عدالت مالیاتی توزیع مجدد درآمد ازطبقات بالاتر به پایین تر می باشد
حسین محمودی اصل
گروه اقتصادی:فرهنگ مالیاتی ،مجموعهای از طرز تلقی، بینش ،برداشت ،ارزش های اجتماعی و عکسالعمل و میزان آگاهی مردم از مالیات و قوانین ،شیوه دریافت و هزینه کرد آن می باشد .
هرچقدر فرهنگ مالیاتی جایگاه مناسبی در بین مردم داشته باشد و قوانین و سیستم های مالیاتی کارا باشند ،انگیزه مشارکت در پرداخت مالیات و افزودن بر درامدهای مالیاتی تقویت خواهد شد .
درآمدهای مالیاتی بخش اعظم درآمدهای مالیاتی کشورهای توسعه یافته را تشکیل می_دهد.
در برخی کشورها درآمدهای مالیاتی ۴۹ تا ۶۶ درصد تولید ناخالص ملی است در حالی که در ایران حداکثر ۷ درصد است.این در حالی است که بر اساس اعلام آمارهای اقتصادی ارائه شده از سوی مراکز و نهادهای جهانی از جمله بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول، میتوان چنین گفت که بیش از ۸۵ درصد درآمدهای اکثرکشورهای دنیا به غیر از چند کشور نفت خیز منطقه خاورمیانه، حتی آمریکا،روسیه وبلژیک هم که نفت دارند، از طریق مالیات تامین میشود.
درامد مالیاتی بر اساس اقتصاد مقاومتی بایستی هزینه های عمومی دولت را پوشش دهد این در حالی است که این پوشش از ۲۵ درصد در سالهای گذشته به ۳۵ درصد نزدیک شده است بطوریکه درامدهای مالیاتی برای سال ۹۵ حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان پیش بینی شده است در حالیکه بودجه عمومی دولت حدود ۳۰۰ هزار میلیارد است .
بی تردید با تقویت فرهنگ مالیاتی و جلوگیری از فرار مالیاتی تحقق درامد مالیاتی ۱۵۰ هزار میلیاردی در کوتاه مدت دست یافتنی خواهد بود .
۴۰ درصد اقتصاد کشور مالیات نمی پردازد که بخشی از آن را با تقویت فرهنگ مالیاتی می توان وصول کرد. در ضمن با ارتقا فرهنگ مالیاتی ،دستیابی به درامدهای مالیاتی بیشتر فراهم خواهد بود . مالیات در کشورهای توسعهیافته یکی از منابع مهم درآمدهای دولت را تشکیل میدهد.
شهروندان کشورهای پیشرفته به دلیل اعتمادی که در گذر زمان، به نقش مالیات در تأمین رفاه عمومیو ارتقای شاخصهای اقتصادی کشورهای خود پیدا کردهاند، پرداخت مالیات به دولت را یکی از مهمترین وظایف ملی خود میدانند.یک عامل بسیار مهم در ترویج فرهنگ پرداخت مالیات در کشورهای پیشرفته، وجود سازمانهای نظارتی قدرتمند بر نحوه مصرف مالیات در این کشورها است که عملکرد آنها مالیاتدهندگان را مطمئن میسازد که مالیاتهای آنها دقیقاً برای همان مصارفی که در بودجه دولتها منظور شده است، پرداخت میشود.
اطلاع مردم از محل مصرف و نحوه مصرف مالیات خود ، انگیزه های آنان را برای پرداخت مالیات را افزایش خواهد داد.مشارکت مردم در توسعه و آبادانی کشور در سایه شفافیت در مصرف درامدها خواهد بود .
یکی از مشکلات عمده سیستم مالیاتی، ذهنیت منفی مردم نسبت به بحث مالیات است. مؤدیان به مأموران مالیاتی بهعنوان افرادی نگاه میکنند که از طرف دولت مأمور شدهاند تا سرمایههایشان را از آنان بگیرند.
این ذهنیت سابقه تاریخی دارد و هنوز بعد از گذشت سالهای طولانی مردم بر این باورند که مالیات نوعی پول زور است. زدودن این اندیشه و تغییر در نگرش و باور مؤدیان و ایجاد دیدگاهی مثبت، میتواند گام مهمی بهسوی فرهنگسازی مالیاتی باشد. افزایش مشارکت مردم در سایه وجود سیستم مناسب و عادلانه مالیاتی است.زمانی که کارمندان دولت ۵ درصد درامد را داشته باشند وبیش از ۵۰ درصد مالیات مشاغل را می پردازند ،جامعه موضع مناسب در خصوص مالیات نخواهند داشت .وقتی اصناف در مورد پرداخت مالیات ،سیستم مالیاتی را مناسب وعادلانه نمی دانند و یا توجیه شایسته صورت نگرفته است ،طبیعی است که مقاومت در پرداخت مالیات را شاهد خواهیم بود .
در حالتی که فرار مالیاتی و یا نپرداختن آن ،در جامعه نوعی زرنگی و موفقیت قلمداد شود و شیوه گریز پرداخت مالیات بعنوان یک تجربه ،بین شرکتها و افراد منتقل گردد و افرادی برای نشان دادن راههای گریز و میان بر زدن استخدام شوند ، یعنی هم سیستم عادلانه مالیاتی تدوین نشده و هم فضای فرار مالیاتی در دسترس است و هم اینکه ارزشها جابجا شده اند و بجای اینکه پرداخت مالیات و مشارکت در رشد و شکوفایی کشور به یک افتخار تبدیل شود ،اجحاف در حقوق جامعه و فرار مالیاتی به یک فرهنگ و ارزش تبدیل شده است و این موضوع بایستس مورد توجه مردم و مسولین قرار گیرد چرا که به جز درآمد مالیاتی ،تغییر ارزشها و فرهنگها در حال رخ دادن هستند .
در ایران اسلامی که فرهنگ ایثار واز خود گذشتگی در طوا دهه های گذشته موج می زد چرا فرار مالیاتی به یک استراتژی ارزشی تبدیل شده است .البته همگان چنین نیستند و در مشارکت اجتماعی فعالند اما میزان مشارکت مشتاقانه مردم در درامدهای مالیاتی به اندازه انتظار نیست و باید فرهنگ مالیاتی تقویت گردد.عدالت مالیاتی به معنی توزیع مجدد درامد از طبقات بالاتر به پایین تر می باشد . ایجاد مکانیسم و چرخه مناسب و تقویت فرهنگ مالیاتی به تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی که در آن به جایگزینی درامدهای مالیاتی با درامد نفتی در پوشش بودجه عمومی دولت تاکید شده است،کمک شایانی خواهد کرد .
فاکتورهای اقتصادی نیز به نوبه خود میتواند در توسعه و گسترش فرهنگ مالیاتی نقش بسزایی ایفا کند. عوامل مهم در این مورد اشتغال کامل، سیاستهای ضدتورمی و درآمد بالای افراد جامعه است. اصولاً وصول مالیاتها و قوانین مالیاتی که توسط دستاندرکاران و مسئولین امر تهیه و تنظیم میشود، در شرایطی قابل اجرا است که اشتغال کامل و میزان تورم در کنترل دولت باشد.در شرایط رکود و بیکاری وصول درامدهای مالیلتی سخت خواهد بود و لازم است دولتها در چنین شرایطی موضع سرسخت و غیر منعطفی را در مقابل مودیان بکار نبرند .
اطلاعرسانی، آموزش و ارائه خدمات مالیاتی به مؤدیان و شهروندان،گسترش اطلاعات در خصوص اهداف و عملکرد و خط مشی ها ،افزایش کیفیت و درستی آمار،جلوگیری از تبعیض مالیاتی و تسهیل قوانین مالیاتی می تواند به گسترش فرهنگ مالیاتی کمک نماید .
توسعه فرهنگی از طریق آموزش وپرورش (از طریق کتابهای درسی ) ورسانه های گروهی (برنامه های تلویزیونی و..) نیز در نهادینه کردن فرهنگ مالیاتی مثمر ثمر خواهد بود .
تدوین برنامه های تلویزیونی مناسب ، به گونه ای که درآن شرکتها و اشخاصی که از مودیان خوش حساب بوده اند حضور یابند ، می تواند پرداخت مالیات را به شناسنامه افراد تبدیل کند به گونه ای که در رزومه افراد ،پرداخت به موقع و داوطلبانه مالیات به یک افتخارملی تبدیل شود .
در این راستا استفاده از هنرمندان و رزشکاران خوش حساب نیز بسیار موثر خواهد بود. بی_شک تقویت فرهنگ پرداخت مالیات از ضروزیات تحقق اهداف چشم انداز بیست ساله خواهد بود .
نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۰۹ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۵:۵۷ ق.ظ