فقر نشانه بارز عدم توسعه‌یافتگی اقتصادی اجتماعی و فرهنگی است

فقر نشانه بارز عدم توسعه‌یافتگی اقتصادی اجتماعی و فرهنگی است

گروه جامعه:فقر مقوله‌ای است که با تاریخ زندگی انسان قرین و در هر برهه از زمان به نحوی با آن برخورد شده است. پدیده فقر که از دیرباز با انسان بوده یکی از مسائل اساسی و رایج جوامع و فرهنگ‌های شناخته‌شده بشری را تشکیل می‌دهد. با صنعتی شدن کشورها، به نظر می رسید که این معضل نیز برطرف می‌شود لیکن چنین نشد و در سال‌های اخیر این مساله افکار جوامع بشری و به‌ویژه کشورهای در حال توسعه را بیشتر به خود مشغول کرده است.رسیدن به توسعه و سازندگی در یک کشور یا منطقه مستلزم شناسایی و اندازه‌گیری میزان فقر در آن کشور یا منطقه و سپس اتخاذ راه‌هایی برای از بین بردن آن است. همچنین فقر نشانه بارز عدم توسعه‌یافتگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. تا قبل از اینکه آمارتیا سن مفهوم فقر چندبعدی را معرفی کند، فقر بر اساس درآمد یا هزینه افراد در یک حداقل تعریف می‌شد. یکی از مهم‌ترین کارها در مرحله گذار به سمت توسعه‌یافتگی، شکستن دورهای باطل فقر است. در یک جمله می‌توان گفت که فقر، فقر می‌آورد. این مفهوم دور باطل فقر است. کودکانی که خانواده‌های آنها امکان تامین هزینه‌های مختلف آموزشی مانند کلاس‌های خصوصی، کلاس‌های کنکور، مدارس غیرانتفاعی، رایانه و نرم‌افزارهای مختلف آموزشی، کلاس زبان، حمایت و تشویق‌های مالی، تامین امنیت و آرامش مالی و روانی را ندارند، با احتمال بسیار کمی در رشته‌های پردرآمد در دانشگاه‌های سطح یک و دو قبول خواهند شد و این اتفاق برای فرزندان آنها نیز تکرار خواهد شد و فقر، فقر را به ارمغان خواهد آورد.
تنها راه خروج از فقر د‌‌ر گذشته گذراند‌‌ن تحصیلات آکاد‌‌میک و به‌د‌‌نبال آن تحرک اجتماعی بود‌‌ اما د‌‌ر برهه کنونی و کاهش بازد‌‌هی تحصیلی د‌‌ر بازار کار، این ابزار فقرا برای پایان د‌‌اد‌‌ن به وضعیت ناخوشایند‌‌ رفاهی خود‌‌، به بن‌بست رسید‌‌ه است. از سوی د‌‌یگر تضعیف مواد‌‌ پروتئینی د‌‌ر سبد‌‌ غذایی خانوارهای فقیر، فرزند‌‌ان آن‌ها را از لحاظ ذهنی ناتوان کرد‌‌ه به‌طوری‌که این موضوع می‌تواند‌‌، رقابت‌های آن‌ها را عرصه‌های تحصیلی با مشکل روبه‌رو کند‌‌.
سوءتغذیه به ‌طور کلی به کم‌غذایی در پروتئین، انرژی، کم‌خونی، فقر آهن، اختلالات ناشی از کمبود ید، کمبود روی، کلسیم، کمبود ویتامین‌های A، B2 و D گفته می‌شود. مشکلات ناشی از اضافه مصرف یا مصرف رژیم غذایی نامتعادل ـ چاقی، دیابت و بیماری‌های قلب و عروق نیز مشکلاتی است که در این دسته‌بندی قرار می‌گیرد.
فقر یکی از عوامل مهم ایجاد سوءتغذیه و در عین حال یکی از عواقب آن است. به سخن دیگر، فقر سبب ایجاد سوءتغذیه و ناتوانی جسمی و ذهنی می‌شود که به نوبه خود فقر بیشتری را به دنبال خواهد داشت. در عین حال، فقر تنها علت سوءتغذیه نیست و عوامل فرهنگی، اجتماعی و بهداشت و سلامت عمومی جامعه در ایجاد سوءتغذیه نقش دارند.
آمارهای موجود حاکی از آن است که پوکی استخوان، کم‌خونی در کودکان، کم‌وزنی متوسط و شدید و کوتاه‌قدی تغذیه‌ای متوسط و شدید مواردی است که به دنبال سوءتغذیه در انسان ایجاد می‌شود. بسیاری از کشورهای جهان در حال حاضر دست‌به‌گریبان سوءتغذیه هستند. سران کشورها به دعوت سازمان خواربار و کشاورزی به منظور تشکیل »اجلاس جهانی سران در زمینه غذا« در نوامبر ۱۹۹۶ در شهر رم گردهم آمدند و عنوان کردند دسترسی به غذای سالم و مغذی، دریافت غذای کافی و رهایی از گرسنگی حق هر فرد است و تاکید کردند ریشه‌کنی گرسنگی در جهان باید در اولویت قرار گیرد. در سیاست‌ها و برنامه‌های بهبود وضع تغذیه اولویت باید به گروه‌های محروم، آسیب‌پذیر و کم‌درآمد تعلق گیرد و به رفاه تغذیه‌ای به صورت پیش‌شرطی برای توسعه اقتصادی‌-اجتماعی توجه شود. عدم توجه به این اولویت‌ها می‌تواند آسیب‌های اجتماعی و اقتصادی دیگری را به دنبال داشته باشد. با این توضیح که، ۹۰ درصد رشد مغزی انسان، تا شش‌ سالگی شکل می‌گیرد.
بنابراین اگر رشد مغزی کودکی در این سنین تکامل پیدا نکند، او تا آخر عمر، با ذهنی تکامل‌نیافته زندگی خواهد کرد. این عقب‌ ماندگی ذهنی، نه فقط زندگی شخصی او که کل جامعه را متاثر خواهد کرد و از زندگی خانوادگی، زناشویی و تربیت فرزندان گرفته تا آسیب‌های اقتصادی و مشکلات اجتماعی را دربرمی‌گیرد. درآمد خانوار یکی از مهم‌ترین عوامل موثر در انتخاب و خرید غذاست. از سوی دیگر وجود مواد غذایی در منطقه و دسترسی خانوار به مواد غذایی، همچنین آگاهی و دانش خانوار به‌خصوص مادر حائز اهمیت است. از طرف دیگر امروزه سوءتغذیه بین افراد حتی خانواده‌های متمول هم دیده می‌شود. بسیاری از خانواده‌های متمول از بی‌حالی و رشد ناکافی در کودکان و … رنج می‌برند؛ یکی از علل ضعف و کمبود مواد غذایی مصرف بیش از حد فست‌فودها و خوراکی‌های نامناسب در خانواده‌های متمول شناسایی شده است.
با توجه به عواقب زیان‌بار سوءتغذیه از جمله کاهش توانمندی‌های ذهنی و جسمی، کاهش مقاومت در مقابل بیماری‌ها و افزایش خطر مرگ‌ومیر کودکان مبتلا به سوءتغذیه در اثر بیماری‌ها، طراحی و اجرای مداخلات مناسب برای کاهش شیوع سوء تغذیه باید در اولویت برنامه‌ها قرار گیرد. اطلاعات مربوط به میزان آگاهی و عملکرد مادر در زمینه تغذیه و رشد کودک، تنظیم خانواده، همچنین وضعیت آب آشامیدنی و بهداشت محیط و الگوی مصرف غذای خانوار و کودک باید در این برنامه‌ها گنجانده شود. بهسازی محیط، سالم‌سازی آب آشامیدنی و آموزش مادران از راهکارهای مناسب در این زمینه هستند. برای مقابله با مشکل سوءتغذیه کودکان، به دلیل ماهیت چندبعدی آن، به‌کارگیری توانمندی‌های سایر بخش‌های توسعه، کسب حمایت سیاسی، تقویت همکاری‌های بین‌بخشی و جلب مشارکت مردم حائز اهمیت است. با برنامه‌ ریزی‌های مدون می‌توان مشکلات تغذیه‌ای جامعه را مورد توجه قرار داد و برای بهبود تغذیه اقدامات موثری انجام داد. طبقه اجتماعی و فرهنگی خانواده‌ها، سطح تحصیلات، سطح منزلت اجتماعی خانواده، ناآگاهی اعضای خانواده به‌ ویژه والدین از مسائل تربیتی ازجمله مولفه‌هایی هستند که در کنار عواملی مثل پایین بودن درآمد، در بروز سوءتغذیه تاثیر دارند. بنابراین مقابله با فقر فرهنگی و افزایش سطح آگاهی خانواده‌ها برای استفاده از تغذیه مناسب باید در قالب برنامه‌هایی منظم در دستور کار قرار گیرد. مقابله و جلوگیری ازسوءتغذیه نیازمند تدوین برنامه‌های منظم و هدفمند است. کالابرگ و سبدهای کالا می‌تواند یکی از اقدامات مناسب در این زمینه باشد. البته برای توزیع مناسب و نتیجه‌ بخش این اقدامات باید ابتدا نیازهای غذایی خانواده‌ها در استان‌های مختلف، به‌ درستی شناسایی شود و مطابق با آن، سبدهای کالا در نظر گرفته شود، در غیر این صورت امکان دارد این برنامه‌ها به هدف نرسد. رفع و کاهش چالش سوءتغذیه، نیازمند یک عزم جدی است و همکاری، تعامل و حمایت بیش از پیش بین‌بخشی در سطح کشور، استان‌ها، سازمان‌هایی مثل جهاد کشاورزی به لحاظ تولید و تامین مواد غذایی، سازمان صنعت، معدن و تجارت در زمینه توزیع و کنترل قیمت و دیگر دستگاه‌های فرهنگی و آموزشی از جمله آموزش و پرورش به جهت فرهنگ‌سازی و افزایش دانش غذایی می‌تواند در رفع آن کمک کنند.
«پروگرسا» نام یک برنامه ابتکاری برای مقابله با فقر است که برای اولین بار در مناطق فقیرنشین مکزیک اجرا شد و هم‌اکنون نسخه‌های متفاوتی از آن در مناطق فقیرنشین کشورهای دیگر مانند فیلیپین، برزیل، شیلی، کلمبیا، جامائیکا، اندونزی، ترکیه، مصر و بنگلادش اجرا می‌شود.
اعطای کمک‌هزینه زندگی به خانواده‌های ساکن در مناطق فقیرنشین روستایی و نیز حاشیه شهرهای بزرگ، به منظور رسیدن به دو هدف کلی بهبود اوضاع جاری زندگی خانواده‌های نیازمند، نیازمند ارتقای سطح «سرمایه انسانی» است. در این برنامه برای دستیابی به اهداف ذکر‌شده تمهیداتی انجام گرفت. به خانواده‌هایی که فرزندان خود را به طور منظم به مدرسه می‌فرستادند، کمک هزینه اضافی پرداخت می‌شد. پس از گذشت مدتی از اجرای این برنامه، یکسری ارزشیابی تحت نظر »سازمان تحقیقات غذایی بین‌المللی« (IFPRI) انجام شد که نشان می‌داد »پروگرسا« هم در زمینه افزایش رفاه زندگی در میان فقرا و هم در زمینه ارتقای سطح »سرمایه انسانی« در مناطق فقیرنشین، به موفقیت قابل توجهی دست یافته است.
هدف از طرح »پروگرسا«، ایجاد فرصت‌‌های مطلوب زندگی برای فقیرترین اقشار جامعه است. با توجه به این هدف، برنامه مذکور، تنها خانواده‌هایی را تحت حمایت خود قرار می‌دهد که به رعایت یکسری از چارچوب‌های مشخص رضایت دهند. این چارچوب‌ها، که عمدتاً با هدف توانمند سازی پایدار خانوارهای فقیر طراحی شده‌اند، به طور دقیق از سوی مجریان طرح مشخص شده و بر رعایت آنها از سوی خانواده‌ها نظارت می‌شود، سوابق عملکرد خانوارها ثبت می‌شود، از سوی مسوولان این طرح مورد بررسی قرار می‌گیرد و خانواده‌ها در صورت تخطی کردن از قوانین، از حمایت این طرح خارج خواهند شد.
برای مثال خانواده‌ها فقط در صورتی می‌توانند از کمک‌هزینه تحصیلی برای فرزندان خود برخوردار شوند که آنها را در مدرسه ثبت‌ نام کنند و مطمئن شوند که فرزندانشان حداقل ۹۰ درصد روزهای سال تحصیلی را در مدرسه حضور دارند. نکته جالب در زمینه تحصیلات که در این طرح به آن توجه شده، این است که با افزایش سن فرزندان، توانایی آنها برای کسب درآمد در خارج از مدرسه زیاد می‌شود و لذا خانواده‌های فقیر تمایل بیشتری پیدا می‌کنند آنها را از مدارس بیرون آورند تا برای افزایش درآمد خانواده کار کنند. منابع یا سرمایه خانوارها با د‌‌و د‌‌سته مالی و فیزیکی تقسیم می‌شود‌‌. به‌طور کلی فقر به د‌‌و کمبود‌‌ سرمایه فیزیکی و سرمایه مالی به وجود‌‌ می‌آید‌‌ اما چگونه یکی از اعضای این خانواد‌‌ه می‌تواند‌‌ از د‌‌ایره فقر آزاد‌‌ شود‌‌، به باور من، تقویت سرمایه انسانی قد‌‌رت آزاد‌‌سازی انسان‌ها از سیکل بسته فقر را د‌‌ارد‌‌. سرمایه انسانی نیز از طریق آموزش فراهم می‌شود‌‌. د‌‌سترسی فقرا به مد‌‌رسه و د‌‌انشگاه د‌‌ر سال‌های گذشته اثر معنی‌د‌‌اری د‌‌ر کاهش فقر د‌‌اشته است. د‌‌سترسی آسان این افراد‌‌ به تحصیلات موجب شد‌‌ه تا راه‌های خروج فقرا از سیکل بسته فقر با سهولت بیشتر میسر شود‌‌. با کمک گسترش نظام آموزش عالی د‌‌ر ایران و کسب مد‌‌ارک د‌‌انشگاهی، برای فرزند‌‌ان فقرا زمینه‌یی فراهم شد‌‌ تا بتوانند‌‌ مزیتی برای خود‌‌ د‌‌ر بازار کار ایجاد‌‌ کنند‌‌ و د‌‌ر این راه هر اند‌‌ازه بازد‌‌هی د‌‌رس و تحصیلات افزایش پید‌‌ا کند‌‌، موجب می‌شود‌‌ تا د‌‌رآمد‌‌ بیشتری کسب کند‌‌. اما د‌‌ر برهه کنونی این وضعیت به گونه‌یی د‌‌یگر تغییر کرد‌‌ه و د‌‌اشتن تحصیلات آکاد‌‌میک به این معنا نیست هر کس به د‌‌انشگاه وارد‌‌ شود‌‌، می‌تواند‌‌ خود‌‌ را از فقر نجات د‌‌هد‌‌ چراکه د‌‌ر سال‌های اولیه اینچنین بود‌‌ و زمانی که فرزند‌‌ان فقرا با توجه به نظام تقسیم‌بند‌‌ی کنکور، برای ورود‌‌ به د‌‌انشگاه تلاش می‌کرد‌‌ند‌‌، تضمین خروج از فقر وجود‌‌ د‌‌اشت که به تبع آن د‌‌ر د‌‌وره‌های اول توانستند‌‌ موقعیت‌های اجتماعی و شغلی نسبتا مناسبی برای خود‌‌ به وجود‌‌ آورد‌‌ند‌‌ اما د‌‌ر سال‌های اخیر با ورود‌‌ انبوه فارغ‌التحصیلان به بازار کار و نبود‌‌ فرصت‌های شغلی، این ابزار فقرا برای خروج از فقر نیز از بین رفت. د‌‌ر سال‌های اخیر بازد‌‌هی مالی تحصیلات د‌‌ر حال کاهش یافته است به عبارت د‌‌یگر افراد‌‌ بیکاری وجود‌‌ د‌‌ارند‌‌ که د‌‌ارای تحصیلات د‌‌انشگاهی هستند‌‌ یا این افراد‌‌ مشغول به فعالیت‌هایی هستند‌‌ که د‌‌رامد‌‌ کافی برای اد‌‌اره امور زند‌‌گی‌شان ایجاد‌‌ نمی‌شود‌‌. با این حال به نظر می‌رسد‌‌ تنها راه خروج فرزند‌‌ان فقرا از سیکل فقر تحصیلات است به شرطی که د‌‌ر رقابت با هم کلاسی‌های خود‌‌ که فقیر نیستند‌‌، موفق باشند‌‌.

نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۱۶ فروردین ۱۳۹۶ ساعت ۴:۵۰ ق.ظ

دیدگاه


× 8 = هفتاد دو