غَلَیان »قلیان« یک شبه فروکش نمیکند
گروه اجتماعی: به جرات میتوان ایرانیان را متخصص تصمیمهای خلق الساعه و آنی تلقی کرد، تصمیمهایی که برای لحظه و در لحظه گرفته میشود که از بسیاری از مدیران کشور، مدیران لحظات بحران و از برخی ازآنان نیز مدیرانی بحران آفرین ساخته است. حالا یکی دیگر از مسایل اجتماعی کشور که سال هاست با آن دست و پنجه نرم میشود، به ورطه تصمیم سازی و تصمیم گیری مسئولان ورود پیدا کرده موضوع نخ نمای قلیان و عرضه آن درچایخانههای کشور است. موضوعی که هر از چندی مورد قهر مدیران قرار میگیرد و با آن برخورد میشود، اما چندی بعد آتش زیر خاکسترش زبانه میکشد و با دستور العمل و بخشنامهای مانند ققنوس از زیر خاکستر سر بیرون میآورد. حالا دوباره این اخگردان غوغاگر خرامان خرامان خود را به صدر اخبار کشور نزدیک کرده و در انتظار نوع برخورد مدیران با خودش نشسته است. یکی از یک گوشه کشور میگوید »باید قلیان را کُشت، تنباکو بَد است« و دیگری میگوید »اگر به من باشد که با خانوادهام از دود آن بهره میجویم« و قلیان در انبوهی از برخوردهای دوگانه مسئولان همچنان سرخ رو و گزنده خو کنار چایخانهها رخ نمایی میکند و از جوانان دلبری! شاید کمتر کسی است که نداند قلیان مضر است و دودش کُشنده و خلق و خویش کِشنده. اما کمتر کسی از آنان که کام بر نِی نهادهاند، حاضر هستند از این تلخ کامی کام نگیرند و دود در فضا نپیچانند. با این توصیف حالا مسئولان بهداشتی، انتظامی و بعضا قضایی دست به دست هم داده تا فتیله آتش آن را پایین بکشند. اقدامی ارزنده که اگر ابعاد مختلف آن به خوبی دیده شود، از خوب هم خوبتر و اگر این موضوع غیرکارشناسی اجرایی شود، میتواند زیان بارتر از اصل موضوع باشد. این روزها با باز کردن هر صفحه از خبرگزاریها، روزنامهها سایتهای خبری و یا حتی زیرنویس تلویزیون و پیامهای رادیویی شکایت نامههایی از قلیان به گوش میخورد که هرچند رنگ و بویی از اقدام کارشناسی در زمینه تبلیغ و عملیات روانی در منقبت آن دیده نمیشود، اما میتوان گفت این همه اتحاد برای گوشزد کردن تلخی آن ستودنیست. اقدامی ستودنی که اگر نقاط ضعف آن بر طرف شود، میتواند الگویی شود برای اقدامات مشابه اینچنینی در مسایل مختلف اجتماعی. اما برای الگو شدن نوع برخورد با آن باید مسایلی را مد نظر داشت که در زیر به آن اشاره میگردد:
*مقابله با قلیان و اسناد بالا دستی
مقابله با قلیان به عنوان یکی از وسایل سرگرم کننده که از سدههای قبل پا به میان ایرانیان گذاشته و حتی در مراسم آیینی، روضه خوانی جشنهای ملی و مذهبی و حتی مراسم ازدواج و فاتحه خوانی پایه اصلی بوده راه و روش خود را میطلبد و با اقدامات یک شبه و تصمیمات خلق الساعه از میان مردم رخت بر نمیبندد. شاید بهترین تجربه در این زمینه برخوردهای سلبی با موضوع بدحجابی بود که با نیم نگاهی به عوامل متعدد اجتماعی کار را به جایی رساند که در یکی دو سال گذشته حتی دولت هم که به سبب مصوبه شورای انقلاب فرهنگی باید از این موضوع حمایت میکرد و در برخی از امور خود پیشرو میشد، به طور کلی نفی ولد کرد. حالا در مورد قلیان هم نباید کار را به جایی رساند که روزی برسد که نیروی انتظامی و فرماندهان آن قلم و عَلَم فراز دارند و ناله سر دهند که »نیروی انتظامی در برخورد با این مقوله تنها مانده و دیگر کسی یاری گر آن نیست.« موضوعی که با توجه به رویکرد دولت یازدهم و بویژه اظهارات معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی کشور دور از انتظار نیست.
*پرهیز از آمار غلو انگیز
یکی از شیوههای عملیات روانی منسوخ دورانهای گذشته این بود که برای زشت و یا مضر جلوه دادن چیزی سعی میشد آمار سازی شود و به طور مثال کار را به جایی میرساندند تا آش آنقدر شور شود که داد آشپز هم در بیاید. روشی که هرچند در تمام دنیا منسوخ شده، اما در ایران همچنان کاربرد دارد و برای کم اثر کردن یک مسئله اجتماعی آنقدر آن را زشت جلوه میدهند که غیر قابل باور گردد و این موضوع بالطبع اثری سو خواهد داشت. به طور نمونه این روزها صدا و سیما و برخی از روزنامهها به نقل از برخی افراد مدعی شدهاند که هر قلیان برابر ۴۰ نخ سیگار دود وارد بدن میکند و مضر است و…. تا جایی که حالا ۴۰ کلاغ قصه قلیان ۴۰۰ کلاغ شده و برخی دیگر از کارشناسان! این رقم را تا ۴۰۰ برابر هم اعلام کردهاند. موضوعی که هیچگاه عنوان نشد با چه کیل و پیمانهای سنجیده شد تا این رقم به دست آمد؛ حالا تصور کنید همین رقم وارد خانهها شود و مادری بخواهد فرزندش را از قلیان منع کند، آیا غیر از این است که با تمسخر نسلی از جوانان مواجه میشود که در دبیرستان و دانشگاه و حتی کوچه و خیابان، دیگر بیدلیل و علت روزیِ روز و تاریِ شب را هم نمیپذیرند؟
*پرهیز از پاک کردن صورت مسئله
اما آنچه که پیش بینی میشود و از اخبار و روایات بر میآید، آنچه که اکنون در حال انجام است، مانند بسیاری از اقدامات دیگر، پاک کردن صورت مسئلهای است که اگر به خوبی با آن برخورد نشود به جای نتیجه مثبت، قطعا نتیجه منفی خواهد داشت. با یک مثال سعی خواهم کرد ذهن خواننده را روشن سازم. شما تصور کنید یک جوش چرکی روی صورتتان بزند، به پزشک مراجعه میکنید. معمولا پزشک در این شرایط دو تجویز خواهد داشت. یکی ارایه یک داروی موضعی برای رفع آثار جوش چرکی روی صورتتان و یکی هم آزمایش خون برای شناخت چرایی چنین عارضهای. حال اگر شما تنها به استفاده داروی موضعی بسنده کنید، قطعا جوش چرکی برای چند روزی خوب خواهد شد، اما به علت ناشناخته ماندن عامل آن، از یک یا چند جای دیگر صورتتان سر باز میزند. اما اگر خون را آزمایش کنید ضمن شناسایی عامل این بیماری میتوانید به طور اصولی از وقوع مجدد آن جلوگیری کنید.این مثال در زمینه قلیان نیز صدق میکند. امروزه حدود ۵۰۰ واحد صنفی که قلیان عرضه میکنند فقط در استان اصفهان فعال هستند، فارغ از مجوز دار بودن یا نبودن این واحدها، اگر فرض کنیم روزانه ۵۰ نفر به طور میانگین به هر یک از این واحدها مراجعه و قلیان استعمال میکنند، پس به این نتیجه میرسیم که روزانه ۲۵ هزار نفر تنها در استان اصفهان قلیان مصرف میکنند. حالا بر فرض اینکه این واحدها تعطیل شوند و چهار پنجم این افراد تمایلی به قلیان نشان ندهند، تصور اینکه یک پنجم آنها یعنی حدود ۵ هزار نفر روزانه برای تامین نیاز خود به پارکها و فضاهای عمومی مراجعه کنند تصور دور از انتظاری نیست و در چنین شرایطی هم فضاهای عمومی مانند پارکها برای دیگر شهروندان غیر قابل استفاده میگردد، هم مشاغل کاذب از جمله دست فروشی قلیان و در کنار آن عرضه آسانتر مواد مخدر صورت میگیرد، هم در صورت تصمیم به برخورد با عرضه کنندگان توسط پلیس، باید شاهد آن باشیم که ماموران انتظامی به جای برخورد با سارقان و جانیان بخشی از نیرو و توان خود را در اختیار افرادی گذاشتهاند که میشد آنها را در فضاهایی بسته کنترل کرد.
*خود کرده را تدبیر نیست
از سوی دیگر بیان این نکته نیز خالی از لطف نیست که روزگاری در همین شهر گرفتن مجوز چایخانه و عرضه قلیان یکی از آسانترین کارها بود و تاجایی پیش رفت که حتی برای این منظور اتحادیهای جدا گانه نیز ایجاد شد. آن زمان بسیاری از کارشناسان تذکر دادند که رشد اینچنینی مراکز عرضه قلیان خطرناک است و علاوه بر بروز مشکلات بهداشتی برای مصرف کنندگان، معضلات دیگر اجتماعی مانند مهاجرت به شهرها برای کار در این مراکز بیثباتی مشاغل و… را نیز در پی خواهد داشت اما کسی نشنید و حالا نیز همان کارشناسان معتقدند یک شبه بیکار کردن تعداد قابل توجهی نیروی کارگر ساده که امکان رفتن سر شغل دیگری برایش ممکن نیست و بسیاری از آنها نیز از شهرهای کوچک یا روستاها به شهرهای بزرگ مهاجرت کردهاند، کاری بسیار خطرناک است. مراکزی که روزی از نهادهای حاکمیتی و در سایه سکوت قانون مجوز میگرفتند، حالا دارند با تابش آفتاب بهاری به تنه نیم خیز شده قانون پلمب میشوند و این پدیده هرچند میتواند نتایج خوبی برای جامعه رقم بزند، اما این نتایج نمیتواند آنقدر پر بار باشد تا تداوم یابد و مطمئنا روزی روزگاری نه چندان دور، سکوت قانون دوباره فریاد میشود برای فعالیت این واحدها. در این شرایط بهترین راه مقابله با عرضه قلیان، به کارگیری قانون، قوه قهریه، علم و تخصص پزشکی، بیان مصادیق به دور از بزرگ نمایی از طریق رسانهها و… زیر نظر متخصصان جامعهشناسی و نظریه پردازان علوم ارتباطات است تا علاوه بر پیشبرد اهداف در راستای مقابله با این وسیله مضر، بتوان خون جامعه را نیز آزمایش کرد تا میکروب تمایل به آن در صورت آگاهی محرز از این همه مضرات نیز شناسایی و درمان شود.
نوشته شده توسط admin در شنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۱۵ ق.ظ