عاشورا تجلی گاه‌ حماسه‌ و عشق

عاشورا تجلی گاه‌ حماسه‌ و عشق

محمدعلی خالق نژاد
گروه جامعه: نوشتن از حسین بن علی(ع)وحماسه بزرگ “،عاشورا”کاری،بس دشواراست .حادثه چندان شکوهمند وژرفناک است که دست ودل نویسنده می لرزد .عظمت دریایی پهناور و موج خیز را می بیند وحقارت خویش را؟! چونان قطره ای که “پهنای دریا “خجل وسرافکنده اش می دارد:
” یکی قطره باران زابری چکید خجل شد چوپهنای دریا بدید ”
آری نوشتن دراین عرصه بس دشواراست مگر عنایتی باشد وهدایتی.
به گزارش آراز آذربایجان، عاشورا عظیم ترین وگسترده ترین نمادحق است وحق راستین ترین کائن. هرکجا حقی پایمال شد،جان‌ها افسرده،طبیعت کدر،زمان پلید وعرصه هاوهامونها تاریک می گردد. چراکه حق به مثابه یک واحد سیّال، درانسان وطبیعت جاری است ،واگر حقی در یک عرصه یاقلمروی پایمال شدانسان وطبیعت می پژمرد وتنها یک تن یایک گروه صدمه نمی بیند،بلکه جنایت به اعماق تاریخ وروح زمان سرایت می کند وحق درسرشت همه اشیاء واعیان مصدوم‌ می گردد.آب حیات می خشکد، سرسبزی ورشدونشاط وتعالی ازتکاپو فرو می ماندوروح های آزاده به بردگی وزبونی کشیده می شوند .
اندیشه بلند،عشق پاک‌ وحماسه بزرگ ابا عبدالله الحسین (ع) که‌ درمکتب عزت‌ بخش وبا شکوهش تبلور یافته است، تشعشات و ظهورات مختلف دارد.در مکتب‌ امام حسین (ع) عشق،حماسه‌، عقلانیت باهم و یک‌جا حضور دارند ازاین جهت عاشورا تجلی گاه‌ مسئولیت‌ های عظیم الهی‌ ورسالت های بزرگ انسانی‌ ومکتب عشق و حماسه‌ و عقلانیت است‌.
عشق راستین آن است‌ که‌ عاشق دلداده دربحرانی ترین‌ وسخت ترین حال و احوال نیز رضایت‌ و خشنودی معشوقش را می طلبد. برخلاف عشق های زودگذر، که‌ درحال گرفتاری تبدیل‌ به تنفر و انزجار می گردند. امام حسین (ع )درآخرین لحظات حیات خویش درحالیکه غم‌ ازدست دادن‌ جوانان‌ و بستگان ویارانش رادردل داشت با تن خونین وپاره پاره‌پاره مانند انسانی‌ که درآسوده ترین شرایط زندگی خود قرار دارد،باقلبی آکنده از عشق و ایمان‌ این جملات شکوهمند رافرمود: “الهی‌ رَضَاََبِرِضائِک(قَضائِک)وَتَسلیماََ بِاَمرِک وَلامَعبودَسِواک یا غِیاثَ المُستَغیثین،خداوندا راضی ام به رضای تو وتسلیمم دربرابرفرمانت جزتومعبودی نیست ای فریادرس بی پناهان”. این سخنان گرانمایه در‌واقع ازبزرگترین یادگار فاخرموجود دردست انسان است.آن حضرت بااینکه شدید‌ترین عواطف بشری وعمیق ترین علاقه های پسندیده راداشت همه این عواطف و علایق رایکجادرعشق ومحبت الهی‌ فانی کرد.
ازسوی دیگر، حماسه‌ عاشورا فراتر از حماسه‌ های قومی،نژادی وملی است‌ زیرا روح امام‌ آنقدرنیرومند وبزرگ است‌ که‌ هدفی بیرون از خویشتن وملت و عشیره دارد.رشادتهای او برای کسب افتخارات شخصی‌ و مدال آوری ملی‌ نیست،صلابت وشجاعتش منشاء در غیرت الهی‌ دارد.این حماسه‌ بزرگ، محصول‌ ایمان خالص، فطرت سلیم،عقل‌ نیرومند وشور قلب‌ یک شخصیتی است‌ که‌ شمشیرش برای دریدن پرده‌ های‌ استبداد وازبین بردن اساس‌ ظلم‌ ونشان دادن‌ راه‌ و هموار کردن زمین‌ برای نفس‌ کشیدن زمینیان برق می زند که اگر روزی روزگاری جلادانی،خواستند راه‌ نفس کشیدن ستم دیدگان راببندند، زجر دیدگان عالم حق نفس‌ کشیدن‌ وحق زندگی‌ کردن‌ را درشمشیر حسینی وازالگو گیری از حماسه‌ آن جستجو کنند. به قاطعیت می توان گفت‌ نهضت حسینی جرات وشهامت می دهدو احساس بردگی را ازانسان می گیرد.
امام‌ بخوبی آشکار کردکه فساد وتباهی، استبداد وبی عدالتی هرگز نمی توانداساس وقانون زندگی باشد بلکه‌ تنها پایه های مستحکم واساس تزلزل ناپذیر زندگی آدمیان حقیقت‌ و عدالت‌ است‌. شعارهای حماسی و آتشین حسین بن علی(ع) آنچنان عزت‌ بخش‌ و غرور آفرین است‌ که‌ هرروح خسته‌ استبداد زده‌ ای را انرژی‌ می بخشد وجامعه خوابیده رابیدار می کند. امام (ع) می فرمایند:
»الموت اولی من رکوب العار، والعار اولی من دخول النار،مرگ ازتحمل ننگ وننگ از ورود به جهنم بهتراست.الموت فی عِزّخیر من حیاة فی ذِلّ،مرگ همراه باعزت از زندگی همراه باذلت بهتر است ،والله لااعطیکم بیدی اعطاءالذلیل ولا افر فرار العبید،به خداقسم نه ذلیلانه تسلیم می شوم ونه مانند بردگان فرار می کنم.«
عاشورامظهرشکوفایی انسانیت است رسالتها وارزشهای والای انسانی که درعاشورا ظهور یافته است،فرم زندگی سعادتمندانه را به وضوح نشان می دهد. در‌واقع این مکتب‌ نجات‌ بخش‌، انسانیت را ازغربت وبی کسی‌ رهایی می بخشد وبه اوج شکوفایی می رساند.عاشورا هم میدان مقاومت وانسانیت در برابر هرتهاجم ضد بشری است وهم مکتب‌ اصلاح وصلح،این یک واقعیتی انکار ناپذیر درنهضت امام‌ حسین(ع) است که او خیرخواه وصلح طلب بوده‌ وهدفش را اینچنین بیان می کند :”اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاِصلاح فِی اُمّتِ جَدّی.”
این کلام‌ ازیک شخص معصوم است که هرگز هیچگاه تزویر نمی کندوسخنی،خلاف واقع برزبان نمی آورد.
درتاریخ گذشته‌ وشرایط،جهان امروز از سوی سلطه‌ طلبان، که‌ تجاوز به حقوق وسلب آزادی وازبین بردن شرف انسانی، را با اعمال‌ قدرت وسلطه برمردم تحمیل کرده‌ ومی کنند.آنها آزادگی،شرف وانسانیت رافدای راحتی وخوش گذرانی خود می نمایند واگر هم فاجعه‌ انسانی را به دنبال‌ داشته باشدمسئله مهمی برایشان نیست چون دردفتر سوداگران، جان،شرف وآزادی،مردم ازقلم می افتد ،لکن دردفتر عاشورا احترام به جان وعزّت وآزادی انسان به عنوان اصول خدشه‌ناپذیر ثبت‌ و ضبط گردیده‌ است.آنجاکه امام‌ حسین‌ (ع) فرمود:»منزلت من بزرگتر ازآن است که ازمرگ بترسم، درراه رسیدن به عزّت‌ وزنده نگهداشتن حقّ،مرگ حقیر وکوچک است…من از مرگ هراسی ندارم‌ زیرا خودم وهمتم بزرگترو والاتر ازآن است که به خاطر ترس‌ از مرگ زیر بار ظلم‌ بروم…هرچند می توانید مرا بکشید ،به مرگ در راه خدا خوش آمد می گویم ،اما هرگز نمی توانید بزرگواری، وعزّت وشرفم را ازبین ببرید(احقاق الحق ۳۰۱/۱۱)
عاشورا جلوه گاه‌ کرامت‌ انسان است‌ ودفاع از کرامت‌ انسان یکی ازبارزترین وآشکارترین جلوه‌ های عاشورا است‌. سالار شهیدان حضرت امام‌ حسین‌ بن علی(ع) به عنوان یک آموزگار سترگ ودلسوز درس،کرامت را به بنی آدم عملا آموخت وباخون خود دردفتر تاریخ نوشت ،بله درمنطق سرور آزادگان جهان امام‌ حسین‌ (ع )زندگی،حقارت بار وذلیلانه مورد نکوهش قرار گرفته‌ است. بارها با بانگ رسا فریاد می زد : »موت فی عز خیر من حیاة فی ذلّ، مرگ عزتمندانه بهتراست از زندگی نکبت بار ذلیلانه«ونیز بابیان حق طلبانه خود چهره‌ هر ریاکار ظالمی را رسوا و افشا نموده فرمودند “»لا وان الدعی ابن الدعی،قد ترکنی بین السله والذله وهیهات من الذله ،این ناپاک فرزند ناپاک مرا بین بیعت ننگین وشمشیر خونین مخیّر گذاشته‌ است، درحالی‌که ذلّت وخواری از مادور است.«ونیز فرمود:»والله لااعطیهم اعطاء الذلیل، به خداسوگند دست تسلیم ذلیلانه دربرابر هیچ قدرت ستمکاری نخواهم داد.«این سخنان برای رهایی ازسرنوشت ذلّت بار زندگی‌ فصل جدیدی گشود چون‌ آن حضرت قاطعانه اعلام‌ کرد که نظام حیات انسان باید بر ستون‌های کرامت‌ وعزّت استوار باشد .بنابراین درنزد عاشورائیان فقط زندگی،عزتمندانه رسمیت دارد،زیرا این رسمیت سند قاطع درقرآن کریم دارد:»وَلَقَد کَرَّمنابَنی آدَم،وهمانا ما فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم.«(اسراء/ ۷۰
انسان با کرامت‌ وبز رگوار،آدم مقتدری است که گرفتار انحطاط وپستی نمی شود ،زندگی او سرشار ازتوانمندی ها وارزشهاست. ازاین رو ماباید به جهت بدست آوردن این ارزش فرهنگ عاشورا را محور زندگی خود قرار دهیم درس عزت‌ خواهی را از معلم حقگویی تاریخ حضرت اباعبدالله الحسین(ع)فرا بگیریم،چون سیدالشهداء (ع) عالی‌ترین نمونه? پاسداری از کرامت‌ انسانی ودفاع از آن جانبازی درراه آن را برای ما نشان داد.«
آزادی موهبتی الهی ویک ضرورت حیاتی‌ ویک اصل مسلم انسانی است تا آدمیان از اسارت گمراهی ونادانی آزاد شوند وتا از وابستگی های منحط دنیایی واز دلبستگی‌های کودکانه نفسانی رهایی یابند وتا چهار نعل دنبال نان ونام می دود وتا دردام قدرت و ثروت گرفتار است وتا اطاعت وبندگی غیر از خدا عظمت اورا در اسارت خود دارد هرگز به مقاصد والا واهداف بلند نخواهد رسید .به شهادت تاریخ فاجعه‌ هایی سهمگین رنجهای عمیق وحوادث مرگبار درجهان در اثر سلب آزادی رخ نموده است .آزادی درتفکر سیاسی اسلام‌ همان آزادی است که درمنشور آزادی امام‌ علی (ع) تبلور یافته است. دردیدگاه آن حضرت‌ آزادی پیوند مستحکم با عزت‌ انسانی‌ دارد که هم لازمه وجودی انسان است‌ وهم ازحقوق اوبه شمار می رود.آنجا که فرمود:» لاتکن عبد غیرک قد جعلک الله حراََ،بنده غیر خدا مباش درحالیکه خدا تورا آزاد آفریده است.«
(نهج‌البلاغه نامه?).این نوع آزادی به آزادی درونی اشاره‌ داردکه به معنای گرفتار نبودن دردام هوسها والقائات شیطانی وصفتهای رذیله اخلاقی است.درکلام دیگر آزادی حقوقی‌ انسان رابیان می کند:»ایهاالناس ان آدم لم یلد سیدا ولاامه وان الناس کلهم احرار،ای مردم هیچ یک از،افرادبشر مالک ویا غلام آفریده نشده‌ است بلکه تمام انسانها آزادند.«این آزادی به آزادی های اجتماعی(حقوقی ) انسان اشاره دارند.به این معنا که افرادجوامع حق حیات وحق تعیین‌ سرنوشت‌ و…دارند.ازاین رو هیچ ظالمی وهیچ نظام‌ سلطه‌ گری حق دخالت درامور دیگران وحق سلب از امور دیگران را ندارند و همه‌ افراد بشر درحقوق اولیه انسانی یکسانند.
امام حسین (ع) اساسی‌ ترین سنگ زیربنای برج باعظمت آزادی خواهی که درمنشور آزادی خواهی پدرش ابلاغ شده‌ بود را هم با اقدام وهم باکلام درعاشورا گذاشت این کلام‌ امام‌ حسین (ع) است که فرمود:»ان لم یکن دین وکنتم لاتخافون المعاد فکونوا احرارا فی دنیاکم،اگر دین ندارید و ازقیامت نمی ترسید لااقل دردنیا آزاده مرد باشید.«
این سخن شایستگی بهترین مدح وتجلیل رادارد، این گفتار از آموزنده ترین گفتارهایی است که همواره‌ درگستره تاریخ طنین افکن خواهد بود..اباعبدالله الحسین علیه السلام آن بزرگمردی است که این کلامش وجدانهارا بیدار می کند وبدین جهت‌ است که امام‌ حسین‌ (ع )به همه عصرها ونسل ها تعلق دارد وقیامش آزادی بخش‌ است‌. بیعت باظالم وهمکاری بااو ،کمک‌ به سلب آزادی از مظلوم خواهد بود.چون مصداق بارز سلب آزادی از مظلوم ،تجاوز به حقوق اوست وازطرفی زندگی درکنار حکام مستبد درواقع حیات پاک‌ را از انسان می گیرد.
دراین مورد حسین‌ بن علی (ع )کلامی گفت که باید تابلوی زندگی همه ستمدیدگان در طول اعصار وقرون باشد :»والحیاه مع الظالمین الا برما،زندگی با ظالمین جز ننگ چیزی نیست.«این کلام‌ عالی ترین فهم از شایسته‌ ترین‌ زندگی شرافتمندانه را دراختیار همه مکاتب ،فرهنگ ها وتمدن ها می،گذارد.

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۱۸ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۹:۵۰ ق.ظ

دیدگاه


− 5 = یک