قتل های خانوادگی در سایه مشکلات اجتماعی و معیشتی

قتل های خانوادگی در سایه مشکلات اجتماعی و معیشتی

گروه اجتماعی:قصه های تلخ پدر، مادر، همسر، فرزند، برادر یا خواهرکشی و هر پرونده_ای از این جنس، دل هر آدمی را به درد آورده و به فکر وامی دارد که چه عاملی سبب می شود که دستانمان به خون عزیزترین هایمان آلوده شود؟
شاید بارها و بارها در صفحات حوادث روزنامه_ها یا از زبان دوستان و آشنایان شنیده باشید که دست فلانی به خون عزیزترین ها و نزدیکانش آلوده شده یا به شکل فجیع و با نهایت خشونت یک یا تمام اعضای خانواده اش را به قتل رسانده است.
شاید همین افرادی که عنوان »قاتل« را یدک می_کشند، روزی جای من یا شما نشسته بودند و هرگز تصور نمی کردند روزی قاتل شوند آن هم قاتل پدر، مادر، همسر و فرزند یا خواهر و برادر اما باید در جایگاه قاتل از خود دفاع کنند که البته عموما هیچ گونه دفاعی نداشته و نادم و پشیمان هستند، پشیمانی که هیچ سودی نداشته و عزیزانشان هرگز باز نمی گردند.
حوادث بسیاری از این جنس در تمام دنیا اتفاق افتاده و می افتد و سن و جنسیت در این جا مطرح نیست و آنچه بیش از هر چیزی نمود می یابد، قتل از نوع خانوادگی است.
در ماه های اخیر شاهد حوادث تلخی از این دست در سطح کشور بودیم به عنوان مثال پسرجوانی در شیراز در مورد مسائل جزیی با پدر و مادرش درگیر شده، آن ها را به قتل رسانده و اقدام به خودکشی کرده است.
در مورد دیگری مردی میانسالی خشم خود را با ضربات چاقو بر بدن مادر و خواهر، فرود آورده که در نهایت خواهر به قتل رسیده و مادر در بیمارستان همچنان بیهوش است.
در حادثه دیگری، مردی ۴۵ ساله‌ای همسرش را به دلیل قضاوت و یک سوء ظن با ضربات چاقو از پا درآورد.
در مورد دیگری، مردی عصبانی در دفاع از خواهرش، برادر بزرگتر و معتاد خود را به قتل رساند.
موارد بسیاری از این دست پرونده ها در پلیس آگاهی یافت می شود که یکی از اعضای خانواده در اثر خشونت یا قضاوت زودهنگام دست به عملی می زند که یک عمر پشیمانی را به دنبال دارد.
»امین رفیعی پور« متخصص روانشناسی سلامت گفت: در وقوع قتل های خانوادگی تنها یک عامل تاثیرگذار نیست بلکه چندین عامل اعم از اختلال شخصیتی، افکار خودکشی یا دیگر کشی، مشکلات مالی و اقتصادی، عواملی که ریشه در خشونت یا خیانت دارد، وجود شخصیت بدبینانه و شکاک نقش دارد.
وی به گستردگی دنیای مجازی و تاثیر آن در بروز جرائم، اشاره کرد و افزود: دنیای مجازی سبب شده که روابط بین اعضای خانواده دچار اختلال شده، روابط فرا زناشویی افزایش یافته و منجر به خیانت و در نهایت قتل های خانوادگی شود.
رفیعی پور با بیان اینکه باید همزمان و هماهنگ با تکنولوژی رشد کنیم، گفت: باید راهکارهای مقابله با هجمه های فرهنگی، اجتماعی و روانی را بیاموزیم که در این راستا آموزش نقش بسزایی دارد به همین دلیل آموزش های سرعتی از طریق رسانه ها باید انجام شود و مهارت های زندگی نیز از طریق رسانه ها و آموزش و پرورش آموزش داده شود تا شاهد جرائمی از جمله قتل های خانوادگی نباشیم.
این متخصص روانشناسی سلامت به آموزش مهارت های زندگی قبل از ازدواج اشاره کرد و گفت: در صورتی که خانواده ای احساس می کند که همسر یا یکی از اعضای خانواده دچار مشکل روحی یا روانی است باید به مددکاران اجتماعی یا روانشناسان مراجعه کنند تا از اتفاقات بد جلوگیری شود.
رفیعی پور اضافه کرد: باید رفتارهای خطرناک شناسایی شوند که این رفتارها دارای نشانه هایی هستند که البته این رفتارها با جنون آنی متفاوت است و باید این دو از یکدیگر تفکیک شوند.
وی افزود: قطعا افرادی که دست به قتل یا خشونت می زنند یا دارای اختلال شخصیتی هستند یا تنش های حل نشده، دارند.
وی خطاب به مسئولان گفت: قتل های خانوادگی را جدی گرفته و در راستای پیشگیری از آن آموزش و مهارت های زندگی را جدی بگیرند که در این راستا آموزش و پرورش باید استرس فرزندان و خانواده ها را کاهش دهند، به جای آموزش صرف دانش در مدارس، مهارت_های زندگی را به فرزندان بیاموزند، به جای آموزش تست زنی و محفوظات که البته لازم است، باید به مهارت آموزی دانش آموزان برای زندگی توجه کنند.»افشین طباطبایی« یک پژوهشگر اجتماعی نیز با بیان اینکه یکی از عوامل تاثیرگذار در بروز قتل های خانوادگی، مشکلات اقتصادی و معیشتی است، گفت: البته برخی از این عوامل به آزادی های اجتماعی خانواده ها باز می گردد به گونه ای برخی از این آزادی ها از افراد سلب می شود و از سوی دیگر افراد با ابزارهای امروز اما با افکار دیروز زندگی می کنند که این شیوه، تعارض هایی را بوجود می آورد.
وی ادامه داد: بسیاری از مشکلات ما از این مساله نشات می گیرد که زنان و مردان می خواهند مثل پدر و مادر بزرگ های خود زندگی کنند اما در عین حال مدرن و امروزی باشند، به همین دلیل موضوع مسائل ناموسی و اخلاقی به میان می آید که این مردان و زنان به اصلاح امروزی نمی توانند آن را مدیریت و حل کنند که در نهایت یک موضوعی که انسان های مدرن امروز باید با گفت و گو آن را حل کنند به خشونت یا قتل می انجامد.
این پژوهشگر مسائل اجتماعی اضافه کرد: انسان مقوله ای پیچیده است، زندگی انسان در گذشته در سطح بود اما امروزه وارد عمق شده اند چرا که انسان امروزی به واسطه آگاهی ، دانش و شعور خود همان انسان ۵۰ سال گذشته نیست و به منابع اطلاعاتی زیادی دسترسی یافته به همین دلیل نمی شود برخورد ۵۰ سال گذشه را با او داشت، نمی شود به او بگوییم، نبیند و طلب نکند در این بین به تناقض هایی برخورد می کنند که این تناقض ها به درگیری خانوادگی منجر می شود.طباطبایی اضافه کرد: اگر از کودکی نیاموخته باشیم که برای خواسته های خود به ساز و کار منطقی روی آورده، منطقی صحبت یا مذاکره کنیم، نمی توانیم مدرن باشیم، بلکه با داد و فریاد و درگیر شدن، می خواهیم به خواسته هایمان برسیم که در این شرایط نحوه خواستن ها به قتل منجر می شود که قتل های خانوادگی در این دایره می_گنجد.وی تصریح کرد: البته بیمارهای روانی در برخی از این قتل ها نقش دارند که برخی بیماری ها نیز جنبه ژنتیک دارد که در اثر فشارهای اجتماعی تشدید و آشکار می شوند.
وی با بیان اینکه زمینه بیماری روانی افراد باید بررسی شود، گفت: در پیشگیری از قتل های خانوادگی غیر از اینکه روانشناسان و جامعه شناسان باید ورود یابند، بهتر است مربیان ورزشی در این عرصه قدم بگذارند چرا که تجربه نشان داده ورزش و مربیان تاثیر بسزایی در الگوپذیری و ایجاد آرامش در افراد دارند.
طباطبایی اضافه کرد: صحبت های یک مربی ورزش در نوجوانان و جوانان بسیار اثربخش تر از روانشناسان است، وقتی به عنوان روانشناس وارد گفت و گو با افراد می شویم، صحبت ها چندان در فرد نفوذ نمی کند اما صحبت های یک مربی ورزش اثر بخش تر خواهد بود.
وی با تاکید بر نقش مثبت روانی مربیان ورزشی در مدارس و آموزشگاه ها، گفت: باید چهره های مثبت ورزشی را به جوانان معرفی کنیم، همان طور که این شیوه را بسیاری از کشورهای دنیا برای کاهش آسیب های اجتماعی در پیش گرفته اند.
وی تاکید کرد: قتل های خانوادگی واقعیتی انکار ناپذیر هستند که باید برای کاهش و جلوگیری از آن فکری کرد.
این پژوهشگر اجتماعی در توصیه به افرادی که در معرض رفتارهای پرخطر یا خشونت خانوادگی قرار دارند به منظور جلوگیری از اتفاقات تلخ و جبران ناپذیر، گفت: اولین اقدام در برابر این گونه خشونت ها، تماس با اورژانس اجتماعی است تا کارشناسان فرد عصبانی را که ممکن است هر حرکت خطرآفرینی از او سر بزند را آرام کنند، البته مردم باید در زمینه خشونت نیز آموزش ببیند که در برابر پدر، برادر ، مادر یا هر یک از اعضای خانواده که از شدت خشم، ممکن است مرتکب قتل شوند، چه کاری باید انجام دهند.
طباطبایی افزود: باید تفاوت خشم و جنون را به فرزندان خود بیاموزیم، براین اساس لازم است تا در مدارس به دانش آموزان این آموزش ها داده شود، همان گونه که به آن ها آموزش می دهیم در مواقع آتش سوزی یا زلزله چه اقداماتی باید انجام دهند باید آموزش دهیم اولا چگونه خشم خود را کنترل کرده و در مرحله بعدی چه اقدامی در برابر خشونت دیگران انجام دهند.به گفته وی، خشونت شواهد و علایمی دارد و باید به مردم آموزش داد در مرحله ای که خشونت وارد فاز بحرانی می شود ، لازم است چه اقداماتی انجام شود.

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۴:۲۶ ق.ظ

دیدگاه


یک + = 2