فرهنگ گفت‌و‌گو اعتمادزایی اجتماعی ایجاد می کند

فرهنگ گفت‌و‌گو اعتمادزایی اجتماعی ایجاد می کند

گروه تحلیل: چگونه می‌توان اعتماد را در میان افراد جامعه گسترش داد؟ در حال حاضر سایه بی‌اعتمادی در تمام جنبه‌های زندگی انسان افتاده است. اغلب افراد جامعه به آن متهم‌اند که ارتباطات را بر مبنای منفعت طلبی و رفع نیازهای‌روزانه خود تشکیل می‌دهند. آیا ارتباطات ما شکل بی‌اعتمادی و سوءظن به خود گرفته است و باید نگاهی دوباره به تعاملات اجتماعی خود بیندازیم؟!
فرهنگ گفت‌و‌گو را باید دوباره در خانواده، محله و اجتماع پدید آوریم و اینگونه خواهیم توانست در جامعه اعتمادزایی دوباره ایجاد کنیم. در واقع در سایه سار گفت‌و‌گو می‌توان به اعتماد دست یافت و اگر جز این بدانیم قطعا در آینده مشکلات فراوانی را به دلیل فقدان اعتماد عمومی در جامعه متحمل خواهیم شد. بنابراین زمان آن رسیده که به کمک سازمان های مردم نهاد فرهنگ گفت‌و‌گو را در جامعه بار دیگر تقویت کنیم و آنچه را به نظر می‌رسد برای جامعه منفعت بیشتری دارد که همانا افزایش فرهنگ گفت‌و‌گو در جامعه است، در میان مردم نهادینه کنیم. گام اول در این میان نهادینه سازی فرهنگ گفت‌و‌گو در میان خانواده هاست.»مردم به دلیل مشکلات اقتصادی کنونی جامعه تنها یک شغل ندارند، زیرا یک شغل جوابگوی نیازهای زندگی روزمره آنها نیست و بیشتر مردم چند شغل دارند. برای مثال مرد خانواده شیفت کاری صبح تا ظهر را کار می‌کند و در ساعات بیکاری راننده آژانس یا منشی پزشک می‌شود و به صورت نیمه وقت مشغول به فعالیت می‌شود. زن خانواده نیز شاغل است. بنابراین مشکلات اقتصادی سبب می‌شود انسان‌ها به‌طور طبیعی به میزان کمی یکدیگر را ببینند و قادر به ارتباط‌گیری با یکدیگر نیستند و در نهایت اعتمادی بین آنها ایجاد نمی‌شود. در واقع اعتماد پیامد گفت‌و‌گو است، زیرا هنگام گفت‌‌وگو با یکدیگر اعتمادزایی حاصل می‌شود. بنابراین یکی از دلایل عدم اعتماد در جامعه فقدان گفت‌و‌گو در خانواده‌هاست. از سوی دیگر مشکل اقتصادی سبب ایجاد شکاف ‌طبقاتی در جامعه می‌شود، زیرا برخی افراد از نظر اقتصادی موقعیت بسیار بالایی دارند و برخی دیگر از موقعیت اقتصادی پایین‌تری برخوردار هستند.
این موضوع سبب دو و چند دستگی میان مردم شده است، در واقع آنها به دلیل فاصله طبقاتی امکان برقراری ارتباط، دیدار با یکدیگر و صله رحم را ندارند؛ کمتر به مهمانی می‌روند، زیرا از نظر مالی قادر به پذیرایی در خور شأن مهمان نیستند. علاوه بر این به دلیل چشم و هم چشمی با یکدیگر علاقه‌مند وجود امکاناتی یکسان با فرد میزبان هستند و به این دلیل کمتر به مهمانی می‌روند، زیرا به دلیل توانایی اقتصادی امکان فراهم آوری توان و امکانات به سطحی یکسان را با یکدیگر ندارند، در نتیجه با یکدیگر وارد فضای تعامل و گفتمان مشترک نمی‌شوند. این موضوع سرمایه اجتماعی میان افراد جامعه را در سطح خرد، تعاملات و ارتباطات کمتر می‌کند. در حال حاضر اعتماد کنونی مردم جامعه، اعتماد در وهله اول به خانواده و سپس به خویشان درجه یک و دوستان است و اعتماد تعمیم یافته به غریبه‌ها به دلیل عدم آشنایی وجود ندارد. برای مثال ممکن است به دلیل عدم اعتمادی که مردم نسبت به غیرخویشاوندان خود در هنگام برقراری ارتباط و تعاملات دارند، اعتماد به میزان زیادی در جامعه وجود نداشته باشد.
در واقع بیشتر اعتماد غیررسمی در جامعه متداول است و حتی اعتماد رسمی نسبت به نهادهای اجتماعی در جامعه وجود ندارد و میزان آن نیز کم است. در دو موج تبلیغاتی در سال‌های ۸۱ و ۸۲ در ایران مشخص شد اعتماد ایرانیان در مرحله اول به خانواده‌ها و سپس نسبت به خویشاوندان درجه یک، دوستان و دیگران است. مردم ایران نگاهی خاص‌گرا نسبت به یکدیگر دارند و بر‌اساس آشنایی‌ها و ارتباطاتی میان خودشان در تلاش برای پیشبرد ارتباطات خود هستند.طبیعتا در صورت بی‌اعتمادی در میان خانواده‌ها و مردم در نهایت دورافتادگی و بیگانگی مردم با یکدیگر ایجاد می‌شود و هر کس سر در گریبان مشکلات و ناراحتی خود می برد. بنابراین اگر بتوان زمینه گفت‌و‌گو، همدلی و سرمایه اجتماعی را میان مردم برقرار کرد در سایه سار این گفت‌و‌گوها بسیاری از مشکلات مردم حل می‌شود.
ارزش های مدنی در جامعه ما به منظور تعامل با یکدیگر وجود ندارد و ارزش های خاص گرایی جای عام‌گرایی در میان مردم حاکم است. در واقع در تلاشیم به وسیله خط مشی فردی در ارتباطات جلو برویم و افراد مختلف را از جنبه اخلاقیات آنها طبقه بندی کنیم، پیامد این نگاه خاص‌گرایی طبقه بندی تعاملات است. بنابراین با برخی از افراد بر‌اساس سود وارد ارتباط می‌شویم یا افرادی که پاسخگوی نیازهای ما هستند را برای ارتباط انتخاب می‌کنیم، این موضوع سبب چند گانگی در تعاملات و ارتباطات می‌شود. بنابراین در نهایت ارتباطاتمان مبتنی بر صداقت و دوستی خالصانه نیست و در واقع دوستی‌هایی مبتنی بر دیدگاه های مادی گرایانه و محاسبه گرایانه برای خود تعریف می‌کنیم و افراد بر‌اساس ارزش های خاص گرایانه کنار یکدیگر گرد می‌آیند که این نوع ارتباط پیامدهای خوبی برای جامعه ندارد. از اثرات این نوع ارتباط این است که فردگرایی در میان افراد جامعه رو به افزایش است.هنگامی که افراد این چنین تعاملاتی را با یکدیگر دارند، اعتماد?زایی در میان افراد جامعه است. جنبه منفی فرد گرایی پیامد تعاملات خاص گرایانه در جامعه است. برای مثال افراد در سمتی مشغول به فعالیت می‌شوند که در آن سمت ارزش های شایسته سالارانه در انتخاب کارکنان وجود ندارد و ارزش های خاص گرایانه، خویشاوندی و خانوادگی جای آن را گرفته است. در این صورت ما از ارزش های مدنی فاصله گرفته ایم و جامعه مسیر خود را در راستای تحقق یک جامعه مدنی نمی‌تواند پیش ببرد.در مرحله اول باید در این زمینه جریان‌سازی و ایجاد گفتمان کرد، در این صورت می توان میزان اعتماد را در جامعه افزایش داد. اگر قصد افزایش اعتماد در جامعه را داشته باشیم قاعدتا مسیر آن رواج گفت‌و‌گو در میان مردم است. اما در حال حاضر شاهد فقدان گفت‌و‌گو در جامعه و مردم هستیم و آنها علاقه ای به گفت‌و‌گو با یکدیگر ندارند. بنابراین طبیعتا فرهنگ گفت‌و‌گو باید از داخل محلات و درون خانواده‌ها شروع شود و اعضای خانواده شروع به صحبت و گفت‌و‌گو با یکدیگر کنند. در این صورت قادر به در میان‌گذاری مسائل خود با یکدیگر می‌شوند و به مرور دایره تعاملات خانواده‌ها با یکدیگر هویت های محله ای را به وجود می‌آورند و در گام بعدی به سراغ ایجاد هویت های ملی می‌رویم. در نهایت تمام این اقدامات سبب اعتمادزایی در جامعه می_شود.ابتدا در یک خانواده، ناحیه، محله و در سطح ملی. رسانه نیز باید در راستای ترویج گفت‌و‌گوی محله‌ای نقش موثر داشته باشد، اما متاسفانه تلویزیون به جریانات اجتماعی توجه نمی‌کند. اگر برخی از برنامه‌ها به گفت‌و‌گو با مردم و محله‌ها، شهرها و خانواده‌ها متمرکز شود در این صورت شاهد زایش سرمایه اجتماعی خواهیم بود و اعتمادز‌ایی خواهیم کرد و در نهایت در حل مسائل یکدیگر مشارکت می‌کنیم. انجمن‌های خیریه مردمی قادرند مشکلات مردم در محله‌ها را بررسی کنند. به گزارش آرازآذربایجان به نقل از سلامت نیوز، نباید دائما به این فکر کنیم که حکومت قادر است برای مردم چه کند، زیرا در حال حاضر به دلیل عدم مهارت محله‌ای و ملی در گفت‌و‌گو را برای وقوع زایش سرمایه اجتماعی بسته‌ایم. به منظور ایجاد مهارت محله محوری نقش سازمان های مردم نهاد و نهادهای مدنی بسیار پررنگ است، اما در حال حاضر نهادهای مدنی را در جامعه و در موسسات مردم نهاد داریم اما این موسسات مردم نهاد متاسفانه در زیر سیطره نهادهای دولتی قرار دارند و نهادهای دولتی به دلیل وام یا وجهی که به این سازمان‌ها اختصاص می دهند آنها را در چنبره خود گرفته‌اند.

نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۷:۲۷ ق.ظ

دیدگاه


6 − دو =