ضعف اقتصاد نشر متوجه فرهنگ و اندیشه جامعه است

ضعف اقتصاد نشر متوجه فرهنگ و اندیشه جامعه است

گروه فرهنگی: اقتصاد نشر مهم ترین عامل در بارور بودن بازار تولید و انتشار کتاب است اما به نظر می رسد هنوز در این چرخه کارها به درستی انجام نمی شود و نظام پیش تولید، تولید و توزیع کتاب با معایبی روبرو است.
وقتی این چرخه به همین ترتیب به فعالیت خود ادامه دهد طبیعی است که ناشر، نویسنده مترجم و کتابفروش زیان خواهند دید و در نهایت ضرر اصلی متوجه فرهنگ و اندیشه یک جامعه خواهد بود.
در این بازار ورود ناشران غیرحرفه‌ای و ناآشنا به کار باعث تولید حجم انبوهی از کتاب‌هایی می_شود که بسیاری از آنها حداقل استانداردهای نشر کتاب را ندارند و این امر اعتماد مخاطبان به بازار کتاب را با اختلال روبرو می کند.
مساله توزیع از دیگر مسایل مبتلای این سامانه است که تاثیر منفی روی شمارگان کتاب ها گذاشته است. ارتباط ناشران و شرکت های پخش هنوز ضعیف است و این عامل می تواند مشکلات این بخش را تشدید کند.
با اینحال حوزه نشر نیاز به یک بازنگری اساسی و متناسب شدن با شرایط روز نشر جهانی دارد. در این زمینه بکارگیری مدیریت های به روز، رسیدگی به سیستم توزیع، ارتقای محتوا و آموزش کافی از ضروریات این بخش است.
محمد دهدشتی مشاور فرهنگی انتشارات امیرکبیر، ناشری با قدمت هفتاد ساله و محمدباقر انصاری رییس موسسه بوستان کتاب در این میزگرد شرکت و وضعیت اقتصاد نشر در ایران را بررسی کردند.
محمدباقر انصاری گفت: تولید و نشر کتاب مقوله یکسویه ای نیست، بلکه دوسویه است؛ یک سو ناشر و سوی دیگر مخاطب قرار دارند بسیاری از ناشران سوی دوم را فراموش کرده اند و کالایی را بدون توجه به بازار کالا تولید می کنند اگر به مخاطب شناسی بیشتر توجه شود کار ناشران آسان تر خواهد شد.
وی با اشاره به معضلات بازار نشر ادامه داد: در مجموع در سه مبحث بیشتر می توان به این مهم پرداخت؛ بحث علمی و محتوایی کتاب شامل بن مایه که بسیاری از آثار فعلی از محتوای علمی غنی ندارند و گردآوری و تدوین هستند. بحث دوم شکل ظاهری کتاب و از نظر فنی و گرافیکی است؛ کتاب باید آن قدر زیبا و پسندیده باشد که مخاطب از دست گرفتن آن لذت ببرد. کتاب اول دیده و بعد خوانده می شود نکته دیگر بحث اقتصاد کلان و کل جامعه است و وقتی اقتصاد کل کشور شکوفا نباشد و پررونق نباشد کتاب هم در فهرست خریدهای خانوار نیست و برگزاری رویدادهای فرهنگی مانند نمایشگاه کتاب هم بادهای موسمی و فصلی هستند که گهگاه می_وزند.
محمد دهدشتی نیز گفت: کتاب یک کالاست باید برای آن سنجش کرد و دید آیا کتاب تقاضا دارد یا خیر؟ اما کالای فرهنگی چون کالای ضروری نیست ذوق مخاطب و نه نیاز او، جلب می کند. باید شناخت دقیقی از جامعه داشت که آیا از آن استقبال می کند یا خیر مساله دیگر قیمت گذاری کتاب است؛ بعد از نیازسنجی مساله تولید مطرح است و مشکل کاغذ که همیشه در بازار کتاب برای ناشران بوده است. مثلا انتشارات امیرکبیر صدها عنوان کتاب آماده تولید دارد که به دلیل مشکل کاغذ آنها را چاپ نمی کند. »از این گذشته قوانین حقوقی مرتبط با روابط ناشر و مولف و مترجم کامل نیست و هر یک از طرفین در صورت بروز مشکل نمی دانند به چه مرجعی رجوع کنند یا در صورت رجوع آیا مشکل حل می شود یا صرفا باید وقت و هزینه زیادی گذاشت«.
مشاور فرهنگی انتشارات امیرکبیر ادامه داد: توزیع کتاب هم در ایران مشکل دارد، ایران کشور پهناوری است و بیش از ۹۰ درصد ناشران امکان توزیع کتاب های خود را در سطح کشور ندارند ارتباط ناشران و شرکت های پخش کننده خوب نیست و همه این معضلات تبعات اقتصادی دارد. وی تصریح کرد: در ایران پنج هزار ناشر داریم ولی تنها دو هزار کتابفروشی هست در حالیکه بسیاری از این کتابفروشی ها هم به نوشت افزار فروشی تبدیل شده اند.
یکی از دلایل پایین آمدن تیراژ کتاب در ایران در چاپ مشکل توزیع آن است برای نمونه انتشارات امیرکبیر در سال های اول انقلاب کتاب_هایی با تیراژ ۱۱ هزار نسخه داشته است که این روند اکنون به یکهزار و ۱۰۰ نسخه رسیده است. در حالیکه جمعیت کل کشور، تعداد دانشجوها، باسوادها، اساتید دانشگاه و …همه افزایش یافته است. به طور کلی چرخه پیش تولید، تولید و توزیع کتاب معیوب است و در این چرخه همه از ناشر، نویسنده، مترجم و کتابفروش همه ضرر می کنند.
وی راه حل این مشکل را به این صورت بیان کرد که جامعه از نظر فرهنگی باید ارزش کتاب را بشناسد و تا وقتی جامعه پذیرای کتاب نباشد کتابخانه های مدارس، مساجد، دانشگاه ها به روز و فعال نشده و تاوقتی همه باور نکنند که کتاب روی کار، سلامت روانی، روابط خانوادگی تاثیر دارد وضع همینطور است.
انصاری هم بخشی از دلیل مشکل را بسیاری از سازمان ها و حتی وزارت خانه ها دانست که با قانونگذاری های بد مقصر هستند، وی گفت: آموزش و پرورش و وزارت علوم با قانون های خود باعث شدند اساتید و اعضای هیات علمی برای گرفتن رتبه به هر شکلی کتاب چاپ کنند و توجهی به محتوا نداشته باشند.
بسیاری از اعضای هیات علمی کتاب هایی با موضوعات مشابه تنها برای گرفتن امتیاز تولید می_کنند.
رییس موسسه بوستان کتاب افزود: آمارسازی هم یکی دیگر از مشکلات است؛ برای نمونه آمار کتاب های چاپ اول در سال ۹۴ توسط وزارت ارشاد ۸۴ هزار عنوان اعلام شده، در حالیکه مثلا موسسه بوستان کتاب به عنوان یکی از پنج ناشر اول کشور در سال ۹۴ تنها ۹۰ عنوان کتاب چاپ اول داشته است.
بسیاری از اساتید به آسانی کتابی را با استفاده از چاپ دیجیتال تولید و به دانشجویان شان به جای کتاب های ناشران دیگر کتاب توصیه می کنند تا از این طریق سودی هم ببرند.
وی اظهار کرد: همه سازمان ها و وزارت خانه_ها از آموزش و پرورش تا وزارت علوم و صداوسیما باید در تغییر فرهنگ و گفتمان کتابخوانی فعال وارد شوند.
قوانین باید درست شود و حتی وزارت ارشاد در ممیزی آثار سخت گیری بیشتری به خرج دهد؛ نه اینکه ممیزی را صرفا به تایید کتاب از نظر مذهبی، مسائل موهن یا امنیت ملی منحصر کند. بلکه ممیزی علمی محتوای کتاب هم مهم است. انضاری در بخش دیگری از سخنانش به مشکلات نشر کتاب در فضای مجازی اشاره کرد و گفت: از طرف دیگر کپی کاری در فضای مجازی و دیجیتال هم مشکل عمده ای است و عده ای به اسم نشر دیجیتال کتاب ها را در فضای مجازی منتشر می کنند.
وی پیشنهاد داد: در وزارت ارشاد کارگروهی برای بررسی این وضعیت تشکیل شده و قوانین جدیدی برای رفع آن تدوین شود.
این فعال صنعت نشر همچنین به موضوع حمایت و دخالت دولت از کتاب های تخصصی اشاره کرد و گفت: عده ای معتقدند حمایت دولتی از کتاب نباید باشد و باید قطع شود کتاب تخصصی و مرجع در سطح بالا به دلیل هزینه زیاد برای تولید حتما به حمایت دولت نیاز دارد و این کتاب ها با خرید توسط کتابخانه های دولتی حمایت می شوند.
دهدشتی در مورد واگذاری ممیزی ها به وزارت ارشاد گفت: پاسخ آری یا خیر به این سوال ممکن نیست؛ پاسخی گسترده دارد و از نظر کتاب های عمومی و تخصصی هر کدام به رویکرد متفاوتی نیاز است.انصاری نیز معتقد است: سپردن ممیزی به ناشران کار درستی است اما به بستر مناسب و گذر زمان برای آن نیاز است.

نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۵:۳۶ ق.ظ

دیدگاه


7 × = بیست یک