قامت فرهنگی شورای اسلامی کلانشهرارومیه تا کجا بلند است

قامت فرهنگی شورای اسلامی کلانشهرارومیه تا  کجا بلند است

علی رزم‌آرای
گروه فرهنگی:مسئله و اهمیت نقش شوراها در مدیریت فرهنگی:جوامع گوناگون انسانی دارای فرهنگ‌های متفاوتی هستند و فرهنگ شخصی هر فرد می‌تواند متمایز از دیگران باشد. در زمان حاضر، فرهنگ نقش تعیین‌کننده‌ای در زندگی همگان دارد و لازم است که برای حفظ دستاوردهای فرهنگی و به ویژه میراث تاریخی و نیازهای فرهنگی شهروندان تلاش شود. اگرچه مسئولیت امور فرهنگی عموماً بر عهده? دولت‌هاست؛ اما تنوع و پیچیدگی فرهنگ و تفاوت‌های ظریف اقلیمی، زبانی، مذهبی و قومی موجب ایجاد خرده فرهنگ‌های متعدد در کنار فرهنگ عمومی هر جامعه می‌شود. از همین رو ضروری است که علاوه بر دولت‌ها تمامی نهادها و سازمان‌هایی که هم در عرصه? امور عمومی جامعه فعالیت می‌کنند، فرهنگ و مدیریت فرهنگی را مدنظر قرار دهند. ازجمله نهادهای مهم در این عرصه، مدیریت‌های محلی هستند که در کشور ما در سطح شهرها با عنوان شهرداری و شورای شهر، و در سطح روستا با عنوان دهیاری و شورای روستا شناخته می‌شوند. شورا نهاد سیاست‌گذار شهر است و وظیفه دارد سیاست‌ها و برنامه‌های مربوط به اداره شهر را تدوین کند و آن‌ها را برای اجرا در اختیار شهرداری قرار دهد. وظایف مهم شوراها در حوزه امور فرهنگی:? – بررسی و شناخت کمبودها، نیازها و نارسایی‌های فرهنگی؛ شوراها می‌توانند با مطالعات دقیق و همه‌جانبه به بررسی امکانات موجود فرهنگی در شهر و روستا بپردازند. علاوه بر سنجش نیازهای کل ساکنان شهر بر اساس استانداردها، باید به این پرسش نیز پاسخ داده شود که آیا این مراکز در مناطق مختلف شهر به نحوی عادلانه و متناسب با جمعیت بهره‌بردار توزیع شده‌اند یا نه؟ واقعیت این است که نه فقط مردم کشورهای مختلف، بلکه حتی مردم شهرها و یا مناطق مختلف نیز ممکن است نیازهای متنوعی در زمینه? مسائل فرهنگی داشته باشند و یا بعضی از فضاهای فرهنگی برای آن‌ها دارای اولویت بیشتری باشد.?- تهیه? طرح‌ها و پیشنهادهای اصلاحی و ارائه راه‌حل‌های کاربردی در حوزه فرهنگی؛ پس از کسب اطلاعات لازم از وضعیت موجود و نیازهای فرهنگی شهروندان شورا می‌تواند با جلب مشارکت شهروندان علاقه‌مند به موضوعات فرهنگی و به ویژه سازمان‌های مردم‌نهاد به تهیه و تدوین طرح‌های فرهنگی و یا ارائه پیشنهادهای اصلاحی بپردازد.این امر در واقع سیاست‌گذاری‌های شورا در حیطه موضوعات فرهنگی را رقم می‌زند. از دیگر اقدامات شورا در زمینه مسائل فرهنگی، استفاده از ظرفیت‌های قانونی موجود برای ارائه? طرح‌ها به دولت و مجلس برای اصلاح قوانین و شیوه‌های موجود است. نظام شورایی کشور این قابلیت را دارد که در صورت ضرورت و احساس نیاز، در سامانه قانون‌گذاری کشور تأثیرگذار باشد. کمیسیون‌های فرهنگی شوراهای مختلف می‌توانند در سطوح متفاوت محلی، منطقه‌ای و ملی از طریق شورای عالی استان‌ها آن‌ها را در قالب پیشنهاد به دولت و مجلس تقدیم کنند.?- امکان‌سنجی مشارکت مردم در انجام خدمات فرهنگی؛ شوراها برای به انجام رسانیدن طرح‌ها و امور فرهنگی، نیاز به جلب مشارکت‌های مردمی دارند.
هر جا مشارکت‌های مردمی وجود داشته باشد و مدیریت شهری از همکاری و شراکت بخش خصوصی و جامعه مدنی استفاده کرده کار با کیفیت و اثربخشی بیشتری انجام شده است.?- اقدام در خصوص تشکیل سازمان‌های مردم‌نهاد NGO؛ شورای شهر می‌تواند شرایط لازم را برای تشویق مردم در سطح محله‌ها به تشکیل انجمن‌های محلی فرهنگی، حمایت از آن‌ها مانند: تخصیص بودجه، جلب حمایت سازمان‌های مسئول امور فرهنگی، اجازه استفاده از امکانات سازمان‌های دولتی و شهرداری و… را فراهم کند.استفاده از ظرفیت‌های اندیشمندان مؤمن و متخصص در منطقه و شهر خود: فضای فرهنگی کشور باید به سمتی حرکت کند که تبعیض‌زدایی در زمینه‌های مختلف فرهنگی انجام شود و امکان رشد و پیشرفت برای هنرمندان و فعالان عرصه? فرهنگ حتی در دورترین نقاط کشور فراهم شود دراین راستا به چند نکته اشاره می شود:شناسایی ظرفیت‌ها و توانمندی‌های طلاب و بهره‌برداری بهینه از آن‌ها، مقابله با مهاجرت قابلیت‌های استانی و نخبگان استان‌ها به کلان‌شهرها و دیگر استان‌ها: مواجهه با تنزل فرهنگ کار و گرایش به کارمندی در بین مردم علی‌رغم وجود فارغ‌التحصیلان مستعد رشته‌های کشاورزی، صنعتی و… مقابله با بحران بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی،استفاده از مسئولان و متخصصان بومی به منظور جلوگیری از مهاجرت.ضعف مدیریتی نهادهای فرهنگی.یکی از نکاتی که در دولت نیاز به اقدام دارد، اصلاح نگاه و کارآمدی نهادهای امر فرهنگ است که متأسفانه نگاه کَمیِ مذکور به فرهنگ در این نهاد نیز بعضاً مشاهده می‌شود.دولت می‌بایست حوزه اختیارات و مدیریت تولید تحول علمی را به صورت منطقه‌ای و در قالب قطب‌های قوی و غنی علمی به دانشگاه‌ها بسپارد، نه با در اختیار قرار دادن اختیارات مالی و پولی دانشگاه‌ها در راستای بی‌عدالتی آموزشی قدم بردارد. این نگاه در طول ساختار آموزشی جوانان از آموزش و پرورش گرفته تا آموزش عالی، اثرات سوء فراوانی دارد. دلیل مطالبه مجدانه و مصرانه از دولت در حوزه فرهنگ، ضعف عملکرد نهادهای فرادستی و کلان در حوزه‌های سیاست‌گذاری فرهنگی است. انتظارات فرهنگی از شورای شهر و روستا: سلامت بافت مدیران شهری،توزیع عادلانه امکانات و فرصت‌های فرهنگی، در حوزه فرهنگ آنچه را به عنوان عدالت فرهنگی از دولت مطالبه می‌شود، در توزیع عادلانه? امکانات و بسترسازی‌های فرهنگی در مناطق مختلف کشور است، عدالت در خدمات فرهنگی با اولویت دادن به محرومین و مناطق مستضعف‌نشین، احصاء نقاط فسادخیز در مسائل شهری، درعین اهتمام به کارهای زیربنایی، اولویت دادن به مناطق مستضعف‌نشین،اهتمام به هنر و ادبیات ( انقلاب اسلامی و…)، توجه هرچه بیشتر به هنر و ادبیات انقلاب و دفاع¬مقدس. تئاتر، موسیقی خط، نقاشی و…، تلاش برای ثمردهی و نتیجه‌بخشی فعالیت‌های فرهنگی، در حوزه فرهنگ عمومی انتظار این است که با اصلاح ساختاری، محتوایی و روشی مدنظر، ثمرات و نتایج ملموس آن در بستر اجتماع مشاهده شود؛ به عنوان مثال اصلاح ساختار آموزشی در آموزش و پرورش و آموزش عالی و بهینه‌سازی و کاهش سنوات تحصیلی و همچنین ایجاد فرصت‌هایی برای استعدادیابی و هدایت دانش‌آموختگان به سمت حرفه‌ها و مشاغل مورد علاقه و…،رفع مشکلات فرهنگی، ترافیکی و انتظامی مناطق گردشگری،تحول اقتصادی در حوزه فرهنگ: حل مشکلات پروژه‌های عمرانی نیمه‌تمام حوزه? فرهنگ، استقرار بخشیدن به جو معنوی و فرهنگی سالم، رعایت اصول شهرسازی اسلامی و معماری ملی و بومی، لزوم توجه هم‌زمان به روح و کالبد شهر، توجه به تفاوت تجمل‌گرایی با عمران و استحکام، هم‌زمان با زیبایی، جلوگیری ازحاشیه‌نشینی و عدم بهداشت محیط چرا که این معضل شاخص فعالیت‌های عمومی فرهنگی را کاهش می¬دهد، جلوگیری ساخت‌وساز در حریم آثار تاریخی شهر، رفع مشکلات مالکینِ اطراف بناهای تاریخی و میراث فرهنگی، هماهنگی و انسجام مدیریت شهری و روستایی،ایجاد حس اعتماد شهروندان نسبت به مدیران، تحقق مشارکت و حضور مردمی در مسائل شهری، تحقق و تقویت نظارت شورا بر شهرداری، مشارکت و مداخله شهروندان در اداره امور،ارتقاء شاخص‌های فرهنگی، ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی و نهادینه شدن فرهنگ مطالعه در جامعه (سرانه? مطالعه)،حل مشکلات فراوان در زیرساخت‌های ورزشی و کاهش مکان‌های ورزشی (سرانه? فضای ورزشی)،ارتقاء زیرساخت‌های بزرگ فرهنگی و اماکن تفریحی و مراکز فرهنگی، هنری استاندارد (نرخ دسترسی به فضای فرهنگی)، تمرکز بر بخش سرمایه‌گذاری گردشگری و جذب توریست و گردشگر (سهم گردشگری در تولید ناخالص داخلی استان)، توجه به زبان‌ها و گویش‌های بومی (ثبت معنوی مواریث فرهنگی). افزایش نرخ مشارکت فرهنگی مردم (عضویت در کتابخانه‌ها، فرهنگسراها و…)!

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۳ ساعت ۵:۲۹ ب.ظ

دیدگاه


− دو = 2