مشکلات فرهنگى و نقش کمرنگ زنان در حوزه¬هاى مدیریتى جامعه

مشکلات فرهنگى  و نقش کمرنگ زنان در حوزه¬هاى مدیریتى جامعه

لیلا حسین پور
گروه اجتماعی:هر از چندگاهی در سایتهای خبری و روزنامه ها مباحث و مسائلی از مشکلات حوزه زنان مطرح می شود که آنهم در حد مطرح کردن باقی می ماند و به حوزه رفع وارد نمی شود چرا که وجود مرجعی که بطور جد و مصرانه آستین بالا بزند و بخواهد مشکلی را رفع کند به چشم نمی خورد.پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷ منجر به شکل‌گیری هویتی جدید و ارزشمند از زنان در نقش‌های اجتماعی و سیاسی شد چنانچه امام خمینی (ره) معتقد بودند که » زن باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کند.« با توجه به این بیانات و به رغم پیشرفت های محسوسی که در زمینه تحصیلات و مشارکت های اجتماعی زنان در کشور حاصل شده ، چرا زنان هنوز نتوانسته اند سهم شایسته ای از پست های مدیریتی را به خود اختصاص دهند.
*محروم کردن زنان از مدیریت به مفهوم تضییع حقوق زنان است
مدیریت یکى از مؤثرترین عوامل توسعه کشورهاست، از سوى دیگر توسعه هر جامعه منوط به توسعه منابع انسانى آن است توسعه جامعه به مدیریت کارآمد نهادها و سازمان‏هاى اجتماعى از سویى و منابع انسانى کارآمد و متخصص از سوی دیگر بستگى دارد.با این دیدگاه محروم کردن زنان به عنوان نیمى از منابع انسانى جامعه از حضور در فرآیند مدیریت به مفهوم کُند کردن چرخ توسعه جامعه و تضییع حقوق زنان است.
واقعیت این است که زنان در بازار کار سهم بسیار ناچیزى دارند چنان که میزان بیکارى زنان در تمامى سطوح تحصیلى تقریباً دو برابر مردان است و زنان موقعیت‏هاى شغلى کمترى نسبت به تحصیلات و تجربیات خود در بخش عمومى و خصوصى دارند.
*آذربایجان غربی دو نفر مدیر زن دارد
توانایى زنان براى تأثیرگذارى بر سیاست‏هاى کشور، به دلیل عدم حضور مناسب در نظام مدیریت، تصمیم‏ سازى، تصمیم‏ گیرى و سیاستگذارى با محدودیت‏هاى آشکارى روبه‏ روست.
اشتغال اندک زنان در مناصب مدیریت باعث تضییع حقوق و مطالبات زنان می شود از آنجا که مشکلات زنان بیشتر برای زنان مسئول ملموس تر است می توان گفت که اگر تعداد زنان مسئول در استان افزایش یابد وضعیت زنان و میزان رضایتمندی آنان بیشتر خواهد بود.در استان آذربایجان غربی ۶۱ دهیار زن،۲۳ نفر شورا ی زن و ۳۰ نفر معاون، مدیر و رئیس و مسئول وجود دارند که از این تعداد ۲ نفر در سمت مدیریت فعالیت دارند که شهلا تاج فر مدیر کل امور بانوان استانداری و راضیه خدادوست مدیر کل سازمان بهزیستی آذربایجان غربی هستند.
*درصد شاغلین زن نسبت به کل شاغلان آذربایجان غربی ۱۲ درصد است
این در حالی است که بنا به گفته دکتر مشرفی رئیس گروه آمایش استانداری آذربایجان غربی درصد شاغلین زن نسبت به کل شاغلان استان آذربایجان غربی ۱۲ درصد است که این میزان نشان دهنده مشارکت بسیار اندک زنان در فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی و … است.
سهم زنان در مدیریت به شدت اندک و هم از لحاظ امکانات بسیار ناچیز بوده و با چالش های جدی روبرو است مهمترین این چالش نگاه انحصارطلبانه مردان در مدیریت و در دست داشتن مراکز تصمیم گیر و تصمیم ساز بوده است ولی چالش ها و موانع یک موضوع است و نبود برنامه عملی در جهت رفع مشکلات زنان و ضعف شدید مدیریت نیروهای موجود یک موضوع دیگر.
*مشکلات عدم توفیق زنان در فعالیت های اجتماعی
داده هاى مورد نظر در حالى بر سهم اندک زنان در بخش هاى مدیریتى جامعه تأکید مى کنند که همین تعداد اندک نیز در محیط هاى کارى خویش با مشکلاتى مواجه اند که به نوعی می توان گفت که همین مشکلات باعث عدم موفقیت کامل آنان می شود.
حال اینکه چرا وضعیت و مطالبات زنان و رسیدگی به درخواستهای آنان با ضعف روبروست شاید به عدم کارآیی مدیران زن یا کم بودن میزان زنان مدیر در استان مربوط باشد.
زنان گاهاً به علت مشکلات موجود که مشکل عدم اعتماد به نفس کافی و بازنکردن عرصه برای فعالیت زنان از سوی مردان نمونه ای از این مشکلات است که باعت عدم توفیق زنان می شود.
با این حال همه مشکلات مدیران زن و میزان موفقیت یا عدم موفقیت آنها به این نکات محدود نمى شوند. کمبود فرصت شغلى مناسب براى مدیران زن در جامعه یکى دیگر از موضوعاتى است که زنان مدیر را با تنگنا مواجه کرده است. این وضعیت به گونه اى است که در حال حاضر شمار مدیران مرد در کشور ما ?? برابر مدیران زن افزایش یافته است.به نظر مى رسد که یکى از جدى ترین مشکلات مدیران زن در جامعه که اتفاقاً باعث کمرنگ تر شدن نقش اجتماعى آنها در حوزه فعالیت هاى شغلى و بالطبع حضور کمرنگ آنها در حوزه هاى مدیریتى مى شود، مشکلات فرهنگى است که مانع ارزش گذارى واقعى به فعالیت مدیران زن در جامعه مى شود.باور غلط به برتر بودن جنس مذکر نسبت به مؤنث از جهت قدرت مدیریتى، گرایش به مردسالارى در انتصاب مدیران، باور به این که زنان در موضع تصمیم گیرى محتاطانه تر عمل مى کنند، باور به عاطفى تر و احساسى تر بودن و… از باورهایى است که در این زمینه تأثیر مى گذارند.با توجه به وضعیت جامعه نخستین سؤالی که به ذهن متبادر می شود این است که به رغم پیشرفت های محسوسی که در زمینه تحصیلات و مشارکت های اجتماعی زنان در کشور حاصل شده است، چرا زنان هنوز نتوانسته اند سهم شایسته ای از پست های مدیریتی دولت را به خود اختصاص دهند.
*همایش و نمایش و سخنرانی و دید و بازدید مدیران گره ای از مشکلات زنان باز نمی کند
مشکل اصلی حوزه زنان بی برنامگی دستگاه ها و واحدهای امور زنان آن ها در جهت رفع مشکلات زنان و خانواده ها بوده و همچنان هست. رفتن و آمدن و دید و بازدید و گفتم و گفت و امضا کردن و سخنرانی کردن و حتی موضع گیری در جهت رفع مشکلات زنان به معنی رفع مشکلات زنان نیست. انجام پژوهش هایی که به کار گرفته نشوند، برگزاری همایش هایی که در عمل بی تاثیر باشند، امضا کردن تفاهم نامه هایی که از میانه راه بیایند و در میانه راه رها شوند به معنای رفع مشکلات زنان نیست.
بروند و بیایند و بدهند و بگیرند و سخن بگویند و همایش و نمایش و سخنرانی و دید و بازدید مدیران نه اسمش برنامه است و نه گره ای از مشکلات زنان را باز می کند.
*بی برنامگی مدیران مهمترین ضعف و خلاء مدیریتی در ارتباط با زنان و خانواده است
از این رو اگر بخواهیم به راهی برویم که به نتیجه برسد راهی نیست جز این که از بی برنامگی مدیران ارشد پیشگیری شود در غیر این صورت مشکلات زنان و خانواده ها همچنان بر زمین مانده و تکثیر می شود

نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۳ ساعت ۶:۳۶ ق.ظ

دیدگاه


4 + = هفت