طلاق توافقی؛ خوب یا بد!؟
گروه گزارش: اخیراً برخی مسئولان و رسانهها، از یک بحران اجتماعی جدید به نام “طلاق توافقی”خبر میدهند و نسبت به شیوع آن ابراز نگرانی میکنند.
طلاق توافقی آن است که همسران وقتی میبینند نمیتوانند به زندگی مشترک با یکدیگر ادامه دهند، با توافق همدیگر به دادگاه خانواده میروند و با حکم قاضی از هم جدا میشوند.
این که “بالا رفتن آمار طلاق در یک جامعه خوشایند نیست”، گزاره درستی است و باید نگران اصل ماجرا یعنی روند رو به رشد طلاق و در واقع ریشههای آن باشیم اما این که برخی مسوولان و رسانهها نگران طلاق توافقی شدهاند، موضوعیت چندانی ندارد. طلاق توافقی؛ خوب یا بد!؟ اتفاقاً طلاق توافقی، بهترین نوع طلاق است زیرا طرفین بی آن که مانند انواع دیگر طلاق، دچار درگیریهای مداوم خانوادگی و قانونی شوند و علیه یکدیگر شکایت و شکایت کشی کنند، با یکدیگر مذاکره میکنند و نهایتاً نتیجه مذاکراتشان را که عدم توانایی در ادامه زندگی مشترک است، به دادگاه خانواده اطلاع میدهند و محکمه هم طبق مقررات و بعد از برگزاری جلسات مشاوره، حکم به جدایی میدهد.
انصاف دهید که این روش برای جدا شدن بهتر است یا روشهایی مانند آن که زن طلاق میخواهد و مرد برای این که مهریهاش را ندهد، میگوید آنقدر در کنج خانه نگاهت میدارم که موهایت هم مانند دندانهایت سفید شود!؟ یا طلاقی که یکی از همسران، هنوز دل در گرو دیگری دارد ولی در یک منازعه یک طرفه میبازد و جدا میشود؟ یا اصلاً »طلاق آمیخته با توافق« بهتر است یا »یک عمر زندگی بی توافق و پر از تنشهای روحی و فکری و احیاناً آسیبهای جسمی«!؟
اگر از منظر قرآنی هم به طلاق توافقی نگاه کنیم باید بگوییم که اتفاقاً طلاق توافقی در صورتی که زوجها نتوانند زندگی مشترک کنند توصیه هم شده است. در آیه دوم سوره طلاق، توصیهای اخلاق مدارانه وجود دارد که میفرماید: یا به خوبی با هم زندگی کنید یا به خوبی از هم جدا شوید.
طلاق توافقی، در واقع مصداق عمل کردن به بخش دوم این آیه است؛ یعنی با خوبی و خوشی از هم جدا شدن.
متأسفانه عدهای فکر میکنند زن و شوهری که نتوانستهاند به خوبی با هم زندگی کنند باید با جنگ و دعوا و خط و نشان کشی برای هم و انتقام و … مفارقت کنند، حال آن که دستور اسلام این است که اگر نتوانستید به خوبی با هم زندگی کنید، وقتی از هم جدا میشوید، با خوبی این کار را بکنید.
این یک باور غلط است که طلاق الزاماً باید با دشمنی دو همسر پیشین همراه باشد. در نگاه متمدنانه و انسانی و اسلامی، طلاق به معنی این است که دو نفر به هر دلیلی نتوانستهاند با هم زندگی مشترک داشته باشند و برای این که خود و طرف مقابلشان آزرده نشوند، از هم جدا میشوند. البته حساب طلاقهای ناشی از ظلم یکی از زن یا شوهر که ناگزیر به عداوت می انجامد جداست و در این جا سخن از اصل طلاق و فلسفه وجودی آن است.بنابراین بهتر است توان جامعه و به ویژه مسئولان به جای آن که صرف گیر دادن به افزایش طلاقهای توافقی یا برگزاری ضیافت طلاق و نظایر این شود، به این سمت هدایت شود که ریشههای طلاق شناسایی و برای رفع آنها کاری شود، مانند بهبود وضع اقتصادی خانوادهها، آموزشهای خانواده، گسترش خدمات مشاورهای، ارائه آموزشهای دقیق جنسی به زوجها و… و الّا گوشهای نشستن و ابراز تأسف کردن، دردی دوا نمیکند.
نوشته شده توسط admin در شنبه, ۰۳ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۹:۳۱ ق.ظ