محرم و نوحه‌خوانی فرصت سوء استفاده های بازاری برای رسانه ملی !

محرم و نوحه‌خوانی فرصت سوء استفاده های بازاری برای رسانه ملی !

گروه فرهنگی: فرهنگ عزاداری عاشورایی سال‌هاست که در میان ما ایرانی‌ها جا دارد و در هر منطقه دارای رنگ و بویی خاص است.
نوحه‌خوانی و شرکت در دسته‌های سینه‌زنی و زنجیرزنی از بخش‌های اصلی مراسم عزاداری حسینی است. امروزه می‌بینیم که این دسته‌ها با طبل‌های بزرگ و سیستم‌های صوتی قوی همراه هستند و سر و صدای زیادی را به راه می‌اندازند. از طرفی بارها مشاهده شده است که مداحان روی ملودی و ریتم آهنگ‌های لس‌آنجلسی یا پاپ داخلی اشعار مذهبی می‌گذارند و در مراسم‌های عزاداری اجرا می‌کنند. حال در این راستا تصمیم گرفتیم با هوشنگ جاوید کارشناس موسیقی آیینی و نواحی صحبت کنیم و علت و تاثیرات مخرب چنین امری را از او جویا شویم.
این کارشناس موسیقی در ادامه به نقش غالب رادیو و تلویزیون در به وجود آمدن سبک امروزه عزاداری بیان می‌کند: در حال حاضر رادیو و تلویزیون به عنوان واسطه فرهنگی مردم عمل می‌کند و در این امر ناگزیر است. تأثیر رادیو و تلویزیون در ایجاد این سبک از عزاداری به دهه‌های قبل بازمی‌گردد.
یکی از الزاماتی که اکنون برای رسانه رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی به وجود آمده، این است که تپش آنتن به یک سری تولیدات جدید نیاز دارد. این تولیدات در وقت مناسبات مختلف باید ویژه آن مناسبت باشند، یعنی با احترام به آن زمان و ایام باشد. زیرا زمان مقدسی است. به همین دلیل براساس تاریخی که در زمینه سوگ‌ترانه‌ها در مملکت ما وجود داشت، یک سری سوگ ترانه نو تولید کردند و برای این کار از آهنگسازان و هنرمندان کمک گرفتند.
او تصریح می‌کند: اولین کارهای تولیدی را افرادی همانند امیرحسین مدرس خواندند. کارهای بدی هم نبودند ولی تنها به عنوان موسیقی مناسبتی میان برنامه خوب بودند و از آنها استفاده شد. در همان زمان نقش رادیو و تلویزیون به لحاظ جامعه‌شناسی و فرهنگ شناسی در جامعه از سوی دستگاه‌های فرهنگی ما نادیده گرفته شد؛ زیرا همان زمان رسول نجفیان ترانه »عجب رسمیه« را خواند. این ترانه یک قطعه مردمی و کوچه بازاری برای آن زمان حساب می‌شد. ولی یک عده مداح از آن ملودی برای ساخت نوحه‌های مردمی استفاده کردند و توجیحشان این بود که از رادیو و تلویزیون پخش شده است. گرچه که از ابتدا باید توضیح داده می‌شد که این اثر مخصوص رسانه است و به درد نوحه‌گری عمومی نمی‌خورد. به همین دلیل دیدیم که مشکلات عزاداری امروزه شروع شد و خانه از پای بست ویران شد.
او همچنین درباره استفاده از ملودی‌های غربی و لس‌آنجلسی روی نوحه‌خوانی توضیح می‌دهد: پس از مدتی شرایطی به وجود آمد که در نوحه‌های سیدمحمدجواد ذاکرطباطبایی از ملودی‌های خارجی مانند »سلین‌دیون« (خواننده زن کانادایی) استفاده کردند؛ یعنی از یک شاعر خواسته بودند که روی آن ملودی شعر بگوید و ذاکر، آن را در عزاداری‌ها بخواند. در نهایت کار به انحراف رفت. یک عده نیز سوگ ترانه‌هایی به صورت سوگ ترانه‌های خاص برای رادیو و تلویزیون با استفاده از پاپ ارکستری خواندند. البته نمی‌توان به آنها پاپ گفت چون موسیقی‌های تلفیقی هستند که امروزه به اسم پاپ مد شده‌اند.
جاوید ادامه می‌دهد: رادیو و تلویزیون بهانه‌ای شد برای سواستفاده بازاری‌ها و هنرمندانی که می‌خواستند جیب خود را پر کنند و روی دایره شهرت بروند. ولی روی صحنه شهرت رفتن به چه قیمت؟ از طرفی هیچ نظارتی روی اینکه این آثار ویژه رادیو و تلویزیون است، نه برای استفاده در هیئت‌ها انجام نشد. ما مملکتی هستیم که در استفاده از فرهنگ همیشه ?? سال عقب هستیم.
وقتی کمربند ایمنی را برای ماشین ساختند هیچ کسی کمربند نمی‌بست تا اینکه با جریمه حالی کردند که باید برای حفظ جان خود. درمورد اینگونه کارها نیز گویا باید جریمه یا توبیخ اعمال کنند که بفهمند نباید به این شکل نوحه‌گری کنند.او ادامه می‌دهد: در طول سال هیچ نوع فرهنگ‌سازی در این زمینه صورت نمی‌گیرد. من خودم یکی از کسانی هستم که می‌گویم یکی از مشکلات مملکت ما در این است که موسیقی مذهبی خود را خوب نشناخته و خوب معرفی نکرده‌ایم. ولی آسیب‌هایی که در حال شکل گرفتن است، بدترین نوعی است که می‌تواند در یک جامعه صورت بگیرد.
این آسیب‌ها در حال حاضر دارند خود را نشان می‌دهند. آهنگ‌سازان صدا و سیما به دلیل اینکه نمی‌توانند کار خود را در ماه‌های مناسبتی تعطیل کنند، موظف هستند سوگ ترانه و ترانه‌های محزون را با موضوعیت مناسب و با رنگ و بوی مذهبی تولید کنند تا در فواصل برنامه‌ها یا در میان برنامه‌ها از آنها استفاده کنند.
او درباره ریشه اصلی آغاز این موج نابه‌سامان نوحه‌خوانی‌های نامناسب می‌گوید: این آسیب از دوران قاجار شروع شد. یک موسیقیدان خارجی به نام لومر گروه موسیقی قشون را وادار کرد که قطعه آتشنشانان نانت فرانسه را اجرا کنند. اگر در سفرنامه‌ها بخوانید، می‌بینید که آسیب از آنجا شروع شده و کسانی که از خارج می‌آمده‌ در خاطرات خود در این باره نوشته‌اند. چون آهنگ فرم محزونی داشته است، مردم ایران با آن گریه می‌کرده‌اند و خارجی‌ها می‌خندیدند.
در حال حاضر به جایی رسیده‌ایم که روی ملودی‌های ترانه‌های لس‌آنجلسی و فرنگی، ملودی‌های لاله‌زاری سخیف سابق، آهنگ‌های سبکی که اصلا جایی برای نوحه گری ندارد، با هر کلام عامیانه‌ای نوحه پیاده می‌کنند و فکر می‌کنند هنر کرده‌اند و این نوحه‌ها را به خورد جامعه می‌دهند.
جاوید درباره مقابله با این مشکلات می‌گوید: انحراف و آسیب ایجاد شده به گونه‌ایست که اگر بخواهیم جلوی آن بایستیم، ۱۰ سال طول می‌کشد؛ چون مانند این است یک سم پاش بزرگ بردارید و همه را از دم سم پاشی کنید و کنار بگذارید. ولی نمی‌شود، نمی‌توانند و ول کرده‌اند. آن عده‌ای که در دستگاه‌ فرهنگی کار می‌کنند می‌گویند چرا سر بی دردسر خود را دردسردار کنیم؟ کار فرهنگی نمی‌کنند. موسیقی که در هیئت‌ها اجرا می‌شود جایگاه و سابقه خاصی دارد و میراث فرهنگی است. هویت اصلی این میراث فرهنگی با رپ و راک و متال اصلا همخوانی ندارد. چه دردی است که از اینها استفاده می‌کنند؟ من نمی‌فهمم. ارگ می‌آورند، طبل جاز می‌آورند، درام می‌آورند، ریتم باکس می‌آورند، کلارینت می‌آورند. فقط مانده که گیتار و چیزهای دیگری نیز بیاورند. خب این یعنی چه؟ چه کاری است اصلا؟ آیا عزاداری است؟ نه! این نوآوری است؟ نه! بلکه تحول فرهنگی منفی است. تمام ضد ارزش‌ها تبدیل به ارزش شده‌اند و تمام ارزش‌ها تبدیل به ضدارزش شده‌اند. هرچه هم که حرف می‌زنیم گوش شنوایی وجود ندارد. برای همین همه ساکت نشسته‌ایم و ساکت نگاه می‌کنیم.
.Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com

نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۴۱ ق.ظ

دیدگاه


+ پنج = 12