- آراز آذربایجان – روزنامه خبری آذربایجان غربی - http://www.araznews.ir -
مجازی سازی جهانی عامل جامعه گریزی
Posted By admin On اسفند ۱۶, ۱۳۹۳ @ ۴:۰۲ ب.ظ In اجتماعی | No Comments
گروه اجتماعی:مجازی سازی جهانی به جای اینکه به جهانی شدن ما کمک کند یا بهتر بگویم نیاز شدید ما به جهانی شدن را ارضا کند تبدیل میشود به میل بیشتر فرو رفتن در لاک خود و احیاء دوباره زندگیهای قومی و قبیلهای پیشین که نوعی امنیت عاطفی و فرهنگی را فراهم میکند .
انسان انتهای قرن ۲۰ ام انسانی بود که بعد از همه جهدها سرگردانی خود را چه در مفهوم و چه در ظاهر احساس میکرد ، انسانی که به ابتدای قرن خویش بازگشته بود .
آمده بود افسون زدایی کند اما دچار افسون زدگی جدیدی شده بود که از هر طرف میخواندیش میشد : سرگردانی . دستاوردهای علمی در این عصر همچون اصل عدم قطعیت و آنتروپی و فضاهای هندسی اینیشتین که تاکید بر پراکندگی و خلا میکردند ، آسمان سرشار از اسطوره و تصویرهای خیالی را به فضاهای خالی و یکدست و هندسی تبدیل و پیوسته بر عقلِ ابزاری بشر تاکید میکردند .
غافل از اینکه بشر مدام برای چیزی میجنگد که ندارد و کمبود عاطفی بشر در آن سالهایِ ابزاری به اشتباه سحر شد . انسان میدانست اگر برای خودش جادویی نیافریند هستی برایش جای بی معنیای میشود که زیستن در آن آوارگیست .
از این جهت است که جاندارپنداری تکنولوژیک بعد از تمام آیینها ، به عنوان آیین جدید برای افسون زدگی جدید ما پا به عرصه وجود میگذارد . مجازی سازی جهانی به جای اینکه به جهانی شدن ما کمک کند یا بهتر بگویم نیاز شدید ما به جهانی شدن را ارضا کند تبدیل میشود به میل بیشتر فرو رفتن در لاک خود و احیاء دوباره زندگیهای قومی و قبیلهای پیشین که نوعی امنیت عاطفی و فرهنگی را فراهم میکند .
در عرصه مطالعات قرن ۲۱ دیگر بررسی توالی تاریخی جهان بینیها یا همان تایم لاین ها(Time line) برای درک بهتر کارگشا نخواهد بود زیرا در این قرن درگیر کنار هم قرار گرفتن همزمان همه سطوح آگاهی بشر ، از آگاهیهای عصر نو سنگی تا آگاهیهای عصر اطلاعات در نهاد بشر هستیم .
تفسیرهای گوناگون در این فرهنگ موزاییکی بسیار ساده متجلی میشود و تفکر سیّار بشر کولی وار از ورطهای به ورطه دیگر میرود و هر بار بیشتر غریب خود و قریب بیخانمانی میشود.
آوارگی و ولگردی شاخصه اصلی فرآیندهای بی پایان عصر ۲۱ ام است که به دنبال امر مطلق مدام آینههای باور خود را میشکند و غافل از اینکه خود شکستن است که او را به مقصود میرساند نه آیینه شکستن و تا دست از سر انانیت خود که جنبههای مختلف وجود را بر مبنای ارزشهای ذهنی خویش تاویل میکند بر ندارد راه به جایی نمیبرد و تنها نتیجه این تفسیرهای گوناگون میشود امپراطوریای روی امپراطوری دیگر ، و بشر کجای تاریخ غیر از این عمل کرده است.
روی هم افتادگی این امپراطور یها فرهنگ جدیدی را به انسان قرن ۲۰ نیاموخت و تنها نتیجهاش شد روی هم افتادگی آگاهیهای گوناگون ، آگاهیای که از برج بابل هم بالاتر رفته و حجم نا متعارف آن از فرهنگ جامعه پیشی گرفته است .
برج بابل اساطیری خود خواهی انسان بود برای رسیدن به آسمان ، خودخواهی که از انسان بزرگتر شد و بر سر او خراب شد و این روی هم افتادگی آگاهی بر سر فرهنگ عصر ۲۰ و ۲۱ ویران شده است.
شاید پیش بینی که برای علم قرن ۲۱ بتوان انجام داد نه مثل قرن۲۰ جدایی زمان و مکان از هم که توسط اینیشتین انجام شد که در این عصر باید منتظر به هم فشردگی زمان و مکان باشیم ، که تا حد بسیار زیادی همین فضای مجازی این ایده را محقق ساخته است ، مگر غیر از این است که فضای مجازی پدیدهای لحظهای ، بلاواسطه و همه جا حاضر است.
مگر غیر از این است که ما بحران نشینان و آوارگان صحرای بی آبی گاهی حتی به خواب یا بیدار بودنمان شک میکنیم و زیر آوارِ آگاهی ، اندیشه سیّار ما به دروغ تصویر آسمان را آب جلوه میدهد . این صحرای بی آب که اندیشه ما در آن سیر میکند برزخ ماست ، و برزخ بهترین جای برای آفرینش هنری است .
برزخی که در آن اگر یک قدمِ اشتباه برداری به سمت استمرار توهم میروی و دوزخ و اگر یک قدم درست ، به سمت استمرار عقل میروی و بهشت .
حال انسان بیچاره چه کند که در این برهوت هستی که فرا آگاهی انسان پدید آورنده آن است کاتالیزور عجیبی به اسم سینما در جهت وهم آفرینی و شبح سازی او روی کار آمده است . مخاطب سینما ناخودآگاه انسان است و این ناخود آگاه با این حجمه بی پایان توهم تا سر حد انفجار سرکش و فعال شده است و هر وهمی از آن سر میزند ، که این پس از انقلاب کپرنیکی و انقلاب انفجار بزرگ (Big Bang) ، انقلاب بعدی بشر در قرن ۲۱ خواهد شد که مسبب ایجاد ترکیب جدیدی خواهد شد که بجای تغییر جایگاه مکان زندگی انسان ( زمین ) و بررسی ریشه¬های هستی او به تغییر خود انسان خواهد انجامید .
فرهنگ قرن ۲۱ به آنجا میرسد که اصلا معلوم نخواهد بود ما اصلا درون خود هستیم یا بیرون ، جایگاه وجود ما دچار نسبیتی میشود که از نسبیت زمان و مکان بسیار فراتر است .درون ما بیرون ماست و بیرون ما درون ما و امکان گذار از هر کدام به دیگری وجود دارد .
چارهای غیر از این نداریم که این همه سنگینی را از عقل بشر برداریم و به قول عرفا علم میزان را در خود برقرار سازیم و روح ماترک را حداقل در جهت سلامت روانی انسان مدرن وارد شناخت خود از دنیا کنیم و بجای امتزاج و اختلاط این سوی آینه به سمت دنیای وارونه در آن سوی آینه برویم و ارتباط ها را که در این سوی آینه افقی است به ارتباطهایی عمودی تبدیل کنیم
ما با ترک روح خود به تجربه مخاطراتی نشستیم که فاست گونه باعث ایجاد علم مدرن شدیم و به جایگاهی هبوط یافتیم که بی شباهت به تارتاروس اساطیری نیست .
Article printed from آراز آذربایجان – روزنامه خبری آذربایجان غربی: http://www.araznews.ir
URL to article: http://www.araznews.ir/%d9%85%d8%ac%d8%a7%d8%b2%d9%8a-%d8%b3%d8%a7%d8%b2%d9%8a-%d8%ac%d9%87%d8%a7%d9%86%d9%8a-%d8%b9%d8%a7%d9%85%d9%84-%d8%ac%d8%a7%d9%85%d8%b9%d9%87-%da%af%d8%b1%d9%8a%d8%b2%d9%8a/
Click here to print.
Copyright © 2013 آراز آذربایجان - روزنامه خبری آذربایجان غربی. All rights reserved.