فقر مادر تمام آسیب های اجتماعی جامعه ماست
گروه اجتماعی:آسیب های اجتماعی جزو مسائل پیچیده ای است که شناسایی آن ها به آسانی میسر نیست.
در دهه اخیر در ایران آسیب_های اجتماعی به یکی از مهم ترین دغدغهها تبدیل شده که البته با به وجود آمدن آسیبهای نوپدید،نگرانی ها افزایش یافته و خانواده های ایرانی را دچار تزلزل کرده است.
با گسترش این آسیب ها و مطالعات گسترده کارشناسان این حوزه پیرامون شناخت و علل بروز این مسائل،این سوال مطرح می شود که آسیب های اجتماعی در ایران به چه مسائلی اطلاق می شود و در بین این مسائل مهمترین آن_ها کدامند؟ آسیب اجتماعی عبارت است از هر نوع عملی که با اصول اخلاقی جامعه مغایر است و نوعی کجروی محسوب می شود.
آسیبهای اجتماعی در عین واقعی بودن،متغیر و نسبیاند و از تنوع فراوانی برخوردارند.این آسیب ها در تمامی جوامع محسوسند و با در نظر گرفتن فرهنگ و عرف هر جامعهای با یکدیگر تفاوت دارند.چه بسا عملی در جامعه ایران آسیبی اجتماعی محسوب شده و در جامعه دیگری خلاف آن باشد.آنچه اهمیت دارد، شناخت این آسیب هاست که باعث جلوگیری از انحطاط جامعه شود.
زنجیره آسیب¬های اجتماعی
آسیب های اجتماعی مانند زنجیره ای هستند که مسائل مختلف را به یکدیگر مرتبط می سازند و با اختلال در هر یک از بندهای این زنجیره،بندهای دیگر نیز با خلل متفاوتی روبهرو میشوند.
از این رو برخی از اعضای این زنجیره نقش کلیدیتری نسبت به دیگر اعضا دارند که کنترل آنها ضروری تر است.هر چند آسیب ها در هر جامعه ای ریشه های چند علیتی داشته و معلول عوامل مختلفی در سطوح فردی و اجتماعی بوده و با تمام معضلات جامعه ارتباط پیدا می کند ولی می توان مهم ترین علل بروز آن_ها را در همین چرخه آسیب های جامعوی یافت.
از این رو برخی از این مسائل علاوه بر این که آسیب هستند،زمینه ساز بروز آسیب های دیگر نیز می شوند.برخی از این معضلات پنهانند و در لایه زیرین جامعه اتفاق می افتند و به دشواری می توان آنها را رصد و آمارشان را بررسی کرد اما در عین حال نباید از این آسیبها غافل شد و لازم است با آزمودن راهکارهای مختلف به واکاوی آنها نیز پرداخت.
فقر، مادر آسیب¬ها
طبق آمار فقر یکی از چهار رکن اساسی بروز طلاق است و زوجین جدایی را یکی از راهکارهای منطقی مقابله با این پدیده می دانند.چه بسا زنانی که از فرط فشار مالی پس از طلاق تن به روسپیگری داده و از این طریق امرارمعاش می کنند که این خود بار دیگر به پدیدههای دیگری همچون بارداری ناخواسته و سقط جنین و نیز بیماریهای مقاربتی مانند ایدز می انجامد.
پدیدههایی که هر یک باعث اختلال در سیستم جامعه شده و نابسامانیهای قبلی را تشدید می کنند.
فقر همچنین از عوامل اصلی بسیاری از اختلالات روانی و نیز خشونت است.فردی که توانایی تطبیق با شرایط پیرامون خود را ندارد به ناچار علاوه بر تحمل فشارهای روانی به خشونت متوسل میشود.از رابطه فقر با مسائلی چون هنجارشکنی،قانون گریزی و افزایش جرم نیز نباید غافل شد.فردی که نمی تواند با فقر زندگی کند،به ناچارهنجارها را زیر پا گذاشته و با انجام جرایم مختلف در تلاش به رسیدن به دارایی های نامشروع است که البته در این امر برخی افراد تنها به دستیابی به اندک سرمایهای برای معاش خانواده بسنده می کنند.
فقر در جامعه باعث پایین آمدن آستانه تحمل افراد شده و در تبعیض اجتماعی اثر می گذارد.شکاف طبقاتی یکی از مسائلی است که ارتباط مستقیم با فقر دارد و هر چه فاصله بین طبقات در جامعه بیشتر شود،آسیب های جدیدی زاده خواهند شد که هر یک تبعات خاص خود را دارند.
پس با سنجش شکاف طبقاتی می توان به رابطه فقر و خودکشی نیز پیبرد.فردی که نمی تواند با فقر تقابل کند با افزایش فشارهای روحی و روانی امکان اقدام به خودکشی دارد که حداقل با این امر بتواند خود را از دام بلایایی که با آن ها روبهروست رها کند.چه بسا در این امر با خودکشی نتواند خود را به لحاظ روحی ارضا کرده و تصمیم به قتل بگیرد.
این فرد در این شرایط احساس می کند که عده زیادی از افراد در رسیدن او به این وضعیت دخیل هستند و شاید به خاطر حس انتقام جویی بخواهد برخی از این افراد را از بین ببرد یا با قتل افرادی بخواهد به سرمایه ای دست یابد که زندگی اش را با آسودگی ادامه دهد.همچنین که فقر ارتباط تنگاتنگی با بیکاری دارد که یکی از دیگر آسیبهای قابل توجه جامعه است.فقر در اغلب مواقع زاییده بیکاری است و با رشد بیکاری و هدررفت نیروی انسانی جامعه،نرخ فقر نیز افزایش یافته و معضلات فراوانی گریبانگیر افراد می شود.از این رو می توان فقر و بیکاری را همذات یکدیگر دانست.
اعتیاد و بلایی که جامعه را فرامی گیرد
پس از فقر، اعتیاد دومین آسیب اجتماعی حایز اهمیت در ایران است که شدت و حدت گسترده ای پیدا کرده و حتی برخی از کارشناسان،این مساله را به عنوان مادر آسیب ها می شناسند.در اینکه اعتیاد از عوامل اصلی بروز بسیاری دیگر از آسیب های اجتماعی است، شکی نیست ولی گستردگی این مساله از مواردی است که باید با تحلیل و بررسیهای مکرر مورد توجه قرار گیرد؛چراکه امروزه در جامعه ایران این آسیب تنها به طبقه پایین مربوط نیست و افرادی از پایگاه اجتماعی و با ارزش های والا نیز درگیر اعتیاد شده و خلل قابل توجهی را بر زندگی خود و جامعه وارد کرده اند.
هر چند اعتیاد نیز انواع مختلفی دارد و در بحث آسیب شناسی اجتماعی می توان از اعتیاد به فضای مجازی که از آن به عنوان آسیب های نوپدید یاد می شود، اشاره کرد یا حتی از اعتیاد به روابط جنسی و اعتیاد به بازی های رایانه ای نام برد ولی مصداق اصلی اعتیاد مورد نظر،وابستگی به مواد مخدر است که فرد درگیر در این معضل را نیز در اصطلاح معتاد می نامند.اما در عین حال نباید از مضرات و آسیبهای انواع دیگر اعتیاد غافل شد.اعتیاد به فضای مجازی با گسترش شبکههای اجتماعی آنقدر عمیق شده که بنیان بسیاری از خانوادهها را از هم پاشیده و در بسیاری از موارد به رشد آسیبی مانند طلاق انجامیده است.این نوع از وابستگی علاوه بر تقویت فردگرایی و گوشه گیری افراد،می تواند عامل بروز انواع بیماری های جسمی و روحی نیز شود.
همانطور که اعتیاد به روابط جنسی که بخشی از آن در ارتباطهای غیر واقعی یا مجازی شکل می گیرد و در دنیای واقعی معنا مییابدنیز از عوامل مهم بروز روابط فراخانوادگی و در نهایت خیانت و از عوامل دیگر رشد نرخ جدایی و طلاق زوجین است.
اعتیاد به بازی های رایانه ای نیز از آسیبهای مربوط به حوزه کودکان و نوجوانان است که زمینه را برای بروز انواع دیگری از اعتیاد در سنین بالاتر برای آن ها محیا میکند.
پیرامون اعتیاد به مواد مخدر لازم به ذکر است که طبق آمار،این اعتیاد نیز قابلیت سنجش دقیق نداشته و با ورود انواع جدیدی از ماده های سنتی و صنعتی و در نتیجه این امر،تنوع طریقه مصرف این مواد نمی توان به اعداد مشخصی در شمار افراد درگیر اعتیاد دست یافت.
اعتیاد جزو شوم ترین پدیده هایی است که ناهنجاریهای فراوان دیگری را نیز با خود به ارمغان دارد و از آن با عنوان بیماری اجتماعی یاد میشود.عوارض جسمی و روانی ناشی از اعتیاد تهدیدی جدی برای جامعه در پی داشته و زمینهساز نابودی بسیاری از ارزشهای اخلاقی و اجتماعی است که درنهایت سلامت جامعه را به خطر می اندازد.
اعتیاد علاوه بر جنبه های روانی و اجتماعی بر دیگر شوون زندگی فرد معتاد از قبیل سلامت روحی،عاطفی و معنوی نیز تاثیرگذار است و با پیشبرد این معضل،وضعیت فرد روز به روز به وخامت می گراید و با عدم پیشگیری و کنترل این پدیده شرایط بسیار حادی را به دنبال خواهد داشت.
به عقیده کارشناسان ریشه کن شدن اعتیاد غیر ممکن است ولی با تدابیر پیشگیرانه می توان آن را کنترل و به تقلیل این آسیب اجتماعی کمک کرد که نتیجه این مبارزه پیامدهای مثبت زیادی را برای اجتماع در پی دارد.
طلاق و بنیانی که فرو می ریزد
طلاق سومین آسیبی است که در کشور پیشرفت روزافزونی دارد و آمار این پدیده هم نگرانکننده است.طلاق علاوه بر اینکه پدیدهای اجتماعی است،بیشتر آسیبی خانوادگی محسوب میشود.نفس طلاق در فروپاشی بنیان خانواده است و خانواده به دلیل اینکه رکن اصلی جامعه است میتواند مسبب بروز بسیاری از مشکلات اجتماعی شود.در بررسی علل طلاق که مانند دیگر مسائل جامعوی متاثر از عوامل مختلفی است می توان به واکاوی برخی آسیب هایی دست زد که پیش از وقوع آن رخ داده است.به عنوان مثال یکی از آسیب های اجتماعی ایران مساله ازدواج کودکان است که در بسیاری از نواحی روستایی و حتی شهری رواج دارد.این امر می تواند علت اولیه برخی طلاق ها باشد.
از این ازدواج با نام ازدواج تحمیلی نیز یاد می_شود که در آن یکی از طرفین یا حتی هر دو فرد،تمایلی به تشکیل خانواده ندارند و به دلایل آشکار یا پنهان اجبارا مدتی را در کنار هم زندگی میکنند و با گذشت زمان و رسیدن به بلوغ اجتماعی تصمیم به جدایی از یکدیگر می گیرند.
طلاق جزو معضلاتی است که پیش و پس از وقوع آن آسیب های روحی و روانی فراوانی را برای زوجین به همراه دارد.ناامیدی و افسردگی و مسائل روحی دیگر می تواند خود عامل پیدایش انواع مفاسد اخلاقی باشد.
طلاق که در گذشته امری مذموم و قبیح شمرده میشد،امروزه در جهت رهایی افراد از مشکلات کوچک و بزرگ رواج یافته و به ساده ترین راه برای زوجین تبدیل شده که از مسئولیت حل کردن معضلات شانه خالی کنند.باید توجه داشت که طلاق ضرورت است و لزوما امری منفی نیست ولی ضرورتی است که باید به حداقل برسد.
در عین حال این پدیده به اتفاقی مرسوم تبدیل شده و در جامعه امری ساده و شدنی تلقی میشودکه این نیز نگرانی بیشتری را به ارمغان خواهد آورد.چه آنکه علاوه بر از بین رفتن قبح طلاق در جامعه،امروزه به هنگام ازدواج احتمال طلاق نیز سنجیده می شود و حتی با واگذار کردن حق جدایی از مرد به زن،این پدیده به نحوی وانمود می شود که در صورت رخ دادن در آینده امری عادی قلمداد شود.
در بحث طلاق علاوه بر طلاق قانونی،نوع دیگری از جدایی با عنوان طلاق عاطفی رواج دارد.در این نوع از جدایی بدون اینکه طلاق محضری بگیرند،تنها یکدیگر را تحمل میکنند و با بی تفاوتی زندگیشان را ادامه می دهند.همین طور عواطف خود را دریغ کرده و هیچ احساس تعلقی به یکدیگر نخواهند داشت که با این امر،مساله بیگانگی در خانواده را رقم می زنند.
سه آسیب ویرانگر
به گزارش آرازآذربایجان به نقل از ایسنا ، اگرچه آسیب های اجتماعی ایران نباید تنها مورد واکاوی آماری قرار گرفته و نیاز به اقداماتی در جهت پیشگیری و کنترل آن ها دارد اما ناگفته پیداست که در هر امری شناخت اولویت ها کمک شایانی به پیشبرد اهداف و مقاصد حوزه مورد نظر خواهد داشت.
هر چند شناسایی سه آسیب بسیار مهم جامعه ایرانی یعنی فقر،اعتیاد و طلاق نمی تواند به تنهایی به کاهش آن ها یا دیگر معضلات جامعوی کمک کند ولی با اندیشه و تلاش و نیز تدوین برنامه های اجرایی در جهت تقلیل این سه مساله،می توان گام های مهمی را به منظور کاهش دیگر آسیب های اجتماعی برداشت؛آسیب هایی که نه تنها فرد و جامعه بلکه آیندگان را نیز مورد تهدید قرار داده و در صورت عدم کنترل و افزایش نرخ آنها خطرات جبران ناپذیری جامعه ایران را هدف قرار خواهد داد.
Arazazarbaijan.ejtemai@gmail.com
نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۳۴ ق.ظ