مبارزه با کرونا و سفر به شمال!

مبارزه با کرونا  و سفر به شمال!

وحید حاج سعیدی

این موضوع که در روزهای کرونایی اخیر جهان، همه روسای جمهور کشورها سکان مبارزه با کرونا را در دست گرفته اند و حتی برخی کشورهای همسایه با دو تا رئیس جمهور دارند کار کار را پیش می برند، اصلاً موضوع مهمی نیست و آقا نمکی خودشان می توانند با درایت و هوشمندی به تنهایی موضوع کرونا را حل و فصل کنند!
مردم هم اگر کمی همت کنند و به چالش حرکات موزون استاد زندگانی، اطعمه و اشریه و ادویه توصیه شده توسط سلبریتی ها، توصیه هایی روغنی و بنفش اساتید پزشکی کهن دنیا، ترجمه های دقیق مترجم سازمان بهداشت جهانی، اعلام اسامی منتشر کنندگان شایعات و اخبار کذب و محتکرین ملزومات بهداشتی و … عنایت داشته باشند بر کرونا و هفت جد و آباء کرونا غلبه می کنیم علی برکت الله!
حالا اگر خلق الله لابلای این موارد قرنطینه خانگی را صلاح دیدند، می توانند مثل برخی مسئولان و نمایندگان مجلس در خانه بمانند و به همان شستشوی دست با ژل و صابون ادامه دهند و از اینترنت رایگان وزیر استفاده بهینه کنند!
خدا را چه دیدید شاید به خاطر چشم و هم چشمی هم شده این یکی دو ماه وزارت نیرو پول آب و برق و گاز را هم از ما نگرفت؛ شاید مالیات و جرایم رانندگی را هم بخشیدند؛یارانه ها را دو برابر کردند و یارانه کرونایی هم دادند!
فقط خدا کند آخر غائله کرونا وزیر کشور خبر »اعلام آمادگی ایران برای در اختیار گذاشتن تجربیات کشور در مهار کرونا به سایر کشور ها« را قلم بگیرد!
صحبت از قرنطینه خانگی شد یادم آمد این روزها که مردم به قرنطینه رضایت داده اند ، مسئولین زیر بار قرنطینه نمی روند که هیچ بلکه هر روز با نمایش تبلیغات افتتاح بزرگراه تهران – شمال و زمزمه اختصاص بنزین سفر مردم را هوایی می کنند و قلقلک م یدهند که بار و بندیل را جمع کنند و عازم شمال شوند! مردم هم که عشق شمال و طبیعت بکر و دست نخورده آن(!) حاضرند با تعویض پلاک یا پرداخت مبالغ هنگفت به راه بلد های روستایی از دل جنگل خودشان را به شمال برسانند و با زیر پوش و شلوارک و دمپایی در کنار جدول لب خیابان قلیان چاق کنند و جوجه کبابی به بدن بزنند و لحظات و خاطرات ماندگاری برای خودشان ثبت کنند!
البته این همه داستان نیست و امسال جوانان غیور شمالی با مهمان نوازی متفاوت حماسه ی دیگری خلق خواهند کرد و محال است که خاطرات شمال امسال از یاد مهمانان ناخوانده این روزها برود!
از ما گفتن بود…

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۱۷ ق.ظ

دیدگاه


× 5 = چهل پنج