عدم آگاهی برای کودکان امنیت نمی آورد

عدم آگاهی برای کودکان امنیت نمی آورد

گروه اجتماعی: به نظر می رسد موضوع بسیار مهم، آموزش کودکان و نوجوانان و آگاهی بخشی به آنها درخصوص خطرات محتمل است.
در محیط داخلی خانواده ها این وظیفه را باید مادران انجام دهند، زیرا به طور معمول بچه ها اعم از پسر و دختر با مادر خود راحت تر سخن می_گویند.
وظیفه مهم تر را کودکستان ها و مدارس برعهده دارند که باید درباره این گونه مسائل بدون پرده پوشی، برای بچه ها روشنگری کنند.
اینکه به بهانه شرم و حیا یا بدآموزی و امثال اینها اطفال را در جهل و عدم آگاهی مطلق راجع به این موضوع نگاه داریم در تحلیل نهایی به نوعی معاونت در جرم کسانی تلقی می شود که به این بچه ها تعرض می کنند.
درعین حال با توجه به اینکه شنیده می شود هم اکنون، هم قوه قضائیه و هم ناجا و به طریق اولی سازمان های نظارتی دیگر مرکز تمرکز اطلاعات دارند و شبکه این اطلاعات در سراسر کشور گسترده است، به نظر می رسد باید اطلاعات مربوط به کودک آزاری و تعرض به کودکان- خواه مکشوف و خواه نامکشوف- در این مراکز گردآوری شده و در مواردی که موضوع گم شدن_ها یا مورد تجاوز قرارگرفتنِ کودکان مطرح می شود، موارد با اطلاعات موجود، منطبق شود.
اینکه اطلاع رسانی درخصوص این گونه موارد یا قتل های سریالی و امثال اینها، به بهانه احتراز از ایجاد وحشت انجام نگیرد، به هیچ وجه قابل قبول نیست، زیرا یکی از ابزارهای پیشگیری همین اطلاع رسانی هاست.
در کشورهای مترقی، وقتی کسی قصد خرید مسکن در منطقه ای را دارد، می تواند به مرکز پلیس آن مراجعه و آمار قتل ها، دزدی ها، کودک آزاری ها و سایر جرائم را دریافت کند و در این مورد هیچ پرده پوشی ای وجود ندارد. تجربه هم نشان می دهد که در بسیاری از جنایات سریالی عدم اطلاع رسانی به موقع و فراگیر باعث تأخیر در کشف و ادامه جنایات شده است.
نکته قابل توجه دیگر اینکه در تشکیلات پلیس بسیاری از کشورهای پیشرفته، واحدی به نام »علوم رفتاری« وجود دارد که وظیفه آن، صرفا تجزیه و تحلیل موارد بر مبنای اطلاع هر پرونده و مصاحبه با مجرمانی که در حال تحمل کیفر هستند و گردآوری اطلاعاتی از این قبیل، است و وجود این واحد در بسیاری از موارد باعث کشف سریع جنایات پیچیده می شود.
تا آنجا که بنده می دانم، در نیروی انتظامی و پلیس ما، تقسیم کار بر مبنای نوع جرم وجود دارد اما واحد علوم رفتاری نداریم. شاید وقت آن رسیده باشد که چنین واحدی در نظام انتظامی و پلیسی ما ایجاد شود.یک مددکار اجتماعی با اشاره به کاستی های اورژانس اجتماعی گفت اورژانس اجتماعی با محدودیت هایی برای محافظت از کودکان مواجه است لیلا ارشد (مددکار اجتماعی) در رابطه با حادثه اخیر که برای کودک هفت ساله پارس آبادی “آتنا اصلانی” اتفاق افتاد، بیان داشت: نیازمند یک سیستم هستیم که اطلاعات افراد در مورد کودک آزاری در آن ثبت شود و از حضور این افراد در مکان هایی نزدیک به کودکان جلوگیری شود. کسی که آتنااصلانی را مورد آزار قرار داد و به قتل رساند، سابقه آزار داشته است اما چون هیچگونه مرکز اطلاع رسانی و ثبت اطلاعات در مورد این افراد وجود ندارد پدر و مادر آتنا ناآگاهانه فرزند خود را برای خوردن آب به مغازه این فرد می فرستادند که در نهایت این اتفاق تلخ و غم انگیز رخ داده است.
او افزود: واقعیت این است که در مدارس و خانوار باید اطلاع رسانی در خصوص خط ۱۲۳ یا همان اورژانس اجتماعی صورت گیرد.
سازمان بهزیستی این خط را راه اندازی کرد حال باید چه اتفاقی بیفتد.
آیا سازمان هایی مثل آموزش و پرورش صداوسیما و مدارس در این رابطه کاری انجام داده اند. آیا کودک نسبت به طریقه استفاده و موارد استفاده از این خط آگاهی دارد؟ البته مقاومات هایی نیز از طرف خانواده ها وجود دارد حتی در موارد خشونت خانگی زمانی که به بچه_ها آموزش داده می شود؛ در صورت نیاز با ۱۲۳ تماس بگیرند با مقاومت خانواده ها مواجه می_شویم، با این استدال که با این آموزش به کودکان این امکان را می دهیم تا جلوی خانواده خود بایستند.
ارشد در ادامه گفت: خرده فرهنگی در کشور ما وجود دارد و آن این است که اگر کودک چیزی را نداند در امان است، این خیلی شایع است که مثلاً بچه ناآگاه باشد در حالی که دنیا به این نتیجه رسیده است هرچه سطح آگاهی کودک بیشتر و آموزش به کودک بیشتر باشد، سطح سلامت او نیز افزایش پیدا می کند. باید به کودکان بگوییم چه اتفاقی ممکن است برای آن ها مشکل ساز باشد. در این رابطه بحث آموزش مسئله جنسی مطرح نیست، بلکه قرار است آن ها را با اعضای خصوصی بدن آشنا کنیم تا مهارت پیدا کنند و یاد بگیرند چگونه از خود مراقبت کنند.
این مددکار اجتماعی در ادامه گفت: اورژانس اجتماعی کاستی هایی دارد، اما اطلاعات کودکان نیز درباره شماره ۱۲۳ کافی نیست؛ هرچند که اورژانس اجتماعی محدودیت هایی برای محافظت از کودکان دارد.
۱۲۳ برای مداخله مددکار رسمی سازمان بهزیستی باید مجوز حقوقی و دادستانی برای ورود و مداخله داشته باشد؛ این زمانبر است و موجب تلف شدن وقت می شود که در نهایت ممکن است اتفاق ناخوشایندی برای کودک رخ دهد. یا حتی در مواردی که کودک آزاری گزارش می شود، چون باید اجازه قوه قضائیه برای مداخله صادر شود فرد مرتکب به کودک آزاری محل حادثه را ترک می کند. بنابراین باید سازوکارهایی پیش بینی شود؛ برای اینکه اورژانس اجتماعی در سریع ترین زمان ممکن مداخله کند تا اقدامات لازم را انجام دهد.او افزود: با همه این ها جای خالی آموزش و اطلاع رسانی برای کودک خالی است. پیشگیری سطح اول و دوم در کشور وجود ندارد. آموزش های مهارت و ابزاری به بچه ها برای مراقبت و مقابله وجود ندارد.
این پیشگیری سطح اول است با طلاق گسترده_ای که به شکل سونامی در کشور وجود دارد؛ آموزش شیوه های همسری و فرزندپروری نیز وجود ندارد، وقتی کودک ابزار مقابله نداشته باشد و نداند؛ در مواقع خطر چه حرکتی انجام دهد، مشکل ساز و خطرآفرین است. معمولاً در پیشگیری سطح اول همه افراد جامعه از مقطع پیش دبستان تا دانشگاه در معرض آموزش قرار می گیرند که متاسفانه در کشور وجود ندارد.
ارشد تاکید کرد: در پیشگیری سطح ۲ معمولاً کسانی مورد حمایت قرار می گیرند که در معرض آسیب هستند. مثلاً کودکانی که در خانواده منزوی و گوشه گیر هستند و یا خانواده مشکل دار دارند و چون در مدارس روانکاو و یا مددکار اجتماعی وجود ندارد کمک به کودک و خانواده و شناسایی این موارد نیز وجود ندارد.
این مددکار اجتماعی بیان داشت: شخصی که آتنا اصلانی را مورد آزار قرار داده است در گذشته مورد ارزیابی و توجه قرار نگرفته است که سرانجام منجر به این اتفاق تلخ و به دنبال آن مداخله شخصی مردم شده است.
مردمی که به خاطر این حادثه غمگین و خشمگین هستند و بدون در نظر گرفتن شرایط همسر و کودک متهم اقدام به رفتارهای خارج از قانون مثل شکستن شیشه مغازه او می کنند، زمانی که آموزش در کشور وجود نداشته باشد و اعدام درملاءعام به صورت نمایشی در کشور وجود دارد ترویج خشونت نیز وجود دارد، کاری که در کشور انجام می شود؛ بیشتر پیشگیری سطح سوم است با فضای بسته ای که در آموزش و پرورش وجود دارد و دیوارهای بلندی که کشیده شده است عدم پذیرش به وجود آمده است. باید از NGO ها کمک گرفته شود تا کودکان مصونیت داشته باشند تا شاهد اتفاقات تلخ این چنینی نباشیم.

نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۴:۳۴ ب.ظ

دیدگاه


4 × = هشت