عشق¬هایی که با چاشنی احساس ناامنی همراه است

عشق¬هایی که با چاشنی احساس ناامنی همراه است

گروه خانواده وسلامت: شمایی که احساس ناامنی را با خود به رابطه تان با همسرتان برده اید نه تنها خود را از لذت زندگی مشترک محروم کرده اید و با دست و پا زدن های تان رابطه زناشویی را خراب کرده اید. تقصیر همسرتان نیست؛ این شما هستید که در ذهن تان سناریو رفتن شوهرتان را چیده اید! شاید شمایی که بارها و بارها طعم شکست عاطفی را چشیده اید، توپ را توی زمین کسانی بیندازید که لایق محبت_های_تان نبوده اند. اما واقعیت این است که خود شما بیشتر از هر کسی باعث تنها ماندن_های_تان شده اید. اگر شما هم ویژگی های زیر را دارید معنایش این است که دلبستگی را با چاشنی احساس ناامنی تجربه می کنید و این بار هم نمی توانید مردی که در کنار تان ایستاده را صددرصد متعلق به خود کنید.آدم هایی که عشق_شان با چاشنی احساس ناامنی همراه است همیشه نگران اتفاق هایی که در پشت پرده رابطه عاطفی شان می افتد، هستند.هرقدر هم که بزرگ شوید، کودکی تان رهای_تان نمی کند. همه ما در سال های کودکی در شرایطی قرار گرفته ایم که بر رابطه مان با والدین و اطرافیانی که تاثیری انکارناپذیر بر زندگی و شخصیت مان گذاشته اند اثر گذاشته_اند.
شاید تصور کنید حالا که از آن روابط بیرون آمده اید و خودتان در حال شکل دادن به زندگی_تان هستید، می توانید اثرشان را هم خنثی کنید و آن طور که دوست دارید زندگی کنید؛ اما واقعیت این است که گذشته شما به راحتی دست از سرتان برنمی دارد. اگر در سال های کودکی الگوی دلبستگی ایمن در شما شکل نگرفته باشد و به هر دلیل دوست داشتن، دلبستگی و وابستگی را همراه با اضطراب، احساس ناامنی و ترس از طرد شدن تجربه کرده باشید، بعید است که امروز بتوانید بدون این احساس ها یک رابطه عاطفی را تجربه کنید. اگر در رابطه تان احساس ناامنی کنید همیشه نگران قضاوتی که همسر یا نامزدتان روی حرف ها و رفتارهای تان دارد، خواهید بود و بعد از هر کار یا حرفی، دنبال مهر تاییدی که او می_تواند بر رفتارهای شما بزند، خواهید بود. مثلا وقتی تصمیمی درمورد خرج کردن پول های تان را با او در میان می گذارید، فورا می پرسید »فکرم احمقانه بود؟« یا وقتی برایش درمورد فعالیت_های روزانه تان حرف می زنید، هنوز حرف های تان کامل نشده می گویید »با حرف های تکراری ام حوصله ات را سر بردم؟« این تلاش حتی برای تایید شدن ظاهری هم ادامه خواهد داشت. مثلا وقت رفتن به مهمانی بارها از او می خواهید درمورد لباس نظر دهد و شما با این کارها می_خواهید مطمئن شوید، ایده آل او هستید. نمی_توانیم باور کنیم که عشق بیش از اندازه دلیل اصرار شما به تمام وقت با هم بودن است. شما کنار هم زندگی می کنید، در ساعات کاری مدام با هم حرف می زنید و تلگرام بازی می کنید، بدون هم نه تنها سفر نمی روید که حتی پاساژگردی هم نمی کنید. شما با هم جنس های تان قرار نمی_گذارید و کافه نمی روید و اگر همسر یا نامزدتان در یک مهمانی نباشد، شما هم فکر رفتن به آن را از سرتان بیرون می کنید.
آدم هایی که عشق شان با چاشنی احساس ناامنی همراه است، همیشه نگران اتفاق هایی که در پشت پرده رابطه عاطفی شان می افتد، هستند. آنها با تماس های لحظه به لحظه همسر یا نامزدشان را کنترل می کنند، گوشی تلفن همراه و حتی جیب هایش را چک می کنند و وقتی در مهمانی او را کنار فردی که از نظر خودشان می_تواند یک رقیب بالقوه باشد می بینند، و ذهن_شان به هم می ریزد.بی اعتمادی یکی از مشخصه_های اصلی این افراد است. آنها در یک رابطه عاطفی هیچ وقت معنای واقعی آرامش و عشق را نمی فهمند، چراکه در بهترین لحظات با هم بودن شان تصور می کنند دل و ذهن همسر یا نامزد شان جای دیگری است. اگر شما هم به درد این افراد مبتلا باشید، نمی توانید به حرف ها، ادعا های عاشقانه یا قول هایی که شریک زندگی تان به شما می دهد، اعتماد کنید و مدام با این تصور که »همه چیز به زودی از هم می پاشد« دست به گریبانید.
اگر در سال های کودکی، الگوی دلبستگی ایمن در شما شکل نگرفته باشد و به هر دلیل دوست داشتن، دلبستگی و وابستگی را همراه با اضطراب احساس ناامنی و ترس از طرد شدن تجربه کرده باشید، بعید است که امروز بتوانید بدون این احساس ها یک رابطه عاطفی را تجربه کنید
هر بار که می خواهید با نامزد تان بیرون بروید چیزی در ذهن تان می گوید که همسر رویایی او نیستید؟ ده ها بار لباس تان را عوض می کنید و دست آخر ذهن تان به شمایی که مقابل آینه ایستاده اید می گوید زشت تر، بدلباس تر و بدهیکل تر از آن هستید که فردی مثل او بتواند عاشق تان شود؟ بی اعتمادی به خود یکی دیگر از ویژگی های چنین آدم هایی است و اگر شما یکی از آنها باشید، حتی در صورت تایید نامزد یا همسرتان باز هم مطمئن نخواهید بود که شایسته_ترین فرد جمع برای مرد زندگی تان خود شما هستید. واقعیت این است که گذشته عاطفی شما نه تنها به شکل برقرار کردن ارتباط تان تاثیر می_گذارد، بلکه در ناخود آگاه تان برای شما تعیین تکلیف می کند و بی آنکه بدانید شما را با کسی وارد رابطه عاطفی می کند که می تواند همان گذشته را برای تان تکرار کند. همین اتفاقاتی که به ظاهر خارج از خواست و برنامه ریزی شما می_افتد، باعث می شود که باوجود نیاز شدیدی که به داشتن یک تکیه گاه عاطفی دارید، بارها طعم جدایی و طرد شدن را بکشید یا در رابطه ای ماندگار شوید که در آن احساس امنیت نمی کنید.
چه شما خودتان را در این رابطه باخته باشید و چه شریک زندگی تان به این مشکل دچار باشد نباید خیال کنید که همه جای جهان آسمان همین رنگ است و همه آدم ها اینقدر سخت عاشقی می_کنند. شما می توانید در هر یک از این دو صورت، مشکل را حل کنید و عاشقی را برای خودتان و کسی که دوستش دارید آسان تر کنید.
یک مرد به عنوان شوهر باید همسرش را دوست داشته باشد و او را از محبت و وفای خود مطمئن کند. مردانی که به خاطر شکاکیت و سوءظن های همسرشان آزار می بینند در بسیاری از موارد خودشان مقصرند. آنها در محبت کردن کوتاهی کرده و اعتماد سازی نکرده اند. در بسیاری از موارد فقط می توانستند با چند کلمه حرف از ایجاد یک سوء ظن جلوگیری کنند اما یا مسئله را جدی نگرفتند یا به خاطر یک مشکل اخلاقی از محبت کردن ابا داشتند. در هر حال داشتن یک بانوی عاشق در خانه لطف بزرگ الهی است. حال آنکه این نعمت را نباید دست کم گرفت و برای عاشق کردن همسر باید هزینه کرد باید قدر محبت زنانه دانسته شود تا با کارهای بی_جهت و نادرست از بین برده نشود. اگر یک مرد به ارزش و اهمیت محبت عمیق در روابط با همسرش پی ببرد، قطعا حاضر نمی شود آن را به خاطر لجبازی های بیهوده و پافشاری کردن بر مواضع بی ارزش از دست بدهد. لاز م است بسیاری از جر و بحث ها و کلمات رکیک به خاطر پابرجا ماندن محبت از زندگی و رفتار و گفتار ما سانسور شود تا چیزی از محبتی که در قلب_های ما هست کاسته نشود.

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۰۲ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۶:۳۸ ق.ظ

دیدگاه


چهار + 5 =