدم قاطعیت درمجازات مفسدین ، رشد جمعیت و بالاخره مهاجرت ازمهمترین موانع حل معضل بیکاری جوانان در کشور میباشند . مهاجرت و گسترش جمعیت ، نتیجه و پیامد قابل توجه آن افزایش جمعیت بیکار کشور میباشد .
بسیاری از جوانان روستائی بدلیل نداشتن فرصت ها ی اشتغال وهمچنین نبود انگیزهای لازم برای زندگی در روستاها ، بدنبال تحصیلات و تمایلات بیشتر خود هستند ، بنابراین بطورچشمگیری سعی میکنند در محیط های شهری که در دوره رکود و کسادی به سر میبرند ، کار و زندگی کنند .
به صرفه نبودن درآمدهای حاصله در بخش کشاورزی نسبت به هزینه ها و رنجهای به بار نشینی محصولات ، نه تنها اثرات منفی اقتصادی بر تولید و اشتغال داشته بلکه به فروپاشی بنیان های سنتی ، اجتماعی و فرهنگی زندگی روستائی منجر شده است .
در این فرآیند ، جوانان هستند که از زندگی روستائی کنار زده شده و با آن بیگانه میگردند . آنها برای رهائی از مشکلات اقتصادی که در محیط های روستائی آنها را احاطه کرده و به ستوه آورده ، بطوریکه عرض شد مهاجرت به شهرها رابرای پیدا کردن شغل و ادامه تحصیل برمی گزینند و باعث ظهور مشکلات و تبعات بعدی شهرنشینی می گردند .
در سالیان اخیر رشد جمعیت جوانان و ظهورعلائم بیکاری آنان تا حدودی توسط توسعه نظام آموزشی تعدیل گردید ، این امر باعث شد تا آنها به تحصیل خود ادامه دهند و لذا ورود آنها به بازار کار به تأخیر بیافتد .
اما نبود برنامه ریزیهای بعدی و همچنین عدم سرمایه گذاریهای لازم در بخش های مختلف صنعتی ، زیربنائی و خدماتی به منظور ایجاد فرصت های شغلی بیشتر برای حجم انبوه فارغ التحصیلان دانشگاهی ، مشکلات بیکاری جوانان را دو چندان نموده است .
بنابراین دوره آموزشی طولانی تر نه تنها مشکل بیکاری را کاهش نمی دهد ، بلکه این مشکل را به واسطه ایجاد یک گروه بیکار با تحصیلات بالاتر تشدید می کند . از دیگرعوامل مهم بیکاری جوانان جدائی بین عرصه آموزش و بازار کار میباشد .
در نتیجه بسیاری از این جوانان ، بیکاری و ادامه وابستگی به خانواده هایشان را ، بر کارهای مشمئز کننده و نا مطلوب ترجیح میدهند . در واقع خودداری از پذیرش انواع خاصی از کارها و امکان برگشت و مراجعه به خانواده برای دریافت کمک ، یکی از عوامل بیکاری میباشد . امروزه مطالعات دقیق تر در خصوص این پدیده نشان میدهد که اصولاً تنها نگرش های جوانان در قبال کار نیست که باعث بدتر شدن مشکل میگردد ، بلکه واقعیتی که بیشتر از این جای تأسف دارد و تغییر آن نیز مشکل تر به نظر میرسد این است که در بازار کار ، شغل های مناسب و پرارزشی به جوانان ارائه نمی شود که با ایده_آل_های آنها بعنوان فارغ التحصیلان دیپلمه و یا دانشگاهی مطابقت داشته باشد .
بعبارتی جوانانی که پس از سالیان سال تحصیل و علیرغم داشتن مدرک تحصیلی ، بدون هیپگونه سابقه و تجربه کاری ، مصمم به ورود دربازار کار بوده ، از نظر کارفرمایان واجد صلاحیت به شمار نمی آیند . این پدیده و عوارض آن ، بویژه در مناطق شهری کاملاً مشهود است .
البته مواقعیکه صحبت از بررسی عوامل و مشکلات بیکاری جوانان به میان می آید ، این نکته را باید همیشه مد نظر قرار داشت که جوانان ، شامل یک طبقه خاص اجتماعی و یا دارای افکار و سلائق مشابه هم نمی باشند ، و اینکه آگاهی نسبت به آسیب پذیری های این قشر از جامعه و برنامه ریزی جهت اشتغال بکار آنان میبایستی توأم با شناخت و درک مشکلات گروه_های مختلف جوانان نظیر دختران ، اقلیت_های قومی و مهاجرین ، خانواده های فقیر، معلولان ، افراد بی سواد و یا کم سواد و بالاخره جوانان کم سن وسال تر باشد .

نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۴ ساعت ۷:۱۰ ق.ظ

دیدگاه


8 − = شش