اختصاصي آراز آذربايجان

محصولات باغی در حکم گنج‌های نامکشوف آذربایجان غربی

محصولات باغی در حکم گنج‌های نامکشوف آذربایجان غربی

سنبله برنجی
گروه اجتماعی: فرصت‌ها یک به یک می‌سوزند و در مقابل چشم‌های ما تبدیل به خاکستر می‌شوند و برخی متولیان بی ربط ذی‌ربط چه خوب همچون اختاپوس مرگ_آفرین در مقام مسئول نما گلوی توانمندی‌های استان مان را می فشارند و الحق چه خوب یاد گرفته‌اند از عدم امکانات، تخصیص بودجه و فراهم نبودن شرایط ایده آل و … داد سخن سر دهند و به قولی جانماز آب بکشند و دیگران خیالی را مقصر جلوه دهند و…
بعد از برگزاری جام تموز به میزبانی آذربایجان غربی این بار شاهد بودیم مسابقات مچ اندازی در استان مان بی سر و صدا و بدون کسب نتیجه‌ی مطلوب از لحاظ پدید آوردن زیر_ساخت‌های مناسب برای فرآوری فرصت‌های ناب برای اشتغال زایی، جذب سرمایه و گردشگر همچون هزاران فرصت دیگر سوخت و به تلی از خاکستر تبدیل شد. روی سخن ما با افرادی است که عنوان مسئول را بر خود یدک می‌کشند و در مقام ذی‌ربط مسئول برگزاری چنین پدیده های ناب خدادادی هستند.
با شنیدن اخبار و فرصت‌های نابی که از دست می‌رود از درون می‌سوزیم و دم بر نمی‌آوریم چرا که صداهای مان به جایی نمی‌رسد و در برهه کنونی کسی برای سخنان دلسوزانه تره خرد نمی‌کند، چرا که همه عقل کل و همه چیز فهمِ دانشمندِ نخبه نمای تمام عیار با مدارک قلابیِ کیلویی هستند.
بهتر نیست قبل از برگزاری چنین مسابقاتی که قادرند نقطه‌ی عطفی برای استان ما و معرفی بهینه‌ی کالاها، صنایع دستی، توانمندی‌های جذب گردشگر و … است فراخوانی صادر شده و در آن‌ها از صاحبان صنایع دعوت گردد در قالب نمایشگاهی زنجیره ای با معرفی هنرمندانه و با درایت و عرضه‌ی محصولات پرکیفیت به بازدیدکنندگان حس خرید و مسافرت به خطه زرخیزمان را برای مهمانان در معیت خانواده های شان را ترغیب نمایند!؟در یکی از سفرهای مان به شیراز مقداری عرقیات آن هم نه از نوع خانگی بلکه کارخانه ای خریدیم. فروشنده پرسید: عرق بیدمشک نمی‌خواهید!؟ جواب دادیم: نه! پاسخ داد: برای اینکه با خواص اعجازبرانگیز آن آشنایی ندارید. عرق بیدمشک شیراز چیز دیگریست. گفتم آقای محترم! اشتباهی به عرض رسانده‌اند. خاستگاه عرقیات ناب گیاهی استان کهن آذربایجان غربی است که قدمتی به دیرینگی تاریخ و شهرتی مهجور به پهنای نام ایران دارد و نقل بیدمشک، حلوای گردویی دوشاب محلی، نشاسته‌ی خانگی و برخی محصولات ناب استان ما را تنها باید چشید تا دریافت چه طعم و مزه‌ی به خصوصی دارند. واحسرتا! که مسئول دلسوز و متولی امربا_درایتی ندارند که آن‌ها را معرفی و شهرتشان را ایرانگیر بلکه جهانگیر نمایند و ما در مقام اصحاب رسانه هر قدر زور خود را بزنیم به هر حال در حاشیه و پشت صحنه قرار داریم نه در متن … آذربایجان غربی دارای پتانسیل‌های بی_شمار و جاذبه های گردشگری فراوانی است و علاوه بر تولیدات مزرعه ای، هر ساله با تولید بیش از ۶ الی ۷ درصد محصولات باغی با افتخار تمام، یکی از قلل مرتفع برداشت محصول و فرآوری مشتقات ناشی از صنایع کشاورزی مقام مهمی در تولید این منابع متنوع را مقتدرانه به خود اختصاص داده و اقلام میوه های جنگلی آن اعم از تمشک شاه توت، گلابی، انار، انگور سیاه و انجیر جایگاه ویژه ای در ذائقه‌ها برای خود باز کرده اما سیب و انگور باغی‌اش جایگاه خاص‌تری دارند و اقلام شهره‌ی انگور آن عبارتند از حسینی، دانه بلند، ریش بابا، کشمشی، خلیلی یاقوتی، قرمز که هر سال در فصل برداشت بیش از ۲۴۰ هزار تن انگور از ۵۰ رقم در استان برداشت می‌شود و این ویژگی مهم ارومیه را به نام شهر خوشه های یاقوتیِ زرین و سردشت را ملقب به سرزمین دانه های سیه‌فام حدیدی انگور جنگلی معرفی نموده است.
استان زرخیز آذربایجان غربی دارای ۲۰ هزار هکتار باغ انگور است که سالانه هزاران تن از این محصولات به مصرف کارخانه های آب‌میوه_گیری، تهیه‌ی کشمش کارخانه ای، سنتی و تهیه‌ی دوشاب مرغوب می‌رسد. در کنار مصارف مهم اقتصادی این محصولات خواص درمانی سنتی و سلامت گیاهی آن‌ها و مشتقات حاصله از انگور زبانزد خاص و عام است.
استان ما از لحاظ تولیداتی مانند سیب و چغندر قند و … یکی از ارکان مهم کشاورزی کشور به شمار می‌رود اما محصولات مشتق از انگور از قبیل کنسانتره، آب‌میوه، سرکه، دوشاب کشمش و… جایگاهی ویژه تر بلکه خاصی را به خود اختصاص داده و از این نظر ما را سرآمد نموده است. تولید سنتی دوشاب در استان دارای پیشینه ای بس طولانی است اما در سایه سار برخی ابراز فضل‌ها، اعمال سلایق قرون وسطایی، توجهات بیش از حد!، بی خبری مطلق و غفلت برخی مسئولین از محصولاتی که در حکم پتانسیل و ظرفیت‌هایی خدادادی برای استان ما به شمار می‌روند نه تنها تاکنون استفاده بهینه و درخوری از این توانمندی‌ها به ویژه در بخش جذب مسافر علی‌الخصوص جلب نظر گردشگران از کشورهای هم‌جوار که با استان ما مرز مشترک دارند اقدامات درخور، اندیشمندانه و قابل تعمقی صورت نگرفته است بلکه تا چند سال پیش می‌رفت تا به یادبودهای خاطرات دور عدم سپرده شود اما شنیده‌ها حاکی است در راستای بهینه، هدفمند و معرفی توانمندی‌ها، پتانسیل‌ها و حفظ رسوم سنتی و معرفی آداب آیینی منطقه زرخیزمان به گردشگران داخلی و خارجی قرار است بیستم شهریور و در فصل برداشت جشنواره ای ملی تحت عنوان »جشنواره‌ی انگور« در ارومیه برگزار گردد.
اما سؤالی که مطرح است اینکه این مراسم تا چه حد قادر خواهد بود تولد امیدهای فراوان و نابی را برای این استان رقم زده، ظرفیت‌ها و توانمندی‌های قدرتمند ما را در زمینه های یاد شده به گود چالش و رویارویی و ابراز وجود و عرض اندام مقتدرانه بکشاند.
اکنون که تنها چند روز و تنها چند گام مختصر با این استارت مهم برای آغازی نو و گشایش راهی جدید در بازارهای اقتصادی جهانی و ایجاد فرصت‌های هدفمند، هوشمندانه و بسی مقرون به صرفه فاصله داریم ناگزیر از طرح سؤالی هستیم: آیا بهتر نبود برای این رویداد مهم در شبکه‌ی استانی، سراسری و برون مرزی فراخوانی همایش گونه ترتیب داده می‌شد و با تحریک اذهان عمومی برای شرکت گسترده و تهییج هواخواهان این صنعت و مشاهده‌ی توانمندی‌ها و صنایع دستی، برای جذب گردشگر از استان‌ها و کشورهای هم‌جوار برنامه_ای مدون و اصولی تدوین می‌شد؟ و این صنعت به صنعتی شکوفا در استان تبدیل می‌گشت؟
چرا که اجرای مستقیم این مراسم آیینی به شکل سنتی در باغات انگور تاثیری بس شگرف و لذت بخش همانند مراسم گلاب گیری قمصر کاشان بر روی بازدیدکنندگان خواهد داشت و معرفی فرآورده های این محصول در محیط زنده و سنتی، نمایش باورها و اعتقادات مردم در مورد این میوه‌ها و برخی باورهای دیرینه به هنگام فرآوری در اشکال سنتی، برنامه‌ی چیدن محصول از باغات و دیدار از تاکستان‌های وسیع استان برای بازدید کنندگان و نیز بیان فواید و جایگاه محصول انگور و فراورده های آن در تغذیه توسط متخصصین حوزه‌ی مربوطه از محورهای اصلی این جشنواره می‌توانست چه جایگاهی رفیعی در اشتغال زایی و جذب گردشگر داشته باشد؟ ?

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۴۹ ق.ظ

دیدگاه


7 × چهار =