ماه مبارک رمضان در آینه فرهنگ و ادب

ماه مبارک رمضان در آینه فرهنگ و ادب

گروه فرهنگی: روزه در قرآن کریم »صوم« نامیده می شود این لغت در معنی به مفهوم امساک و خودداری از هر فعلی است و در اصطلاح فقهی به مجموع امساکهای خاصی اطلاق می گردد که در زمان معینی واقع شود روزه در قرآن کریم »صوم« نامیده می شود.
این لغت در معنی به مفهوم امساک و خودداری از هر فعلی است و در اصطلاح فقهی به مجموع امساکهای خاصی اطلاق می گردد که در زمان معینی واقع شود.
روزه ماه مبارک رمضان بر هر مرد و زن مسلمان واجب است. در خصوص مزایای روزه از لحاظ پزشکی، روانپزشکی و… سخن بسیار گفته شده است و فواید بی شماری در این مورد ذکر نموده اند، لیک این مفهوم در ادب پارسی مضامین بسیار نغز و دلنشینی را آفریده است .در »ترجمان القرآن جرجانی« شب قدر، شب اندازه کردن کارها ذکر شده است. صاحب »کشاف اصطلاحات الفنون« گوید: شب قدر، شبی است با عزت و شرف که هر که در آن طاعت کند عزیز و مشرف گردد.در »التفهیم بیرونی« آمده است: واندر ماه رمضان لیله القدر است، آنک جلالت او راه به دهه پسین جویند و نیز گفتند به طاقهای این دهه. »لیله القدر« شبی مهم و سرنوشت ساز است. شب نزول رحمت و برکات الهی و تعیین سرنوشت ابدی انسانهاست و در خصوص اهمیت این شب گفتنی است که از صدر اسلام و از عهد رسول اکرم حضرت محمد مصطفی(ص) رسم بر آن بوده است که شبهای قدر را »احیا« بگیرند و تا سپیده دم به آداب مخصوص آن من جمله دعا و نماز و استغفار بپردازند.در فضیلت شب قدر آمده است شبی بهتر از هزار ماه »لیله القدر خیر من الف شهر« و به احتمال قوی این شب ارجمند یکی از شبهای نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم ماه مبارک رمضان است.در آیه نخست سوره مبارکه »قدر« نیز تصریح شده است به آن که قرآن کریم در شب قدر نازل شده است: »انا انزلنا فی لیله القدر« در »تفسیر ابوالفتح رازی« پیرامون شب قدر آمده است: شب تقدیر است و فصل احکام و تقدیر قضایا آنچه خواهد بودن در سال از اجال و ارزاق و اقسام همه در این شب کنند و گفتند قوله »فی لیله مبارکه« هم این شب است و…
سخن در باب لیله القدر (شب قدر) بسیار است و در کتب تفاسیر درباره کیفیت و نزول رحمت و برکت در این شب استثنایی احادیث و روایات بسیار قابل تاملی ذکر شده است و اما در نگاه شاعران سخن سنج مسلمان که میراث داران و پاسداران حریم فرهنگ و معارف عالیه اسلامی هستند، حکایت شب قدر حکایتی بس شگفت و تفکربرانگیزی است.حکایتی که با زبان عرفان و تعابیر رمزگونه، مخاطب را به این شب بزرگ و اسرارآمیز رهنمون می کند. این اشعار که براساس آیات، احادیث و روایات سروده شده است همچون بارقه های آسمانی بر دل و جان شیفتگان می تابد و ظلمت درون را به انوار الهی روشن می سازد.عارفان درباره شب قدر گفته اند که این شب، شبی است که سالکان را به تجلی خاص مشرف گرداند تا بدان تجلی قدر و مرتبه خود را نسبت به محبوب بشناسند و آن وقت ابتدای وصول سالک باشد یعنی جمع و مقام اهل کمال در معرفت:
در شب قدر قدر خود را دان/روز در معرفت سخن میران
افطار در لغت به معنای روزه گشودن است و زمان روزه گشودن هنگامی است که شرع مقرر نموده است. زمان و سفره افطار دارای معنویت خاصی است و ازروحانیت و صفای مخصوصی برخوردار است و به راستی گرد آمدن به سر سفره افطار دارای حال و هوای دلپذیری است که حکایت از رحمت بی منتهای پروردگار رحمان دارد.یکی از سفارش های مهم اسلامی دستگیری از مستمندان و محرومان است و دیگر سفارش مهم این دین آسمانی »صله رحم« و برقراری روابط صمیمانه با اقوام و نزدیکان است که بسیار مستحب شمرده شده است، بدین ترتیب »افطاری دادن«در ماه مبارک رمضان آیت دیگری بر رحمت بی پایان خداوند رحیم است که موجب نزدیکی دلها و استواری پیوندها می گردد.
این سنت حسنه همچنین در ابعاد اجتماعی نمایانگر روح همنوایی با مستضعفان و مددکاری از محرومان است لحظه شیرین افطار کردن که همراه با آداب و ذکر و مناجات است، در کلام سخنوران ادب پارسی نیز از جایگاه و منزلت خاصی برخوردار است. در معنای »سحر« آورده اند که وقت آخر شب و زمان پیش از صبح و برخی شراح نوشته اند که سحر سپیدی است که بالای سیاهی باشد و یا سپیدی است که بر سیاهی برآید.سحرگاهان ماه مبارک رمضان از آنجا که نقطه آغازی است برای شروع روزی همراه با ستیز با هواهای نفسانی و خودسازی، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
نشستن بر سر سفره سحری که همراه با آداب و تشریفات خاصی است بسیار دل انگیز و روح نواز است، خصوصاً این لحظات برای کودکان و نوجوانان بسیار زیبا و خاطره انگیز است و رایحه دلپذیر رحمت بی انتها ایزد منان در چنین فضایی ملکوتی غیرقابل انکار است.
اذان صبح هنگامه امساک است و سپس نماز و نیایش به درگاه معبود.و در روایات آمده است که این لحظات بهترین اوقات برای مستجاب شدن دعاهای خیر است و درهای آسمان در این اوقات بر روی بندگان صالح و مؤمن باز می شود و باران رحمت الهی بر زمین نازل می گردد.در شعر سخنوران ادبیات فارسی همواره هنگامه پر رمز و راز سحرگاهان از جلوه جذاب و دلنشینی بهره گرفته است. در معنی »فطر« در »اقرب الموارد« آمده است که عید روزه گشادن، جشنی که مسلمانان پس از روزه ماه مبارک رمضان در روز اول شوال گیرند.
عیدفطر نیز دارای آداب و مراسم ویژه ای است. در این روز مسلمانان با ظاهری آراسته و پاک در نماز عیدفطر شرکت می جویند و خداوند را به خاطر نعمات این ماه مبارک، سپاس می_گویند. بازدید اقوام و آشنایان و تبریک عید و پرداخت »فطریه« به مستحقان از دیگر نکات قابل ذکر در خصوص این رویداد عظیم اسلامی است که دارای ابعاد فردی و اجتماعی فراوان است.با این تعاریف غیرممکن خواهد بود که این عید فرخنده و این روز خجسته از نگاه شاعران نکته سنج مسلمان دورمانده باشد. در گنجینه ادب پارسی درباره این واقعه اشعار بسیار دل انگیزی سروده شده است که حکایت از منزلت این عید سعید دارد، عیدی که جشن پیروزی بر نفس سرکش است. از آن جا که »فطر« پایان »صوم« است به عیدفطر عید صیام نیز گفته شده است و تبریک و تهنیت این روز همچون دیگر اعیاد اسلامی مورد توجه قرار گرفته شده است:شعر سعدی در مضمون رمضان شعری است که به نوعی شرایط عمومی جامعه را در مواجهه با این ماه پرفیض به بیان درمی آورد شعر سعدی در مضمون رمضان؛ شعری است که به نوعی شرایط عمومی جامعه را در مواجهه با این ماه پرفیض به بیان درمی آورد. سعدی با شعرش در ماه رمضان طی طریق نمی کند؛ او با شعرش ماه رمضان و اتفاقات و شرایط اجتماعی را بازگو می کند.سعدی را باید به راستی از متبحران ادب پارسی دانست؛ چرا که او هم در نثر به حد اعلای زرین کلکی رسیده است و هم در شعر. او در شعر هم به قالبی خاصی بسنده نکرده و تقریباً در تمام قوالب طبع آزمایی کرده و به حق این آزمایش طبع بوستان اثری ماندگار در ادب فارسی شده است.اما نگاه به ادبیات از منظر سعدی به همین جا ختم نمی شود؛ این ادیب شیرین بیان در مضمون هم نازکی خیال داشته و تنوع سخن؛ آنچه لازم است در اخلاق اجتماعی و در آداب زیستن بدانیم او در گلستان گفته و تأمل کرده است.
اما نکته قابل توجهی که قرار است در این نوشتار به آن بپردازیم این است که رویکرد سعدی به رمضان چگونه بوده است؟ به بیان دیگر؛ سعدی با این گستره از بیان مفاهیم و مضامین به »ماه رمضان« چگونه نگریسته است و تجربه های او در این عرصه، که بخشی از سفرهای او مسبب سخن اش شده اند، در این باره چه می گویند؟سعدی اغلب در آثارش گرایش به »روایت« دارد و غیر از غزلیات، در بوستان و گلستان این »روایت محوری« مشهود است. به دیگر سخن، شعر سعدی در غزلیات »چند کانونی« است و هر بیت یا دست کم در دو بیت که ممکن است موقوف المعانی باشند به طور مجزا در خدمت معنای کلی غزل هستند؛ اما در بوستان و گلستان این گونه نیست. اثر سعدی در این دو کتاب جاودانه به سمت »تک کانونی« می رود؛ به بیان دیگر روایت، یک روایت است و تمام ابیات و واژگان در نظم و نثر به مثابه سربازانی هستند که در خدمت لشکر معنی اند.
در شعر سعدی کمتر به این نکته برمی خوریم که شاعر ماه رمضان و اوصاف این ماه را به تکرار وصف کند و آدابش را برشمارد. او بیشتر تلاش می کند از همان منظری که در سایر آثارش به پدیده های پیرامون می نگریست.

نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۰۴ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۶:۱۱ ق.ظ

دیدگاه


− هفت = 0