قوم گرایی مدرن حمایت بی چون وچرا

قوم گرایی مدرن حمایت بی چون وچرا

محمد امین هاشمی
گروه اجتماعی : هرگونه قضاوت و پیش داوری در مورد افراد و حوادث باید بر پایه ی عدالت ، تفکر و تحقیق باشد. آموزه های اسلامی در قرآن و سنت مردم را به پرهیز از حب و بغض کورکورانه دعوت می کنند.
پیامبر گرامی اسلام ص می فرمایند : » کسی که تعصّب بورزد یا برایش تعصّب ورزیده شود، حلقه ی ایمان را از گردن خویش باز کرده است.« بیان رأی و مبارزه برای تحقق آن اگر بر خلاف حق باشد می تواند منجر به فتنه شود و انسانیت انسان را زیر سؤال ببرد.
قوه ی تفکر و تعقل و تحلیل و رسیدن به راه حل از مهم ترین امتیازات بشری است . حال اگر عقل و فکر بشر جای خود را به چیز دیگری بدهد چه نتیجه ای عاید انسان می شود ؟ در این حالت حتی گاهی انسان به خاطر نظر فرد دیگری که بر وی برتری ندارد، راهی را می پیماید که اشتباه بودن آن را می داند. گاه با این عمل فرد ناخواسته در مقابل حق و حقیقت قرار می گیرد و بر خطای خود اصرار می ورزد. امام زین العابدین علیه السلام در تبیین قوم گرایی می فرمایند: « تعصّبی که صاحبش به سبب آن گناه کار می‏باشد، این است که آدمی بدهای قوم خود را از نیکانِ‏ قومی دیگر بهتر بداند. کسی که قوم و مردم خود را دوست داشته باشد، قوم گرا نیست؛ بلکه کمک کردن به قوم خود بر ستم، قوم گرایی است.«در جهان امروز با وجود پیشرفت های فراوان و خیره کننده در تکنولوژی، متاسفانه حمایت های کورکورانه و قبیله گرایی مدرن بیداد می کند. اتفاقا این مساله در سطح جهانی وجود دارد و وابسته به میزان ثروت و سطح تحصیلات جوامع نیست. بلکه مهم ترین و شدید ترین نوع قبیله گرایی در کشورهای غربی با عنوان جامعه ی جهانی دیده می شود. کشور هایی که تعداد آن ها کم نیست به شکل طوطی وار مواضع آمریکا را تکرار می کنند و گاه هزینه هایی را نیز در این راه متقبل می شوند و دانسته در مقابل حق قرار می گیرند. توجیه آن ها این است که نمی خواهند در مقابل به اصطلاح جریان اصلی و در واقع کدخدای دهکده جهانی قرار بگیرند.
در کشورهای عربی قوم گرایی به حداکثر خود رسید و با معرفی ناسیونالیسم عربی به عنوان ایدئولوژی مبارزه علیه عثمانی و سپس توسط ناصر، اعراب یک موضع خصمانه علیه همسایگان غیر عرب اتخاذ کردند. در سطح قبیله ای نیز هنوز در بسیاری کشور ها قوم گرایی بیداد می کند. در سال ۱۹۷۹ در جریان شورش در مسجد الحرام برخی از اعضای گارد عربستان سعودی دست از جنگ علیه مهاجمین کشیدند زیرا متوجه شدند برخی از افراد طرف مقابل هم قبیله ای هستند. در برخی کشور ها نیز قوم گرایی بر پایه ی نژاد و مذهب تشدید می شود و بدون این که در واقع اختلافی وجود داشته باشد افراد نسبت به هم در حالت دشمنی قرار دارند.
در سطح احزاب سیاسی نیز پدیده ی حمایت کورکورانه به چشم می خورد. افراد صرف وابسته بودن به یک جریان یا جناح سیاسی بر روی کژی ها و کاستی های آن چشم فرو می بندند و در مقابل خوبی ها و نکات مثبت جریان رقیب را نمی بینند. گاه حتی افراد در درون خود حق را می شناسند و آن را می بینند اما مسائلی مانند موفقیت جریان سیاسی، خجالت کشیدن و رودربایستی با هم قطاران و تلاش برای به شکست کشاندن رقیب باعث می شود پا روی حق بگذارند. حالت شدید تر این جریان مبارزه با حق است.
در کشور ما نیز موارد فراوانی از افراط و تفریط در زمینه ی حمایت یا بدگویی وجود دارد. این در حالی است که احتمالا اکثریت قریب به اتفاق هم وطنان ما به مطلق بودن ارزش های اخلاقی معتقدند.این چیزی است که ما از دین مبین اسلام آموخته ایم. هیچ کس نمی پذیرد که دروغ ، دزدی ، تهمت ، کلاهبرداری ، بی مسئولیتی، اختلاس پدیده هایی خوب هستند. کسی هم قبول نمی کند راستگویی ، شفافیت و درستکاری حمایت از مظلوم اموری مذموم هستند. در این مورد هیچ شرطی هم وجود ندارد که چه کسی این کارها را انجام دهد، بلکه همیشه افراد با حق شناخته می شوند و هیچ کسی معیار حق و باطل نیست. اما دیده می شود این مسأله در ذهن برخی افراد برعکس شده و معیار حق بودن این است که هم قطارانشان کاری را انجام دهند. هر سخن یا عملی هم که از طرف مقابل دیده شود بد و باطل است. جالب این جاست که برخی با تخصص یافتن در این امر با استفاده از توجیه و تفسیر و سفسطه ، امر باطل یا اشتباه را به جای خوب و درست جا می زنند و حقیقت را واژگون نشان می دهند.اکنون در این جا چند مورد را بررسی می کنیم که در چند ماه اخیر رخ داده اند و شائبه هایی از حمایت های چشم بسته در آن ها دیده می شود.ر سال آغازین دولت یازدهم ،از زبان شخص رییس جمهور ، وزیران و افراد رده بالای دولتی بارها عبارت ( در ۸ سال گذشته ) شنیده می شود. بسیاری از مشکلات کنونی اقتصادی، سیاسی کشور بر عهده ی ۸ سال گذشته می افتد.
در واقع عبارت ۸ سال گذشته کلید رمز همه ی مشکلات است و دوران سیاه و قرون وسطایی را برای کشور ترسیم می نماید. به زعم دولت وحامیانش هر اتفاقی در ۸ سال گذشته افتاده بد بوده و هر چه در دوران این دولت روی دهد خوب است. جالب است که از ابتدای شروع به کار دولت یازدهم طرح های فراوان عمرانی در مراسم هایی با شکوه به بهره برداری می رسند. این طرح ها اغلب در همان دوران سیاه هشت سال گذشته کلنگ زنی شده اند!در برنامه ی تلویزیونی متن و حاشیه ، مناظره ای بین آقایان بذرپاش و کواکبیان در مورد مساله ی فکت شیت صورت گرفت. آقای کواکبیان در طول گفت و گو بدون توجه به گفته های طرف مقابل حرف های افراد دولت را تکرار می کرد و به شکی که منتقدین در مورد فکت شیت ایرانی و عدم انتشار آن دارند پاسخی نمی داد. البته شاید آقای کواکبیان هم در دل خود نسبت به این مساله حساس و منتقد باشد اما سخنی در این مورد به زبان نمی آورد.
در مراسم ترحیم مادر رییس جمهور جناب حجت الاسلام و المسلمین سید علی غروی گفت : » منتقدان دولت دست از انتقاد های غیر منصفانه بردارند و با اصلاح خود به دولت کمک کنند تا در مسیر ارزش های اسلامی حرکت کند.« وی همچنین با تبیین نوع برداشت خود از پیام نوروزی رهبری گفت : » امیدواریم تا در سال ۹۴ که با درایت مقام معظم رهبری سال ملت و دولت، همدلی و هم‌زبانی نام‌گذاری شده است، نه‌تنها شاهد این‌گونه انتقادها نباشیم بلکه حمایت همه‌جانبه از دولت یازدهم را به نظاره بنشینیم.« به زعم ایشان همدلی و همزبانی با دولت به حمایت همه جانبه از دولت تعبیر می شود.در طول دوران روی کار آمدن دولت یازدهم افراد زیادی به دلایل مختلف مانند مسأله ی سبد کالا، تعطیلی مسکن مهر، اخراج افرادی که در طرح مهر آفرین استخدام شده بودند، رفراندوم دریافت رایانه ، نوع برخورد و مذاکره با آمریکا در مساله ی هسته ای لب به انتپقاد از دولت گشودند.
اما در مقابل از سوی نفر اول دولت و سپس از سوی همکارانشان به جهنم و درک دعوت شده و بیسواد و معاند و بی فرهنگ توصیف شدند. به طور غیر مستقیم هم به آن ها گفته می شود که چرا در فلان مساله در فلان زمان شما انتقاد نمی کردید. در واقع صورت مساله پاک می شود. پاسخ این است که بدی در هر زمانی که باشد بد است و نیکی در هر زمانی نیکوست.
در سال ۹۳ دو همایش جنجالی دلواپسیم و دل آرامیم برگزار شد. در همایش دلواپسیم منتقدان دولت حضور داشتند که بیشتر انتقادات آن ها متوجه مذاکرات هسته ای و توافق ژنو بود. در همایش دلارامیم که دولت و حامیان آن در آن حضور داشتند اثبات شد که پیام دلواپسان به دولت نرسیده و دولت نمی خواهد یا دوست ندارد انتقاد بشنود. داریوش قنبری از نمایندگان سابق مجلس و عضو شورای مرکزی حزب مردم سالاری می گوید : »عده‌ای در جامعه ما هستند که هرچقدر من درباره رفتار و عملکرد آن‌ها تحقیق کرده‌ام نتوانسته‌ام اصطلاحی برای توصیف رفتار سیاسی آن‌ها پیدا کنم. عده‌ای قلیل که از جانب ملت حرف می‌زنند و می‌گویند »ما دلواپسیم« و تنها واژه‌ای که متوانم برای آنها استفاده کنم »پرروی سیاسی« است.« بدین ترتیب صفت پررویی نیز به منتقدان دولت اضافه می شود. همچنین در همین همایش مهندس میرزا بابا مطهری نژاد عضو حزب مردم سالاری می گوید : » اگر اندکی‌، فقط اندکی حافظه تاریخی یاریمان کند‌، به یاد می‌آوریم که یکسال پیش‌، در حوزه‌های سیاسی‌، اقتصادی‌، اجتماعی و فرهنگی کشور در‌ چه شرایط نا‌امید‌کننده‌ای و در چه وضعیت اسفباری‌ و با چه تهدیدهای خطرناکی ‌ مواجه بود‌ و امروز در چه شرایطی امیدوارانه‌ و وضعیت متعاد‌ل و با ثبات و رودر رو با چه فرصت‌های غرور‌انگیزی قرار داریم و قطعا! ادامه این روند‌ و مراقبت از آنچه که در سایه تدبیر و تلاش ‌حاصل آمده است‌ چه فردای روشنی را به انتظار می‌توانیم نشست .« این همان تعبیر دوران سیاه دولت گذشته و دوران درخشان حال حاضر است.چقدر دنیا برای زندگی زیبا خواهد بود اگر هر کس حق را معیار عمل و سخن خویش قرار می داد.چقدر خوب است اگر همه و به ویژه سیاسیون معتقد باشند اختلاس ، دزدی ، فساد ، طلاق ، شکست تیم های ورزشی، رکود و تورم و بیکاری، در همه ی دوران ها مذموم هستند. همان طور که تمام خوبی ها در یک دولت جمع نشده ، تمام بدی ها هم در یک دولت جمع نمی شود. مردم هم قوه ی تشخیص دارند، البته شاید بتوان چند صباحی با موج رسانه ای جمعی را فریب داد اما دوران هیچ منزلتی جاودانه نیست.

نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۰۴ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۴:۵۹ ق.ظ

دیدگاه


− 3 = سه