فولکلور و فرهنگ عامه میراثی مشترک

فولکلور و فرهنگ عامه میراثی مشترک

گروه فرهنگی : فولکلور مسائل و بخشهایی از فرهنگ است که ابدی شده و با حکایت شفاهی افسانه¬ها آوازه های عامیانه بیان می شود.
درایران اکثر کسانی که در زمینه گردآوری موضوعات فرهنگ عامه کار و تحقیق کرده اند تعریف هرزو را پذیرفته اند و عموما فولکلور را مجموعه ای از ” دانستنیها ” و اعمال و رفتاری دانسته اند که در میان عامه مردم سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود.
در حال حاضر در نتیجه تحقیقات زیادی که در کشورهای مختلف در زمینه گردآوری موضوعات فرهنگ عامه انجام گرفته است و در نتیجه توسعه علم مردم شناسی و قوم شناسی ,فولکلور به یک رشته علمی و دانشگاهی تبدیل شده است که در آمریکا و برخی کشورهای دیگر در مقاطع تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد و دوره_های تخصصی تحصیل و تدریس می شود و به مطالعه فرهنگ عامه می پردازد و در زبان فارسی می توان آن را ” فرهنگ عامه شناسی ” نامید .موضوع فولکلور پرداختن به جنبه های سنتی جامعه یعنی شیوه های اعمال و رفتار وعادات و باورهای سننت است. بنابراین در فرهنگ عامه شناسی سنت یک واژه بنیادی است که این دانش را از دانشهای دیگر متمایز می کند . در زبان فارسی واژه سنت سه کاربرد عامیانه مذهبی و علمی دارد . در کاربرد عامیانه واژه های سنت و سنتی مترادف کهنه و قدیمی و گاهی منسوخ و متروک هستند . در دین سنت مفهومی مقدس دارد و به معانی ودیعه الهی است که توسط گذشتگان به ما رسیده است و امکتن هیچ گونه دخل و تصرف و تغییری در آن وجود ندارد و نگهداری و آموزش آن به دیگران و نسلهای آینده وظیفه هر فرد دیندار است . از نظر علمای اسلام ” سنت ” معنای ” طریقه ” و ” سیره ” میدهد که مسلمانان ملزم به عمل کردن آن هستند.
در فرهنگ عامه شناسی تعریف و برداشت خاص علم مردم شناسی از سنت در نظر است . از دیدگاه سنت مجموعه افکار و اعمال و احساسات و در حقیقت میراث مشترک زندگی اجتماعی یک گروه است که از نسلهای گذشته به جا مانده است . افراد معمولا برای انجام اعمال پذیرش افکار و بروز احساساتی که سنتی هستند نیازی به دلیل ندارند زیرا جنبه های سنتی فرهنگ نه تنها میراث گذشته است بلکه هر عنصرسنتی حامل یک ارزش و مبین داوری جامعه در باره چیزی است . هر جامعه ای آداب را به خوبی می شناسد و پاره ای از آنها را پسندیده یا نا پسند می داند . سنت حفظ داوریهای جامعه است و هر عنصرسنتی از یک ایده و ارزش حکایت می کند .
بنابراین مجموعه الگوهای فرهنگی که ویژگیهای زیررا دارا باشند جزو بررسیهای فولکلوریک قرار دارند
۱- الگوهای فرهنگی که در بین عموم افراد جامعه رواج دارند و مردم آنها را پذیرفته و عمل می کنند.
۲- الگوهای فرهنگی که پذیرش و عمل کردن آنها به صورت ” عادت اجتماعی “بوده و از نظر مردم بدیهی تلقی می شوند و نیازی به توجیه عقلی ندارند.
۳- الگوهای فرهنگی که به طور جمعی و در نتیجه زندگی اجتماعی و گروهی خلق شده اند و پدیدآورنده آن جامعه است و در مواردی که سازنده مشخصی دارد نا شناخته و از نظر مردم به کارگیری آنها بدون اهمیت تلقی می شود.
۴-الگوهای فرهنگی که معمولا در جامعه به طور صزیح و روشن قابل تفکیک از الگوهای جدید هستند و درکنار عناصر جدید قرار دارند و با آنها آمیخته شده اند.
۵-الگوهای فرهنگی که نه به طور خاص بلکه در مجموعه فعالیتهای زندگی افراد جامعه نقش و وظیفه ای را به عهده دارند. بنابراین می توان فرهنگ عامه را به عنوان موضوع فولکلور مجموعه ای از الگوهای فرهنگی سنتی دانست که چگونگی انیشه احساس و عمل فرد را تعیین و تنظیم می کند . این الگوها گستره وسیعی دارند و تمامی جنبه_های زندگی را در بر می گیرند. از چگونگی تولد نوزاد – مراحل رشد – زبان آموزی – بلوغ – ازدواج و شغل و… تا چگونگی مرگ و باورهای مربوط به آن.
سنتهایی که فرهنگ عامه را تشکیل میدهند به سه دسته تقسیم می شوند : الف- سنتهای مادی ب- سنتهای رفتاری ج- سنتهای گفتاری
الف- سنتهای مادی : به مجموعه آثار – اشیاء – کالاها – بناها – و ابزارهایی گفته می شود که از گذشته بر جای مانده است. این بخش از فرهنگ عامه از آن حیث که معرف نوع افکار و احساسات و الگوهای رفتاری نسلهای گذشته و چنبه های سنتی جامعه کنونی است جزئی از فرهنگ عامه به شمار می آید. سنتهای مادی را چون در پاسخ به نیازهای مادی انسان شکل می گیرند و معرف افکار و ارزشهای مربوط به چگونگی پاسخهای جامعه به این نیازها هستند می توانیم به چهار دسته تقسیم کنیم : ابزارها (آلات موسیقی – ابزارهای جنگ – وسایل نقلیه – ابزارهای کشاورزی و …) / مسکن (بناها و شهرها ) / خوراک (غذاها – نوشیدنیها – دارئها و …) / پوشاک (انواع لباسها – کفشها – کلاهها – لباسهای جنگ – لباسهای کار و ….)
ب – سنتهای رفتاری : مجموعه رفتارهایی که در جامعه میان عده زیادی از افراد مشترک است و نوعی فشار اجتماعی برای اجرا و عمل کردن به آنها وجود دارد و جنبه غیرشخصی و الگویی دارند. سنتهای رفتاری ریشه در نظام ارزشها و باورهای جامعه دارند و برای جامعه مهم تلقی می_شوند اما میزان اهمیت آنها یکسان نیست برخی مهمتر بوده و عدم توجه به آنها مجازات به همراه دارد و برخی دیگر با فشار اجتماعی با ضمانت اجرایی کمتری توام است. سنتهای رفتاری در سه گروه جای دارند : الف _ -رسوم اخلاقی ب -_ شیوه های قومی ج _-عرف و عادت . رسوم اخلاقی مجموعه رفتارهایی است که برخاسته از ارزشهای جامعه می باشد و بی توجهی به آنها توام با فشارهای اجتماعی شدید است حال آنکه رعایت آنها مطلوب و پسندیده تلقی می_شود و حیثیت اجتماعی برای فرد ایجاد می کند.
شیوه های قومی عبارتند از عادات یا روشهای سنتی انجام کارها که از میان آن دسته که شامل شیوه های مطلوب عمل باشند مجاز و یا مورد ترجیح و تمایل جامعه هستند. اگر چه تخلف از شیوه های قومی با مجازات همراه نیست اما فشاراجتماعی به مثابه ضمانت اجرایی آنها است . جشنها – آداب و آئینها نمونه هایی لز شیوه های قومی هستند.
عرف به آن دسته از رفتارهای اجتماعی گفته می شود که مورد پذیرش جامعه هستند.لیکن کمترین فشار اجتماعی اجرای آنها را ضمانت می_کنند. رفتارهای عرفی در زمره ادب و نزاکت اجتماعی قرار دارند.
طبقه بندی مذکور از سنتهای رفتاری بر مبنای تحلیل جایگاهی است که این سنتها در نظام اجتماعی دارا هستند. لیکن از نظر عینی و سنتهای قابل مشاهده فرهنگ عامه می_توانیم سنتهای رفتاری را به این صورت طبقه بندی کنیم :
۱-شعائر و تشریفات۲- رسوم ۳- جشنها و اعیاد ۴- آئینها ۵- بازیهای عامیانه ۶- عرف و عادات اجتماعی ۷- موسیقی
ج – سنتهای گفتاری: مجموعه سنتهایی است که در قالب کلمات و جملات اظهار می شوند. این سنتها ریشه در اعتقادات – باورها – دانشها – فلسفه ها – ارزشها و نیازهای یک جامعه دارند . در واقع ادبیات عامیانه ارزش و اعتبار خود را از پیوندی که با جامعه و واقعیتها دارد اخذ می کند نه از جنبه هنری و زیبا شناسی . به عبارت دیگر مسئله اساسی در ادبیات عامیانه ویژگیهای اجتماعی آن است نه ویژگی های هنری .

نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۰۶ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۷:۵۲ ق.ظ

دیدگاه


6 × = هجده