علاقه مخاطب پیچیده ایرانی به سریال های غیروطنی

علاقه مخاطب پیچیده ایرانی به سریال های غیروطنی

سودابه قیصری
گروه جامعه : فرهنگ ایرانی دارای ویژگی‌هایی چون فداکاری، اخلاق پهلوانی، قهرمانان ملی، احترام به والدین، روحیه جمع گرایی است. اما در سال‌های اخیر، مخاطب ایرانی تحت تاثیر سریال‌های کره‌ای و غربی قرار گرفته است. باید اشاره کرد که جذب مخاطب ایرانی به سریال‌های کره‌ای و امریکایی از شبکه‌های سراسری آغاز شد و این زمینه‌چینی در بستر صدا و سیما شکل گرفت.
سریال‌های تلویزیونی بخشی ز زندگی روزمره خانواده‌ها را شکل می‌دهد که گروه‌های سنی مختلف را در کنار هم جمع می‌کند تا محتوای یکسانی به آنان ارائه دهد. به دلیل برخی تشابهات و تفاوت‌های فرهنگی ناشی از جهانی سازی، لزوم مطالعه منطق سریال‌سازی در کشورهای مختلف ضرورت دارد. به دلیل وجود مخاطبان بالای سریال‌های کره‌ای و به طور کلی آسیای شرقی و همچنین سریال‌های امریکایی مانند گمشدگان، فرار از زندان، دکستر، آناتومی، دوستان، زنان خانه دار، شهر و سکس، بیرکینگ بد، شرلوک هولمز و سریال‌های مشابه بهتر است به ویژگی‌های عامه پسند این سریال‌ها اشاراتی داشته باشیم. مخاطب تلویزیون بودن صرف تماشای آن در زمان و مکان خاص نیست بلکه عوامل پیشین و پسین در درک مخاطب و تدوام تماشاگری او تاثیر مستقیم و غیرستقیم دارند. همسویی اسطوره‌های ژاپنی و فداکاری سامورایی‌ها در حفظ کیان و استقلال کشور و جامعه‌شان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ذهنیتی مثبت و تاثیرگذار از این سریال‌ها را با توجه به نوع پوشش آنان فراهم کرد. شاید بتوان علت تمایل عامه مردم از سریال‌های کره‌ای در این سال‌ها را در شباهت‌های فرهنگی، اسطوره سازی و نمایش روابط عاطفی آنان که با محدودیت کمتر مواجه است، دانست. به دلیل غلبه اسطوره و افسانه در ادبیات داستانی ایران و شخصیت‌هایی مانند رستم، زال، سیمرغ و .. پیشینه فرهنگی برای پذیرش آنان در بستر جامعه وجود دارد و به همین دلیل اوقات فراغت با تماشای داستان‌های مشابه اسطوره‌ای و قهرمانی سپری می‌شود.
سریال‌های شرقی با قهرمان‌سازی و استفاده از ژانر تاریخی، توانستند در دهه‌های قبل، سریال‌هایی مانند اوشین و جنگجویان کوهستان با اقبال بسیار بالایی از مخاطبان همراه بود؛ این رویه تا سال ۸۵ مسکوت ماند تا در نهایت سریال یانگوم موج فروخفته علاقه به سریال‌های کره‌ای را بین مخاطبان مجدد برانگیخت. شبکه‌های داخلی سریال‌هایی چون یانگوم، افسانه دریا، متشکرم، تاجر پوسان، جومونگ و … را در ژانر تاریخی پخش کرد و موجی از علاقمندان به عنوان طرفداران دایمی خود جذب کردند. شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان نیز با تفاوت عمده در سریال‌های کره‌ای به ژانر اجتماعی روی آوردند و با عبور از خط مرزهای اخلاقی جامعه ایرانی، مخاطبان را برای تماشای سریال‌های کره‌ای مجاب کردند.
روزگار شاهزاده، کافه پرتس، سلیقه شخصی، سلام بانو، دختر من، شاهزاده شهر، بوسه شیطانی، به زیبایی تو، دلم برات تنگ شده و بسیاری از سریال‌های کره‌ای در شبکه‌های فارسی زبان پخش می‌شود. در ادامه به برخی از علل رواج سریال‌های کره‌ای در جامعه ایرانی اشاراتی می شود. زنان موفق و قهرمان سریال‌های کره‌ای که از شبکه‌های داخلی پخش می‌شود، اغلب زنانی ساده، سخت‌کوش، سر به زیر و پاکدامن هستند و با جذابیت‌های ظاهری برای بیننده ایرانی، پیگیری ادامه داستان را فراهم می‌کند. ایفای نقش‌های خانوادگی و اجتماعی توام با شرم شرقی در شخصیت‌های تمام زنان داستان دیده می‌شود. در این فضا زنان نادرست و شخصیت‌های منفی زن، با نوعی بی‌حیایی رفتارهای سرکش گونه بازنمایی شده‌اند که به دلیل نفی سادگی و حجب شرقی، منفور داستان هستند و این حس را به بیننده منتقل می‌کنند که معصومیت و سادگی زنان در ظاهر و رفتار آنان، بخشی جدایی ناپذیر از درستی و پاکی یک زن در فرهنگ شرقی است. در مجموع سریال‌های کره‌ای، جمع گرایی بیش از فردگرایی اهمیت دارد و حتی در سریال‌های اجتماعی پخش شده در شبکه‌های ماهواره‌ای نیز تقدس خانواده و زیست در کانون خانواده از اهمیت بالایی برخوردار است.
رفتارهای احترام آمیز نسبت به بزرگان و افراد سالمند و همچنین احترام به حقوق دیگران، نفی دروغ گویی و … در دسته رفتارهای جمع گرایانه می‌گنجد که شاید مدت‌هاست جای خالی آن را در سریال‌های وطنی احساس می‌کنیم. جمع‌گرایی یکی از مولفه‌های فرهنگ شرقی در برابر فرهنگ غربی است. کره‌ای ها نیز تا حد زیادی دچار این مشکل شده اند اما با ساخت مجموعه‌های تاریخی به تقویت خلل‌های ایجاد شده در فرهنگ حاضر پرداختند و این نکات در سریال‌های کمدی، تاریخی و درام‌های اجتماعی آنان مشهود است. آنچه در سریال‌های کره ای به وضوح نمایان است، احترام به ارزش‌های ملی و مقدس بودن کشور و آداب و رسوم آنان است. صرف نظر از هر نوع رفتار و نقشی که شخصیت‌ها در داستان‌های تاریخی یا اجتماعی کره‌ای ایفا می‌کنند، عشق به وطن و تلاش برای پیروزی وطن بسیار علنی بیان شده است. هیچ رفتاری بیش از خیانت به آرمان‌ها و ارزش‌های ملی مذموم نیست و اگر فردی متهم به نقض یکی از این قوانین و آداب ملی شود، دچار شرمساری اجتماعی خواهد شد. آنان راه‎حل این تخطی را نیز در سریال‌های خود نشان داده‌اند: جبران به مافات خطای مرتکب شده بدون توقع پاداش یا تشویق یا هر نوع حمایتی.
این رویه موجب افزایش انسجام ملی، تقویت روحیه ملی، انتقال ارزش‌های ملی به نسل آینده و ثبات اعتقادات ملی در کره می‌شود. آنان از ظرفیت تاثیرگذاری سریال در این حوزه به نفع برون مرز و درون مرز خود عمل کردند و مردم کره را افرادی معتقد به ارزش‌های ملی و اخلاق فداکارانه برای وطن معرفی نمودند. این در حالی است که با سابقه رشادت‌ها و ایثار رزمندگان ایرانی در هشت سال دفاع مقدس، سریالی که توان نشان دادن عادی و بدون اغراق از فداکاری رزمندگان را نشان دهد، به تعداد انگشتان یک دست هم نیست. در سریال‌های کره‌ای حضور والدین، اقوام نسبی و سببی به کرات دیده می‌شود و حتی با وجود شرارت‌ها و کارشکنی‌ها همچنان اعتبار روابط خانوادگی بیش از سایر روابط در زندگی افراد نشان داده شده است. خانواده و حدود خانوادگی دارای تقدس بوده و میل به تشکیل خانواده و والد شدن در بسیاری از سریال‌های کره‌ای به چشم می‎خورد. خیانت، رابطه نامشروع و چشمچرانی مذموم بوده و افراد همانند مخلفان اجتماعی از برخی روابط اجتماعی طرد می‌شوند و برای بازگشت نیازمند اصلاح اخلاق و عمل گذشته خود را دارند. در بسیاری موارد، حتی در فیلم‌های غیراخلاقی آنان نیز، رفتارها و صحبت‌های اروتیک بیان نمی‌شود و فقط نمادهایی از آن برای دادن هشدار به مخاطب ارائه می‌گردد.
کره‌ای‌ها در بیان اسطوره‌ها و اسطوره‌سازی از افراد معمولی بسیار موفق‌تر از ایران عمل کرده‌اند. اسطوره‌های کره‌ای خطا و اشتباه و توان جبران دارند. اسطوره به یکباره و بر اساس تقدیر ساخته نمی‌شود بلکه امید و تلاش برای قهرمان شدن در فرهنگ کره‌ای این گونه به نمایش گذاشته شده است. اسطوره‌های دوست داشتنی و ملموسی که با مردم عادی زندگی می‌کنند اما در تاریخ و خاطرات مردم باقی می‌مانند، امکان مقایسه و الگوسازی را بیشتر از سایر اسطوره‌ها در کشورهای دیگر فراهم می‌کنند. همچنین قهرمانان سریال‌های کره‌ای، افرادی اخلاق‌مدار، خانواده دوست، کوشا و تا حد زیادی پایبند به آداب و رسوم و مذهب خود هستند. قهرمانان کره‌ای به دلیل همین سادگی و باورپذیر جلوه دادن توانستند با مخاطب ایرانی ارتباط برقرار کنند.
در سریال‌های امریکایی همواره سرمایه‌گذاری بر روی قهرمانانی است که به نوعی ضد قهرمانند و شخصیت مثبت فیلم، چهره تاریکی نیز دارد که از دید سایر شخصیت‌ها دور مانده است. بخشی از هیجان سریال‌های امریکایی به فراز و فرود این پنهان‌کاری اختصاص دارد و هیجان ساختگی ناشی از آن، داستان‌های مکرر دیگری در خلال داستان اصلی فراهم می‌کند تا مخاطب را بیش از پیش به تماشای سریال ترغیب کند. ابرقهرمانان سریال‌های امریکایی از نظر اخلاقی افراد مقبولی نیستند اما در تمام داستان به عنوان یک دانای کل و یک ابرقهرمان که توان نجات دنیا و حل مسئله‌ای بغرنح را دارد، ظاهر شده‌اند.
سریال‌های امریکایی با هدف سرگرم‌کنندگی و نشان دادن امریکا به عنوان کشوری برای تمام عقاید و افراد ساخته شده که در همین راستا، سعی در از بین بردن تمام خط مرزهای اخلاقی و مورد پذیرش افراد در سراسر جهان دارد. با این رویکرد، برهنگی فرهنگی رخ می‌دهد و فرد برهنه اولین لباس در دسترس را برای پیکر خویش انتخاب می‌کند. این رویکرد کلی امریکا در فرهنگ سازی امریکایی است. سریال‌های امریکایی حق تصمیم و انتخابی برای پایان داستان برای مخاطب قائل نیستند و خود را ملزم به صرف جزییات به شیوه امریکایی و دلخواه خود می‌دانند، زیرا مخاطب را در این سطح از تخصص و آگاهی تصور نمی‌کنند. از برخی سریال‌های امریکایی که در سطح جهان، مخاطبان پیگر خود را به دست آورده است می‌توان از مردگان متحرک، سقوط، براد چرچ، بریکینگ بد، فرندز، خانواده مدرن، گمشده‌ها، گیمز آو ترون و … نام برد. در ادامه به برخی از موارد جزیی در سریال‌های پربیننده امریکا در سراسر جهان اشاره می‌کنیم: خانواده در بسیاری از سریال‌ها همانند غل و زنجیر، محدود کننده فرد نمایان شده که فرد را از دستیابی به اهداف و موفقیت آینده محروم می‌کند.
خانواده در خوش بینانه‌ترین نوع آن، زیست مشترک زن و مرد با فرزندان مشترک حاصل از این ارتباط یا رابطه جنسی گذشته زن یا مرد است. در ایده‌آل خانواده امریکایی، قرار نیست خانواده مرکز امن و آرامش به تصویر کشیده شود بلکه خانواده مرکزی برای سلب آرامش، روابط دست و پاگیر، اختلال در اهداف شغلی و اجتماعی فرد است و مأمن فرد مکانی مخفی دور از خانواده یا در خانه دوستی دیگر از جنس مخالف است. فردگرایی و لذت جویی در این سریال‌ها موج می‌زند و فرد مختار به استفاده حداکثری از فرصت‌هایی است که برای این منظور به دست می‌آورد. بازگشت به گذشته و ترمیم خطاها در زندگی مشترک معنا ندارد و در اکثر سریال‌ها، الگوی اخلاقی شخصیت اصلی به ناگهان فرومی‌ریزد و چهره واقعی و سرشار از بی‌اخلاقی و هوسبازی وی نمایان می‌شود.
فردگرایی لیبرالیستی در دیالوگ‌های داستان به کرات منعکس می‌شود و تنها قانون زندگی افراد همین کسب حداکثر لذت و منفعت فردی از زندگی و محیط اجتماعی است. قهرمان امریکایی فردی غیروابسته و رهاشده است که برای کسب آرامش به هر ترفند و هر فردی می‌آویزد و تمام این رفتارها دور از چشم سایر شخصیت‌های داستان است.
این وجه از شخصیت قهرمان که برای فرد به نمایش کشیده می‌شود، موجب ایجاد یک حس رازداری کاذب بین قهرمان و مخاطب می‌شود تا علقه‌های وابستگی بین آنان بیشتر شود. این علاقه تا جایی پیش می‌رود که رفتارهای غیراخلاقی و مجرمانه قهرمان سریال امریکایی استحاله شده و به عنوان ارزش از سوی مخاطب تلقی شود.
همان‌طور که گفته شد، در سریال‌های امریکایی خانواده به عنوان یک کانون بدون ثبات است که با یک والد نیز امکان پایداری داشته و حتی نیازمند به آن نیست که پدر و مادر در یک خانه مشترک زندگی کنند. در بررسی خاطرات دوران جوانی و نوجوانی پدر و مادر، کودکان اغلب با شرکای جنسی والدین خود که در حال حاضر نیز از نزدیکان خانوادگی آنان هستند، آشنا می‌شوند. زنان و مردان در چارچوب خانواده نیز خود را به لذت‌جویی و هوس‌بازی دعوت می‌کنند. مشروعیت بخشیدن به روابط آزاد بین زنان همسردار و مردان غریبه که با شکستن هنجارهای اجتماعی و حدود شرعی، در زمره اهداف لیبرال فمینیستی است که داشتن روابط متعدد جنسی و بی بندوباری را به مثابه حق طلبی آنان در نظر می‌گیرند و در روند داستان، آن را یک حق دانسته که زنان یا دختران نیاز به مخفی کردن آن نداشته و حتی محق به انجام آنان برای تنوع و بازگشت انگیزه به زندگی فعالانه و موفق هستند.

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۴:۵۲ ق.ظ

دیدگاه


2 + سه =